جلسه دوازدهم: مدیریت ریسک سرمایه و پوزیشن (بخش اول)

 جلسه دوازدهم: مدیریت ریسک سرمایه و پوزیشن (بخش اول)

ویدئو مدیریت ریسک سرمایه و پوزیشن (بخش اول)

جدول زمانی عنوان های مطرح شده در ویدئو

میانگین نوسانات جدول عناوین 1 10

خلاصه ویدئو

در این جلسه سعی میکنیم تا مقدماتی رو درخصوص مدیریت ریسک سرمایه و پوزیشن خدمت شما ارز کنیم و همونطور که بهتر میدونید تکه سوم از پازل طراحیه سیستم های معاملاتی هستش. ما قبلا کمی تا قسمتی درخصوص استراتژی صحبت کردیم و عرض کردیم که استراتژیِ برای ما مشخص کردن سطوح در تایم فریم رو به همراه داره و بررسیه سطوح به صورت دقیق تر در تایم تریگر که تایم ستاپمون بود و پیدا کردن و بهینه کردن  نواحیه ورود و استاپ لاس هارو در موردش صحبت کردیم.

سعی میکنیم که برای ادامه چند جلسه ای رو درخصوص مباحث مدیریت ذهن و خویشتن و ریسک و سرمایه و پوزیشن که همه اینها ریشه در بحث روانشناسیه تریدر داره و به هر حال ما دیگه توی این قسمت کمتر در خصوص مسایلی که قبلا توی دوره قبلی داشتیم درخصوص تراژدی تاسف  بار ورود به بازار های مالی کمتر صحبت خواهیم کرد.

انشالله که دارای سابقه فعالیت هستید و راه رو از چاه تشخیص دادید چه خواسته و ناخواسته وارد این باتلاق شدید و الان در حال این  هستید که دست و پا میزندید که ازش بیرون بیاید و به ریسمان پوسیده تریگر پرایس اکشن چنگ انداختید ما هم سعی میکنیم که شما رو نا امید نکنیم .از این به بعد کمی تا قسمتی من بد اخلاق خواهم شد. بحث خودشناسی هستش بحث مدیریت رییسکه بحث مدیریت سرمایه هستش.

شاید تو قسمت استراتژِ توی قسمت لول ها شوخی میکردیم که مثلا  حالا به شوخی یا جدی میگفتیم  مثلا یک خط افقی 1 چشم بسته بندازیم رو چارت میبینید که به هر حال یک ناحیه بوده  و بازار اومده بهش واکنش 2 نشون داده برک اوتش 3 کرده.

پولبک4 کرده و توی بحث مدیریت سرمایه توی بحث روانشناسی و روانشناسیه بازار که دوستان ازش استفاده میکنند من این بحث رو توی مدیریت سرمایه این بحث رو قبول ندارم .روانشناسه بازار این مفهوم رو از نظر من نمیده روانشناسیه خود تریدر هستش  چون وقتی بحث روانشناسیه بازار میاد یعنی سبک شناخت حرکت های بازار و یک دیدگاه تحلیلی هستش برای اینکه رفتار فعا لهای بازار رو بشناسید .درواقع بحث پیشرفته پرایس اکشن هستش.

 جلسه دوازدهم: مدیریت ریسک سرمایه و پوزیشن (بخش اول)

شما با آرایش کندل ها و انواع اقسام ابزارهایی که در اختیار دارید بخواید بیاید به ذهن فعالهای بازار نزدیک بشید و بدونید که الان که قیمت در این5ناحیه هستش دیگران به چی فکر میکنند  و این میشه بحث روانشناسیه بازار .بحث روانشناسی که درخصوص ترید و درواقع بحث مدیریت سرمایه و سایر زیر شاخه های این قضیه هستش دیگه بحث روانشناسیه بازار نیستش و بحث خود شناسی هستش و شما خودتون باید کلاهتون رو قاضی کنید.

از اول مشخص کنید که زکجا امده اید و امدنتون بهر چه بود به کجا میروید آخر.

