پرایس اکشن در زمره مفاهیم تریدری پرطرفدار است و تریدری که میداند چگونه از آن استفاده کند اغلب عملکردش را بهبود میبخشد و همچنین به میزان قابلتوجهی عملکرد و نگاهش به چارت پیشرفت میکند. اگرچه هنوز هم تعداد زیادی موقعیتهای نامفهوم و دارای تعبیر اشتباه وجود دارد که تریدرها را دچار سردرگمی کرده و باعث شکست آنها میشود. در این مقاله ما 8 تا از مهمترین رازهای پرایس اکشن را بیان کرده و بهترین نکات مرتبط با آن را با شما به اشتراک میگذاریم.
1) محدوده مقاومت و حمایت بهتر از خطوط مقاومت و حمایت است.
حمایت و مقاومت شناختهشدهترین مفهوم در پرایس اکشن میباشند، اما فقط تعداد تریدر کمی میتوانند با استفاده از آنها کسب سود کنند. دلیل این امر بسیار ساده است، هرچند در نگاه اول این مطلب واضح و آشکار نیست.
اکثر تریدرها فقط یک خط افقی تنها را بهعنوان حمایت یا مقاومت در ترید در نظر میگیرند که درک آن خط به نظر عالی میرسد اما در طولترید زنده خطا میدهد. دلیلش این است که یک خط تنها اثرگذار بر روی مسیر حرکت قیمت نیست بلکه ایجاد محدودهی مقاومت و حمایتی است که تأثیر بیشتری بر روی حرکت قیمت دارد.
2) قلهها و کف ها تمام آن چیزی است که لازم است شما بر روی آنها تمرکز کنید.
این نکته یک مفهوم خیلی ساده را بیان میکند، اما دانستن آن خیلی مهم بوده و متأسفانه بهاندازه موردنیاز مورداستفاده قرار نمیگیرد. آنالیز قلهها و کفها مطالعات مهمی در مورد قدرت یک روند وجهت بازار میدهد و حتی میتواند پایان یکروند و شروع روند بازگشتی را از قبل خبر دهد. 3 آنالیز قلهها و کفها میتواند با تمام روشهای مرسوم ترکیب شود و این آنالیز یک راز مهم و قدرتمند در پرایس اکشن است که نمیتواند یکی هم باشد. در اینجا تعدادی از مواردی که میتواند به شما در شناخت قلهها و کفها در ماورای مطالعات عمومیترید شما کمک کند بیان میگردد:
- آیا شما فقط موجهای بلند در جهت روند و اصلاحات کوتاه میبینید؟ )اینیک سیگنال برای تائید روند قوی است
- آیا قیمت همراه با اشکال و ایراد قلهها و کفهای بالاتر میسازد؟ ) این قضیه میتواند نشاندهنده محو شدن و کاهش مومنتم و انرژی جنبشی درروند را بدهد
- آیا شما افزایش نوسانات قیمتی درزمانی که قیمت دارد قله و کف جدید میسازد را مشاهده میکنید؟ ) وجود کندل هایی با شاخکها بلند نسبت به بدنه( ) شما شاید این جمله را شنیده باشید که در نقاط چرخش قیمت نوسانات در بزرگترین حد خود میباشند
- در یکروند صعودی درجایی که قیمت قادر نیست یک قلهی بالاتر از قلهی قبلی خود بسازد شما باید به آن توجه کنید. من شمارا به چالش دعوت میکنم : به انواع چارتها مراجعه کنید و شما خواهید دید که تنها چیزی که واقعاً مهم است این است که چطور قلهها و کفها با این الگو شکل میگیرند.
3) موقعیت کنونی قیمت – در لحظهترید خود را اصلاح کنید.
