در این مقاله می‌خواهم به شما نشان بدهم که چگونه سطوح قیمتی درستی را انتخاب و چگونه با آنها معامله کنید . مهم‌ترین چیزی که می‌خواهم به شما نشان بدهم این است که چگونه در بستر جابجایی قیمت ، این سطوح را پیاده‌سازی کنید .
سطح قیمتی چیست؟
اولین چیزی که دانستن آن برای ما در این رابطه ضروری است ، به نظرم من ، این است که : اهمیت پیاده‌سازی سطوح قیمتی ، بسیار بیشتر از دانستن فقط سطوحی است که در آنجا جهت قیمت عوض می‌شود . من از این به‌عنوان نقطه‌ای یاد میکنم که در آن باورهای یک معامله‌گر { درباره جهت آتی قیمت } تغییر می‌کند .
این سطوح ، توسط بازیگران بزرگ بازار اعم از بازار سازها و معامله‌گران نهادهای مالی ، ساخته می‌شوند تا دیگران را برای انجام معاملاتی که به نفع آن‌هاست فریب دهند . هنگامی‌که چنین فعالیت‌هایی مشاهده می‌شود می‌تواند به ما در جهت پیش‌بینی تغییرات بالقوه قیمت با احتمال بالاتر کمک کند .اگر سطوح قیمتی وجود نمی‌داشتند هیچ نقطه‌ی جذابی هم برای معامله وجود نمی‌داشت و بنابراین هیچ معامله‌ای توسط معامله‌گران صورت نمی‌پذیرفت.
دو نوع سطح قیمتی
سطوح افقی و سطوح شیب‌دار که بیشتر به‌عنوان خطوط روند شناخته می‌شوند و تفاوت بزرگ آنها در این است که سطوح افقی تنها می‌توانند در یک قیمت ثابت باشند و عدد آنها تغییر نمی‌کنند .
درحالی‌که خطوط شیب‌دار روند یک قیمت ثابت ندارند و می‌توانند بسته به زمان ، سطوح متغیر قیمتی رو لمس کنند .این بران معناست که در معادله متغیری هست که آن راکمی پیچیده‌تر می‌کند .همیشه راه‌های متعددی برای رسم خطوط روند هست . بسیاری از آنها نادرست‌اند . بااین‌حال روشی برای معامله با استفاده از خطوط روند وجود دارد ، اما در ابتدا برای درک این مفهوم باید به خطوط افقی نگاهی بی اندازیم.
در یک سطح قیمتی ، تنها سه حالت می‌تواند روی دهد :
شکست سطح
شکست سطح جعلی
برگشت از سطح
نظر به اینکه فارکس بازار گسترده ایست ما می‌بایستی در آن بیشتر از هر چیزی بر شکست سطح‌های جعلی تمرکز کنیم. شکست سطح‌های جعلی به خاطر احتمالات بیشتری که از دو حالت دیگر دارند بیشتر موردعلاقه‌ی من هستند .من هرگز در هنگام شکست سطح‌ها معامله نمی‌کنم .همیشه !
انتخاب سطح درست
برای پیاده‌سازی هر یک از این حالات سه‌گانه ضروری است شما قادر باشید سطح قیمتی درست را انتخاب کنید . این دقیقاً همان چیزی است که می‌خواهم به شما نشان بدهم . ما روی سطوح افقی تمرکز خواهیم کرد اما من به شما یک نمونه از اینکه سطوح شیب‌دار روند چگونه می‌توانند مورداستفاده قرار گیرند را نشان خواهم داد . در زمان‌های داده‌شده سطوح فراوانی برای معامله کردن ممکن است وجود داشته باشد اما چگونه بدانیم کدامشان درست است ؟ برای دانستن این به ادامه مقاله توجه کنید :
1.2_ یک یا چند شکست سطح جعلی در یک سطح (تعداد بیشتر آنها اهمیت سطح را افزایش می‌دهد.)