مدیریت سرمایه

این جلسه مقدمه ای هستش هم برای مدیریت سرمایه هم طراحیه سیستم های معاملاتی شخصی در فکر میکنم در جلسات آخر تقدیم حضور شما بشه جزو حالا پیشنیاز برای این دوتا جلسه در نظر بگیرید .از این به بعد سعی میکنیم توی بحث های روانشناسیه موضوع هرچند به نظرم اصلا اهمیت نداره در این مورد صحبت کنیم .

چراکه شما وقتی قادر هستید همه تکنیک های بحث های روانشناسی رو تبدیل کنید به بحث تکنیکالی و فرموله کردن دیگه بحث روانشناسی مطرح نیستش اگر به فرض مثال شما بیاید و بگید که اینجا5 انتظار ریزش دارید و استاپ لاس شما توی این6 سطحه . و مثلا اینجا 6استاپ لاس .این یکی این پایینه تارگت7 و نقطه ورورد شما هم به فرض مثال همینجا8 باشه .

وقتی این رو طراحی کردید و براساس همین الگو دارید ترید میکنید .به فرض یک استاپ لاس چهارد ه پپی دارید ای تی ار مون توی تایم چهار ساعته هستیم  .بریم یک ساعته ای تی ار یکساعتمون  هفت و تقریبا ده دوازده پپ استاپ لاس تقریبا نصف ای تی ار همین تایم فریم چهارساعته.

 جلسه دوازدهم: مدیریت ریسک سرمایه و پوزیشن (بخش اول)

ای تی ار این تایم تقریبا یک چیزی حول حوش نوزد ه که نصفش میشه تقریبا ده پپ استاپ لاس داشته باشید.و تارگات های حالا هفت .تارگت های پانزده و نهایتا وقتی در این تایم (چهارساعت) داریم ترید میکیند باید انتظار داشته باشید که قیمت خودش رو به ای تی ار تایم هفتگی یعنی یکچیزی حول حوش صدو بیست و صدو هفتاد پپ برسونه.

و اینجا 8 تا این پایین7 پنجا ه پپ تقریبا یک سوم حالا اون صدو بیست و صدو سی تایی که اونجا هستش تارگت سه (منظورتا 7) و تارگت بعدی (از8 تا 9) این پایینی 9 اگه بخوایم در نظر بگیریم صدو بیست و هفتا اینجا 9 میرسه و بشه یکی دیگه از تارگت های شما و انشالله مطمینا نمخوایم وارد بحث های روانشناسیه قضیه بشیم.

 جلسه دوازدهم: مدیریت ریسک سرمایه و پوزیشن (بخش اول)

بیایم مثلا  برای شما بریم بالای منبر که.چرا نود و پنج درصد ورودی های بازار ضرر میکنند  چرا پنج درصد سود میکنند.

البته این آمار جدیدا روبه بهبود هستش.هشتاد درصد فعالین بازار دارند ضرر میکنند .بیست تا سی درصد دارند سود میکنند .اما تو همین بحث هم شما میدونید که برای ورودی های بازار هستش  این آمار و هیچ ربطی به تریدر ها نداره .یعنی زحمت بکشید این فکر رو بریزید بیرون این فکر به درد ما نمیخوره شما اگه ورودی های بازار رو داشته باشید که به فرض مثال چمیدونم اینجا بود.

اون زمان بود 95% (ب) بازنده و 5% (ج) برنده موضوع اصلی این هستش که اینها(ج) (پنج درصده) کسایی هستند که ما داریم در موردشون صحبت میکنیم .یعنی اون صدرصدی که اینجا (الف)  وارد بازار میشند و این (ب) اتفاق می افته اصلا این قسمت (ب) داستان ربطی به ما نداره. 

و الان داستان این هستش که از صدرصد کسایی که با علم با دانش (ج) با منطق و براساس اصول و چهارچوب داند فعالیت میکنند از این صدرصد افراد 95% (د)درصدشون موفق هستند و تنها پنج )س(درصدشون به دلایلی دارند درجا میزنند .نه اینکه حالا بخوان بیان کلا سرمایشون رو ازدست بدن. پس بنابرین این پنج (ج) درصده صدرصد داستان هستش و نود و پنج درصد (د) درحال پیشرفت درحال سود و فقط پنج درصد (س) حالا به دلایل مختلف.

