مقدمه
یک حرکت قوی قیمت فقط زمانی میتواند وجود داشته باشد که یک علت بهاندازه کافی قوی منجر به فشار به قیمت جهت حرکت آن شود.هرچند جمله فوق امری بدیهی است اما در ادامه خواهید دید که چرا بسیاری از معامله گران به آن بیتوجه هستند.
رالی قیمت تنها به شرطی تحقق خواهد یافت که خریداران بتوانند فروشندگان را از میدان بدر کنند.قیمت از این وضع استقبال میکند تا زمانی که فروشندگان به تعداد کافی وارد بازار شوند تا سفارشها خرید را جذب کنند. منشأ و سرچشمه روند نزولی قوی را انباشتگی ( Accumulation )یا ناحیه تقاضا (Demand Zone)میگویند.
امواج روند نزولی زمانی به وجود میآیند علاقه به فروش بر تعداد سفارشها خرید غلبه میکند. بعدازآن قیمت سقوط میکند تا زمانی که یک توازن جدیدی ایجاد شود و دوباره نظر خریداران جلب شود. منشأ و سرچشمه روند نزولی قوی را توزیع (Distribution ) یا ناحیه عرضه (Supply Zone ) میگویند.
عرضه و تقاضا همه حرکت قیمت را بهپیش میراند از بازارهای کوچک محلی تا بازارهای مالی بینالمللی. زمانی که تعداد زیادی از افراد بخواهند یک دارایی مشخص که تعداد محدودی دارد را بخرند قیمت بالا خواهد رفت و این افزایش تا زمانی ادامه مییابد که شرایط خرید با تعداد کالاهای موجود برای عرضه بره تعادل برسد.
از سوی دیگر هیچکس قصد خرید دارایی مشخصی را نداشته باشد فروشندگان مجبورند قیمت آن دارایی را به حدی به پایین ببرند تا خریداران به آن دارایی علاقهمند شوند و در غیر این صورت تراکنشی رخ نخواهد داد.
شش جزء یک ناحیهی عرضه خوب
تئوری عرضه و تقاضای آقای وایکوف توضیح میدهد که چگونه روندها به وجود میآیند. قبل از اینکه روند آغاز شود قیمت در ناحیه انباشتگی متوقفشده است و این ادامه دارد تا زمانی که بازیگران بزرگ پوزیشن های ورود را انباشته نمایند و سپس قیمت را به بالاتر برانند.
آنها نمیتوانند بازار را با یک سفارش کامل خراب کنند زیرا که منجر به ایجاد یک رالی فوری شده و لذا قادر نخواهند بود ره سفارشهایشان را کامل اجرا کنند و سودشان کاهش مییابد.
یک ناحیه انباشتگی کوتاه قبل از یکبریک اوت قوی میتواند موردتوجه سفارشهای خریدار اجرانشده قرار گیرد.
با دلیل میتوان گفت میتوانید فرض نمایید که وقتی قیمت ناحیه انباشتگی را ترک میکند، همه خریداران سفارش ورود را اجرایی نکردهاند و همچنان میل بره خرید در آن سطح وجود دارد. معامله گران عرضه و تقاضا میتوانند از این دانش برای یافتن نواحی با احتمال مناسب پرایس اکشن استفاده نمایند. آنچه در ذیل میآید شش مؤلفه یک ناحیه عرضه خوب و مناسب است.
1) نوسانات جزئی
معمولاً در یک ناحیه عرضه شاهد رفتار قیمت بهصورت نوسانات کم هستید. کثرت سایههای کندلها و بالا پایین شدن شدید آنها معمولاً خبر از لغو یک ناحیه عرضه را برای معاملات آینده میدهد.
2) خروج بهموقع
معمولاً انتظار ندارید که قیمت زمان زیادی را صرف ناحیه عرضه نماید. اگرچه تجمع و انباشتگی قیمت نیازمند زمان است بااینوجود رنج بودن بازار به مد زیاد معمولاً نشان از عدم خرید مؤسسات مالی بزرگ است.
نواحی عرضه خوب تا حدودی کم نوسان بوده و نباید زیاد طول بکشند. برای شناسایی ورود مجدد به پوزیشن در طی پولبک بهمنظور جمعکردن سفارشهای باز ، یک ناحیه انباشتگی کوتاهمدتتر مناسبتر است.
3) فنر
فنریت اصطلاحی است که توسط وایکوف برای توضیح حرکت قیمت بره سمت مخالف بر یک اوت بکار رفته است. فنر مانند یکبریک او جعلی به نظر میرسد،زمانی که به وجود میآید معامله گران را در دام یک معامله در جهت مخالف میاندازد.
معامله گران مؤسسات مالی بزرگ از فنر بهمنظور جمعکردن سفارشهای خرید و راندن قیمت به سطوح بالاتر استفاده میکنند.
4) ترک ناحیه باقدرت بالا
نکته کلیدی همینجاست. در یک نقده قیمت ناحیه عرضه را ترک میکند و روند را شروع میکند.یک عدم توازن قوی بین خریداران و فروشندگان منجر میشود به یک حرکت انفجاری قیمت.