حتی اگر شما بهترین و مطمئنترین سیگنال پرایس اکشنی را مشاهده کنید، شما هنوز میتوانید به مقدار زیادی شانس برد خود را تنها با گرفتن پوزیشن در یک نقطه مهم و یک سطح دارای توجیه مناسب افزایش دهید. بیشتر تریدرهای غیرحرفهای درگرفتن سیگنالهای پرایس اکشن با توجه بهجایی که قیمت در آنجاست اشتباه میکنند و تعجب میکنند که چرا نسبت برد آنها کم است
. درروش شخصیترید من، من ابتدا محدودههای حمایت و مقاومت را رسم کرده و نقاط عرضه و تقاضا را مشخص میکنم و سپس منتظر میمانم تا قیمت وارد آن محدوده شود. و من فقط هنگامی وارد معامله میشوم که سیگنال پرایس اکشن در محدودههایی که از قبل مشخص کردهام شکل بگیرد. در این حالت نهتنها من یک موقعیت نزدیک به ترید بدون استرس را فراهم کردهام بلکه این حالت بهطور مشخص کیفیت ترید من را باال خواهد برد.
4) همهچیز نسبی است – مفهوم را درک کنید.
یک اشتباه بزرگی که خیلی از تریدرها دارند این است که آنها پرایس اکشن را به منزله یک برنامه کاری یا تمپلتی برای روش ترید در نظر میگیرند و فقط به دنبال کندل استیکهایی که منطبق با ضوابط آنها برای ترید است میگردند. در ترید کردن، هر چیزی نسبی است و لازم است شما مطالعات قیمت را در ارتباط با اتفاقات گذشته بسنجید.
شکل زیر این مفهوم را توضیح میدهد. در طی مدتزمانی که روند صعودی است، شما کندل های متعددی میبینید اما دوتای اول در مقایسه با واکنش قیمت قبل از آنها ارتباط کمتری دارند. بنابراین، آنها سیگنال دارای توجیه مناسبی نمیدهند و آنها باطل میشوند. کندل واقعی در باالی همه اینها به ما نشان میدهد که یک بازگشت قیمت قوی در راه است درجایی که این کندل حتی از کندل قبلی خود بلندتر بوده است.
همیشه آخرین کندل ها را با کندل های قبل از آنها مقایسه کنید.
5) چهار کلید راهنما درباره کندل استیکها و پرایس اکشن
این مورد در ارتباط با مطلب قبلی است و کمک میکند به اثبات اهمیت در نظر گرفتن تمام جوانب در هنگام تحلیل بر اساس پرایس اکشن و شمارا از فکر کردن در یک قالب ثابت منع میکند. 4 نکته زیر به شما کمک خواهد کرد تا از خیلی از اشتباهات معاملاتی که دیگران مرتکب آن میشوند و فقط منتظر الگوهای قالبی هستند دور شوید
1_اندازه شاخکها ( شادوها)
اگر شما تعداد شاخکهای بلند زیادی را دیدید، این نشاندهنده این است که نوسانات و عدم اطمینان در بازار در حال افزایش است. مخصوصاً در طی مدتی که بازار در اوج قیمت و یا تراکم قیمتی فشرده است، شادوها بلندتر ایجاد میشوند.
2_شادوهای صعودی و نزولی در مقابل هم
آیا شما شادهای بلندتر و بیشتر را در جهت صعود میبینید یا نزول؟ شادوهایی که بیشتر به سمت پایین هستند نوعاً سیگنالی برای بازگشت و اتمام روند نزولی هستند.
3_موقعیت بدنه کندل
آیا بدنه کندل به سمت بالایی آن نزدیک است یا به سمت پایین آن؟ بدنه هایی که نزدیک به باال هستند اغلب سیگنالی برای فشار صعودی هستند مخصوصاً اگر کندل با یک شاخک نزولی بلند ایجاد شود.
4_بدنه کندل
نسبت بین بدنه و شاخک میتواند چیزهایی زیادی به شما بگوید. کندلهایی با بدنههای بلند و شادوهای کوتاه معمول نشاندهنده قدرت روند هستند درحالیکه کندل هایی با بدنه کوچک و شادوهای بلند نشاندهنده بلاتکلیفی و عدم وجود تصمیم مشخص در بازار است.
6) ساعت بروکر اهمیت ندارد.