اون هم به نظر من بازهم اون بحث روانشناسی که خودشناسه هستش درگیر مسایل شخصی هستند .حالا یک به هر حال شانس و بدبیاری .و یکسری اتفاقات هستش که  دیگه دست تریدر نیستش .حتی اگر شرایط آزمایشگاهی هم باشه شما ایزوله هم باشید در داخل یک چهار چوب کاملا بسته هم باشید.

ممکنه یک اتفاق خاصی رخ بده دیگه جزو آمار نیستش شما توی …یادمه یکروز گفتم توی بحث زاویه ای که برای این کمانها هستش دوتا زاویه داشتیم محاطی و مرکزی .شما زمانیکه این قوص میرسه به جاییکه به شش 10 درجه میشه شش درجه رو قوص در نظر نمیگیرند و خط 11 درنظر میگیرند و دیگه این (س) کلا تعطیل هستش و اماری نیستش که اصلا بشه بهش اعتماد کرد.

 جلسه دوازدهم: مدیریت ریسک سرمایه و پوزیشن (بخش اول)

بنابرین از امروز اینرو در نظر داشته باشید که صدرصد کسایی که مطابق با علم و مطابق با دانش مطابق با اصول و مطابق با منطق رفتار میکنند مطمینا برنده بازار هستند.

و این قسمت اینکه شما ذهنتون اماده و درواقع این بحث رو بپذیره و پذیرای این بحث باشه .خودش 95% داستان بحث تریدری هستش .یعنی اگر بخوایم بیایم .بحث تریدری رو. حالا تکه تکه کنیم و بگیم که پنج درصدش 12 برای بحث یادگیریه سبک تحلیلی باشه و پنج درصدش 13 ستاپ و پلن و مدیریت سرمایه و این داستان ها باشه نود نودپنج درصد 14 موضوع برمیگرده به باورهای شما نسبت به این قسمت.

(مجموع12و13) پنج درصد و نود و پنج درصد 14 علت اینکه اشخاص بازنده یا برنده بازار هستند برمیگرده به قسمت  چهارم سیستم های معاملاتی که مدیریت ذهن هستش .یعنی شما باید تواناییه اجرایی کردن دانسته های خودتون رو داشته باشید و عالم به عمل به چه ماند .مثل من به زنبور بی اثر نشید و این نشه که آخر سر مثل من که قدرت اجرایی ندارید و نمیتونید ترید کنید.

بیاید شامل حال اون داستان  موضوعی بشه که بگن هرکسیکه دیگه بلد نیستش کاری رو انجام بده  میره استاد دانشگاه میشه مدرس میشه و میره تو بحث تدریس و میره کتاب مینویسه و به هر حال این بحث دیگه انشالله شامل حال شما نشه و شما قدرت اجرایی کردن توانا ایه اجرایی کردن دروقع دانسته های خودتون رو روی چارت داشت ه باشید.

یک بحث دیگه ای که توی مسله مدیریت سرمایه ریسک و این داستان ها مطرح هستش .بحث شناحت انواع بازار ها هستش .دیگه خب مطمینا ما وارد اون فاز نمیشیم و شماها بهتر از من میدونید که بازار ها به چند قیمت تقسیم میشند از نظر ریسک و به هر حال اب از سرتون گذشته و وارد بازاری شدین که بیشترین ریسک ممکن رو داره و از اون طرف خب هرچقدر پول بدید همون قدر هم  آش میخورید هستش.

مطمینا اگر براساس منطق و ریسک منطقی اگر بخوایید بیاید و برخورد کنید بازدهیه کارتون به نصبت سایر بازارها میتونه از نظر علمی و منطقی بازدهیه بیشتری هم باشه و مطمینا این بازار (درخصوص ریسکها داریم صحیت می کنیم.)