اینجا کلیدی برای درک اینکه در هنگام شکست سطوح چه روی می‌دهد وجود دارد . من در چارت بالا توضیح داده‌ام که چگونه A سطحی است که شکسته است و B یک شکست سطح جعلی واقعی است که سطح قیمتی را عالمت دار { تائید } می‌کند و (c3,c2,c1 (Cn سطح شکست‌های جعلی بعدی هستند که هرکدام همچنین یک نقطه‌ی ورود به‌حساب می‌آیند .
آنجا شرایطی پیش می‌آید که سطوح متفاوتی ، شکست سطح جعلی را یکی پس از دیگری ، به دست خواهند آورد ، همان‌گونه که در جدول بالا به‌وسیله خطوط حمایت آبی و سبز نشان داده‌شده است . سپس بیشتر سطوح اخیر به سطحی که قوی‌تر است می‌گرایند . تنها یک‌بار ما شکست سطح را جعلی می‌نامیم و پس‌ازآن می‌توانیم آنها یک سطح قیمتی درست ببینیم .
2.2_سطحی که در مواقع بیشتری لمس شده باشد (بیشترین و قوی‌ترین سطح)
این وضعیت کمی پیچیده‌تر از حالتی است که با شکست سطح‌های جعلی داشتیم ، اما یک بررسی اجمالی خوب را از معتبرترین سطوح تدارک می‌بیند.
این اتفاقی نیست که توقف حرکت قیمت و تغییر جهت آن ، همواره ، در سطوح مشابهی روی می‌دهد . به اعتقاد من اشکال آن در این است که برای تعیین آن بیش از دونقطه ضروری است . از طرفی اگر این سطح قیمتی معین نتواند در برخی نقاط جلوی قیمت را بگیرد به معنی ضعف آن نیست . بنابراین اگر به شکست سطح‌های جعلی و همچنین سطوحی که به‌دفعات لمس شده‌اند و برای اولین گزینه نمی‌دانم کدام ولی قطعاً یکی از سمت راستی‌ها ، توجه کنید ، مناسب خواهد بود.
2.3_وقوع دوره‌های متعدد ( همچنین آنچه استحکام سطح را افزایش می‌دهد. )
همیشه مراقب دوره‌های قیمتی باشید .این کار را برای شما ازلحاظ تعیین نقاط دقیق ورود به معامله ، آسان‌تر خواهد کرد. در چارت باال می‌توانید ببینید که چگونه قیمت دو بار اوج گرفته ، سطح قیمتی را می‌شکند و از آن می‌گذرد (مستطیل‌های سبز ) و همچنین از قیمت 1111.1( خط قرمز ضخیم ) .
به‌طورمعمول هر دو اوج به‌عنوان سطح مقاومت بالقوه مشخص‌شده‌اند ، اما به‌عنوان یک عدد رند عدد 1111.1 تنها قیمتی است که می‌توان در نظر گرفت .
همچنین شما می‌توانید به‌عکس العمل های متفاوت قیمت هنگام لمس این سطح توجه داشته باشید )بیضی‌های زرد( یا به پیوستگی آن با شماره‌ی رند (بیضی‌های قرمز)
نگاهی سریع به پرش‌ها یا برگشت مجددها
این همیشه به‌عنوان یک سطح آینه وار دیده خواهد شد . سطح مقاومت قدیمی تبدیل به سطح حمایت جدید می‌شود. مهم‌ترین چیزی را که باید بدانید سطح قیمتی درست است.
تنها روش معامله بر اساس شکست‌ها
برای معامله بر اساس شکست‌ها ، در ابتدا یک سطح قیمتی معتبر ضروری است . وقتی این مرحله به انجام رسید ، مرحله‌ی بعدی به دست آوردن یک شکست سطح جعلی در جهت مخالف است . بهترین شکست سطح‌ها هنگامی رخ می‌دهد که نوعی از انباشتگی بدون لمس سطح قیمتی اما به‌طور معلق در هوا کمی بالاتر از آن شکل می‌گیرد .
خطوط روند شیب‌دار
حالا که مفهوم معامله بر اساس شکست سطح‌های جعلی روشن شد ، می‌توانیم همین روش را در مورد معامله بر اساس خطوط روند هم پیاده کنیم.ما به دونقطه و در میانه‌ی آن‌یک شکست سطح جعلی ، برای رسم این خط نیاز داریم . در این وضعیت اتفاق‌های مشابهی با آنچه پیش‌ازاین در مورد شکست سطح‌های افقی گفته شد ، رخ می‌دهد ، اما به‌جای آن در سطح افقی ، سطح شیب‌دار عالمت زده می‌شود.