ما با این سؤال بارها مواجه شدهایم که چگونه ساعت بروکر و زمان بسته شدن کندل بر روی پرایس اکشن تأثیر دارد. در حقیقت باید گفت، این مطلب بر روی ترید در حالت کلی تأثیر زیادی ندارد اگرچه که تایم فریمهای 4 ساعته و روزانه در بروکرهای مختلف متفاوت به نظر میرسند.
تصویر زیر با مثال روشن میسازد که منظور ما چیست. چارتهای زیر بازار مشابه و تایم فریم مشابهی را نشان میدهند و هر دو در تایم فریم 4 ساعته هستند. آنها برای کلوز کندل هایشان زمان متفاوتی را استفاده کردهاند بنابراین چارتها ازلحاظ بصری متفاوت به نظر میرسند.
. برخی از راهنماهای مهمی که در چارت سمت چپ دیده میشوند در چارت سمت راست دیده نمیشوند و بالعکس. بنابراین هیچکدام از این دو بروکر نسبت به دیگری بهتر نمیباشند، فقط سیگنالهای هرکدام متنوع است. نکته مهم این است که شما تصمیمات استوار و نامتناقضی بگیرید و خودتان را با استفاده از چارتهای برو کرهای مختلف سردرگم نکنید.
درباره زمان و ساعت بروکر خودتان استرس نداشته باشید. در بازه بلندمدت و در طول مدتزمانی که شما بر روی تصمیمتان استوار بمانید همهچیز بهطور میانگین خارج میشود.
7) تحتفشار قرار دادن آماتورها و شکار استاپ
الگوهای رایج پرایس اکشنی بسیار متنوع بوده و بسیاری از تریدرها معتقد هستند که بروکر استاپ آنها را شکار میکند زیرا به نظر آنها همیشه استاپ میخورند حتی درزمانی که فکر میکنند که تحلیل و پوزیشن آنها بسیار واضح بوده است.
برای تریدرهای حرفهای بسیار آسان است که تخمین بزنند وقتی یک الگوی پرایس اکشنی شکلگرفته است، آماتورهای در کالا وارد معاملهشده و در کالا استاپ خود را قرار دادهاند. این شکار استاپ که شما مشاهده میکنید توسط بروکر صورت نمی پا یرد، اما توسط تریدرهایی که بهآسانی آماتورها را تحتفشار قرار میدهند صورت میگیرد تا بتوانند نقدینگی بیشتری در بازار تا امین کنند. شما باید صبر کنید تا این تحتفشار قرار گرفتن آماتورها نوبتم و یا فاصلهی بیشتری برای استاپ خودتان بارای دوری از این موضوع در معاملات پرایس اکشنی در نظر بگیرید.
8) انتخاب بازار صحیح
ایجاد یک واچ لیست اولیه برای ترید کردن مهم بوده و انتخاب بازار صحیح یکی از مفاهیمی است که کمتر به آن توجه شده است. اجازه بدهید با یک مثال از نحوه ترید خودم برایتان توضیح دهم : هر یکشنبه من پشت کامپیوتر نشسته و هر 51 چارت جفت ارزهایی که من برای ترید آنها را انتخاب کردهام را بررسی میکنم.هرچند معمولاً فقط 6 تا 8 عدد از آنها در واچ لیست واقعی من برای ترید در هفته جاری مدنظر قرار خواهند گرفت. دلیل اصلی اینکه چرا بقیه جفت ارزها از لیست خارج میشوند این است که ازلحاظ پرایس اکشن احتمالات ضعیف در آنها مشاهده میشود که معمولا بهوسیله تراکمهای قیمتی، دامنه حرکتی کم همراه با نقدینگی زیاد و … ایجاد میشوند.
انتخاب یک بازار مؤثر مهم است و شما باید به دنبال جفت ارزهایی باشید که بهطور واضح الگوهای پرایش اکشن را نشان دهد و از بازارهای پرنوسان دوریکنید. از این تفکر که حتماً باید روی جفت ارزها خاصیترید کنید بیرون بیایید و بر روی بازارهای با واکنش قیمت خوب تمرکز کنید.