از نظر من هیچ ریسکی نداره و .یک ضرب المثل هستش که اسلام به ذات خودش ندارد عیبی .هر عیبی که هستش از مسلمانیه ماست .و این بازار هم دقیقا همچین حالتی هستش در ذات خودش هیچ ریسکی نداره .یعنی ریسک این بازار منفی دویست و هتادو سه درجه کلوین هستش .

ریسکی که به عنوان ریسک بازار معرفی میشه ریسک خود شخص هستش  .بریم به سمت اینکه راهکار هارو برای کنترل ریسک داشته باشیم و اون بحث نشه که دوستی که مثالا نمیتونست خط ترند لاین ترسیم کنه اومده  بود پوزیشن گرفته بود و همه اون داستان هایی که تو اون ویدیو گفته بودم .

برید ویدیو شماره نه دوره قبل که در خصوص تراژدی ورود به بازار های مالی هستش اونجا تا دلتون بخواد قصه تعریف کردیم میتونید برید گوش کنید.در این خصوص تو اون ویدیو صحبت شده .اما در این بحث مقادماتیه مدیریت ریسک و پوزیشن ها. صراحتا اعلام میکنم که به هیج عنوانی و تحت هیچ شرایطی مجوز این رو ندارید که از هیچ روش مدیریت ریسک بیاید استفاده کنید.

چون شما هیچگونه بیلان کاری و دیتا و داده ای از عملگرد خودتون ندارید .گه بخواید بیاید و بگین که من براساس روش ریسک مثلا آقای ایکس  یا هرکسی دیگه ای کار میکنم. در شروع و در استارت باید یک بیلان کاری بسازید که ما به بیلان کاری میگیم استیتمنت.

شما برای ساخت یک استیتمنت مجوز اینرو دارید که  یکدرصد سرمایه رو ریسک کنید و اینکه میگیم یکدرصد سرمایه نه اینکه پول وارد بازار کنید به هیچ عنوان تحت هیچ شرایطی مجوز اینکار را نخواهید داشت یک حساب دمو باز میکنید .

حساب دمو هم که باز میکنید یادتون باشه رقم های فضایی باز نکنید یک میلیون دلار صدهزار دلار .اون عددی که در دمو باز میکنید برای بدست اوردن اون دیتا ها که بخاد در واقع چراغ راه آینده تون برای تصمیم گیری بشه اون عدده باید یک عدد واقعی باشه.

واقعی که میگیم به نصبت سرمایه ای که میگیم در آینده میخواید باهاش کار بکنید اون عدد متناسب باشه که شما از همین ابتدا ذهنتون رو پرورش بدید برای اینکه ساختار ذهنتون به اون سودها و اون ضرر ها  پرورش پیدا کنه و عادت پیداکنه و انشالله تعالی در آینده  بخواید همون رو هم اجرایی کنید .

وارد مباحث دلیل آوردن و اینکه چرا یکدرصد و چرا این سرمایه و این مسایل نمیشیم و چون اصلا قرار بود در خصوص این مسایل صحبت نکنیم. بنابرین بدون چون و چرا این قسمت رو باید بپذیرید دستوری هستش که شما برای ساخت استیتمنت باید از ماکسیموم یک درصد سرمایه و داشتن یک حساب چمیدونم مثلا هزار دلاری یچیز معمولی هستش و انشالله در جلسات اینده میگیم که باهاش چیکار کنید.

فعلا تا همین قسمت که شما یکدرصده سرمایه رو ریسک میکنید مطابق با پلنی که دارید و به هر حال استیتمنت شما هستش و باید در آینده بهش مقید باشید اینکه مرغ همسایه غاز هستش و فلانی تونست اینکار رو بکنه پس من هم میتونم این اصلا منطقی نیستش و استدلال اشتباهی هستش.