تنها در چهارمین لمس سطح ، ما می‌توانیم نگاهی برای ورود به معامله داشته باشیم . مشابه و درعین‌حال متفاوت از سطوح افقی .
تعیین جهت
این ، برای آنکه ببینیم در مقیاس بزرگ‌تر چه رخ می‌دهد ، بسیار مهم است . ما بایستی با تشخیص آنچه بازار سازها دارند انجام می‌دهند ، مترصد حرکت بعدی بمانیم.
اینجا راهنمای کوچکی برای کمک به فهم آنچه به‌احتمال‌زیاد بار دیگر می‌تواند شروع شود به نظر می‌رسد . این دو رویدادی است متعاقباً همواره می‌تواند رخ دهد.
در پایین و در ادامه شرح داده‌شده است : رویداد + رویداد = بیشترین احتمال جهت قیمت
سطوح حمایت و مقاومت در زیر این‌گونه معنی می‌شود : رابطه‌ی شکست سطح جعلی با هرکدام از آن دو
پایین‌ترین فرود + بالاترین اوج = پایین
پایین‌ترین فرود + سطح مقاومت = پایین
سطح حمایت + بالاترین اوج = پایین
بالاترین اوج +پایین‌ترین فرود = بالا
بالاترین اوج + سطح حمایت = بالا
سطح مقاومت +پایین‌ترین فرود = بالا
برای کسی که می‌خواهد بخرد ، کسی باید باشد که بفروشد و برعکس . شغل بازار سازها ساختن باورهای متضاد است . یک بازار ساز چه می‌کند ؟ ساختن بازار به معنای واقعی .
ورود به معامله و مثال آن
در مثال زیر من از تایم فریم روزانه به‌عنوان تایم فریم اصلی و تایم فریم چهارساعته برای ورود به چارت استفاده کرده‌ام . در وهله‌ی اول ما سطوح موردنظر را در تایم فریم بزرگ‌تر به دست می‌آوریم . همواره یک تایم فریم برای داشتن تصویر بزرگ‌تر است و یکی برای اجرا .
سپس برای ورود به معامله به تایم فریم کمتر ، نگاه کنید . من از قوانین ساده‌ای استفاده میکنم . می‌باید یک میله در تایم فریم مورد بررسی سطح قیمتی ما را لمس کند ، سپس برای سیگنال فروش ، ما از بسته شدن قیمت زیر سطح مقاومت استفاده می کنیم و برای سیگنال خرید از بسته شدن قیمت بالای سطح حمایت سود خواهیم جست . به همین سادگی.
من محل سفارش‌های محدود را تا حد ممکن نزدیک به سطوح واقعی قرار می‌دهم ، بسته به اینکه قیمت در میله‌ی قبلی کجا بسته‌شده است . محل توقف معامله هم در بالاترین اوج خواهد بود (سناریوی فروش). فقط در صورت خطر ، نسبت حد پاداش بالقوه به ضرر احتمالی رابین 1 تا 5 یا بیشتر در نظر بگیرید .
در چارت زیر ، شما جزییاتی از چگونگی معامله بر اساس آنها در واقعیت را خواهید دید . هرچند شما همواره نمی‌توانید خوش‌اقبال باشید .این به شما تنها پتانسیل جنبش از این سطوح را نشان می‌دهد .
تمرین دیگر زمانی خواهد بود که آنها در جهت مشابه و در تایم فریم کوچک‌تر به کار ببرید . همچنین این نیز بایستی بسیار نزدیک به سطح واقعی باشد .
مهم‌ترین مسئله ، کنش واقعی یک شکست سطح جعلی نسبت به قیمت دقیق است . در پایان اینکه اگر مجبور باشم تنها یک روش معاملاتی را همیشه انتخاب کنم ، آن استفاده از شکست سطح‌های جعلی خواهد بود .