بهعنوان یک قاعده کلی به خاطر بسپارید که هرچقدر بریک اوت قویتر باشد ناحیه عرضه و تقاضا کیفیت بالاتری خواهد داشت و درنتیجه سفارشهای بیشتر در آن وجود خواهد داشت و باقی خواهد ماند. بخصوص اگر زمانی که قیمت صرف انباشتگی کرده باشد نسبتاً کوتاه باشد.
قویترین الگویی که میتوان در اینجا ذکر کرد الگوهای (رالی – بریس – دراپ) و( دراپ – بریس – رالی )است.که توصیف یک بازگشت روند کامل هستند.
زمانی که قیمت از فروش به یکروند صعودی قوی تغییر جهت میدهد.علاقه وافری در بازار برای خرید و ورود به بازار وجود دارد، که این باعث جذب همه سفارشهای خرید و درنتیجه حرکت قیمت بهسرعت بالاتر میشود.(و برعکس این قاعده نیز صادق است).
5) تازگی
اگر شما یک معاملهگر نقاط عرضه و تقاضا هستید باید همیشه مطمئن باشید که زون مربوطه تازگی خود را حفظ کرده باشد یعنی اینکه بعد از ایجاد اولیه این زون قیمت قبل از این به آن زون مراجعه نکرده باشد.
هر بار که قیمت به زون عرضه سر میزند سفارشهای اجرانشده بیشتری را برمیدارد و سطح مربوطه هر بار ضعیف و ضعیفتر میشود اعتبار خود را به خاطر عدم وجود سفارشهای از دست میدهد.
( این قاعده برای معاملهگری سطوح حمایت و مقاومت صدق میکند؛ که در آنها نیز سطوح با هر بار بانس قیمت ضعیفتر میشوند).
6) فشار آماتورها
سناریوی رالی- بیس –دراپ یک سقف بازار را توصیف میکند و یا یک سویینگ ها را (که متعاقب یک فروش به وجود آمده. سقف بازار نشانهی سطحی است که علاقه به فروش بهقدری زیاد مری شروع کره بره فوریت کلیه تمایلات خرید را جذب میکند و درنتیجه قیمت را به پایین میراند.
فشار ورود آماتورها به معامله گران ورزیده و حیلهگر اجازه میدهد تا از عدم توانایی درک رفتار بازار توسط آماتورها به نفع خود استفاده کنند و درنتیجه از آماتورها معاملهگرانی بازنده بسازند. منطقی خواهد بود که در نظر بگیریم که در کف و سقف بازار هنوز بتوان خوشههای بزرگتری از سفارشهای را پیدا کنید. تریدرهایی که با استراتژی بریک او جعلی کار میکنند بهخوبی از این امر آگاهاند.
چگونه از مفهوم عرضه و تقاضا میتوانیم استفاده کنیم؟
بسیاری از مفاهیم معاملهگری در تئوری خوب و قوی به نظر میرسند اما فقط با صرف وقت کافی و بهکارگیری آنها بهصورت عملی و تمرین بسیار میتوان در آنها به مهار رسید و از آنها کسب سود کرد. مفهوم عرضه و تقاضا نیز همین خور است و در عمل به سه روش مختلف میتوان از آن سود برد.
1) معاملهگری در جهت معکوس(ریورسال تریدینگ-برگشت قیمت)
بهترین شیوه کسب سود از عرضه و تقاضا همین روش است، بعد از شناسایی بازگشت قوی قبلی بازار ، منتظر میشوید تا قیمت دوباره به این منطقه برسد، اگر بریک اوت جعلی اتفاق افتاد شانس اتفاق یک بازگشت قیمت بسیار بالاست. برای اینکه بتوانید احتمال موفقیت شناسایی موقعیت درست را بالت ببرید،تأییدیه بریک او جعلی را با واگرایی مومنتو و اسپایک جعلی به روش باندهای بولین میگیریم.
2) حمایت و مقاومت
زونهای عرضه و تقاضا سطوح حمایت و مقاومت طبیعی هستند و به همین خاطر مشخص کردن آنها بر روی چارت فواید زیادی دارد.ترکیب مفاهیم سنتی حمایت و مقاومت باعرضه و تقاضا میتواند به معامله گران برای درک حرکتهای قیمت بهصورت کاملاً واضح و شفافی کمککننده باشد.
شما معمولاً زونهای عرضه و تقاضا را بهراحتی بالا و پایین سطوح حمایت و مقاومت خواهید یافت و چونکه معامله گران سطوح حمایت و مقاومت تحت فشار پوزیشن های بازشده را بهاجبار برای کد شدن ضررهایشان مری بندند معامله گران عرضه و تقاضا بهخوبی از این حالت بهره میبرند.
3) حد ضرر و کسب سود
زمانی که استاپ ها وارد سود میشود نیز زونهای عرضه و تقاضا بهعنوان ابزارهای مهمی بکار میآیند. اگر همیشه هدف سودتان را تا قبل از این زونها تنظیم کنید ، با کارکرد این زونها و برگشت قیمت به مشکل برنمیخورد و سودتان از دست نمیرود.
برای حد ضرر هرم شما باید حد ضرر ورود را بیرون از این زونها قرار دهید تا از استاپ خوردنهای زودرس و فشارهای معکوس جلوگیری کنید.
مترجم: نادر اسدی