اینکه یکنفر تونسط  یک کاری رو انجام بده منم میتونم نه اصلا یک همچین چیزی وجود خارجی نداره شما اونچیزی که میتونید برابر با بیلان کاری تواناییه خودتون هستش و استیتمنت دیگران و حتی ستاپ های طراحی شده دیگران بدون چون و چرا من اینرو به جرات میتونم بگم تست کردم میتونم باز هم این رو برای شما انجام بدم.

بیاید  همین ار اس آی که هستش میاد نواحیه ساپلای دمند رو چمیدونم اشپاع رو نشون می ده و همین رو به شما میدم میگم اینجا اگه این اتفاق افتاد سل کنید و اینجا این اتفاق افتاد بای کنید و ده نفر برید این رو تست کنید اگر دوتا استیتمنت مثل هم بود من چهار گوشه متا تریدر رو می بوسم و کار رو میگذارم کنار چون غیر ممکن هستش و هرکسی براساس توانایی های خودش میاد و اون استیتمنت رو میسازه  و اون روحیات و باید ها و نباید هاو هنجار ها و ناهنجاری هایی که در رفتارش وجود داره.

استیتمنت خودش رو میسازه پس استیتمنت دیگران برای دیگران هستش و به درد شما نخواهد خورد . بنابرین به دیگران نگاه نکنید  اینکه دیگران اینکار رو کردند من هم میتونم رو بیخیال بشید مخصوصا  و مخصوصا اینرو تاکید میکنم کسایی که نابغه هستند  بپرهیزند از این قضیه.

چرا؟ چون ممکنه شما یک پزشک بسیار موفقی باشید .یک مهندس خیلی توانایی باشید شمایی که در کارتون موفق هستید هر کاری هر شغلی. اصلا این فکر و خیال به سرتون نزنه که اونجا رستم دستان هستید اینجا هم  موفق میشید.

رستم اونجا پهلوان هستش ممکنه بیاد یکجای دیگه پهلوان نباشه پس این بحث روانشناسی  رو هم جدی بگیرید.  باید درک کنید که تنها اختلافی که بین برنده ها و بازنده ها هستش بحث رعایت مدیریت سرمایه و ریسک و مدیریت پوزیشن و بحث های مالی هستش وترسیم خط و خطوط شاید اونقدر اهمیت و ارزش نداشته باشه.

شما شیر یا خط هم بیندازید تو این بازار به هر حال یک سطحی پیدا میکنید .و مدیریت سرمایه هستش که شمارو به سرمنزل مقصود میرسونه.و حتما اینرو بسیار جدی بگیرید اگر شما اومدید یک استراتژی طراحی کردید یک ستاپ معاملاتی طراحی کردید پلن مدیریت سرمایه و ریسکتون رو نوشتید.و اومدید تو بحث اجر ایی که حالا میگیم که باید چکار کنید.

اومدید برای اینکه استیتمنت بسازید. اگر یک بار جهیدی ملخک اگر دو بار جهیدی ملخک .اگر دیدید واقعا دیگه نمیشه  باید از الان تصمیم بگیرید و این قدرت رو داشته باشید که چهار گوشه متاتریدر رو ببوسید واین کار رو کنار بگذارید که  چون ادامه اینکار در هر صورت که شما تواناییه اجرایی اون رو نداشته باشید.

بسیار بسیار خانمان سوز و خانمان برانداز هستش و مطمینا شما در گروه ها و اخبار از ازدست دادن سرمایه و سکته کردن و از جدا شدن  نمیدونم خانواده ها و بسیار مسایل دیگه بهتر از من خبر دارید.

بنابرین از الان سنگ خودتون رو با خودتون  وا بکنید که کلاهتون رو قاضی کنید و بیاید و از همین امروز تصمیم بگیرید که اینکاره نیستید واقعا از خودتون خجالت نکشید هیچ اتفاقی نیفتاده و بیاید هرچه سریعتر این بازار رو ترک کنید. چون اگه ترک نکنید دیگه باعث بروز خیلی از مشکلات میشه از جمله آرامش خودتون آرامش خانوادتون پولتون سرمایتون حتی دوستتون میشید.

وارد این بحث نشیم چون قبلا گفته شده وارد این مسایل نشیم و برگردیم به سمت مقدمه ای بر مدیریت ریسک و سرمایه و اینکه شما با یک درصد ریسک در اون سرمایه ای که انتخاب میکنید باید بیاید و آقازاده استیتمنت رو درست کنید و این استیتمنت رو درست کردید اگر گفتم قادر نباشید.

ممکنه ادامه دادن اون برای شما ضرر هایی داشته باشه که دچار سوختگی های چندگانه بشید دماغتون بسوزه. دلتون بسوزه زبانتون بسوزه و الی آخر و اما اگر دچار اون سوختگی ها  نشدید و ماندگار شدید در اون بازار اون استیتمنت شما نشون میده که شما اینکاره هستید یا نیستید .

مثلا این شکلی و شما هم در آینده باید به همچین نموداری برسید یا مثلا این نمودار هیچ فرقی نمیکنه .هرکدومش برای یکی از دوستان هستش و در گروه کلاینتها  که میگیم بیاید ببینیم که چند مرده حلاج هستید و چیکار میکنید به هر حال این1 نمونه یک استیتمنت و شما باید با اون یکدرصد سرمایه و با اون ترید هایی که براساس ستاپ ها انجام میدید یکسری آمار و یکسری اطلاعات و داده از عملکر د خودتون داشته باشید که براساس اون تصمیم بگیرید که خودتون میخواید چیکار کنید.

 جلسه دوازدهم: مدیریت ریسک سرمایه و پوزیشن (بخش اول)

یا اینکه برای بهینه کردن سیستم معاملاتیتون باید چیکار کنید اینکه حتی باید  چه ریسکی رو در بازار داشته باشید عمل کرد و استیتمنت شما او نرو نشون میده و دیگه روضه نمیخونیم که به سودهایتان اجازه رشد بدهید و ضرر های خود را کنترل کنید و از این دست داستان ها دیگه خودتون بهتر میدونید.

اما اینکه وقتی اون استیتمنت رو دارید یکی از اون فاکتورهای مهمی که معمولا اول به چشم میخوره بعد از اینکه شیب 1 حرکته به چشم میخوره شما پروفیت فاکتور2 رو دارید ( پی رول رشیو) یک همچین چیزی و نسبت بازگشت یک همچین اسم  دیگه ای میتونه داشته باشه که این عدد پروفیت فاکتور2 البته تو فرم هایی که توی ژورنال نویسی استفاده میکنیم و دستی بخواید بیاید و وارد کنید .یا اینکه توی اکسل درست میکنید.

میدونید که از تقسیم سود ناخالص3 به ضرر ناخالص 4 درواقع به دست میاد شما این دوتارو (3و4) تقسیم برهم کنید باید این عدده 2 بدست بیاد و این عدد 5حالا از نظر بزرگان بازار چنانچه بالاتر از دو و دونیم باشه میشه گفتش که قابل قبول هستش البته یک نکته ای رو تاکید کنم که ترید باید حالا اون شاخص های ترید رو میرسم که یک ترید در واقع نقطه ورود 6 داره استاپ لاس7 داره تارگت 8 داره حجم داره 9 حالا مسایل دیگه استیتمنتی که شما درست میکنید.

 جلسه دوازدهم: مدیریت ریسک سرمایه و پوزیشن (بخش اول)

و گرافی که شما درست میکنید این داده هایی که دارید  اون ستاپ معاملاتی که دارید حتی اگر یک ترید داشته باشید که بدون استاپ لاس باشه کلا یدونه  ماژیک بردارید روی استیتمنت رو خطخطی کنید چون هیچ ارزشی نداره و اصلا قابل بررسی و بهش درواقع بررسی نیستش و نمیشه بهش استناد کرد.

بنابرین استیتمنت باید برای ترید هایی باشه که حتما تیپی و تارگت داشته باشه .درمورد پروفیت فاکتور گفتیم بالای5 دو تا دونیم میتونه مناسب باشه به هر حال آیتم های کنترلی دیگه ای  در این گذارش آماری هستش که شما براساس اون در آیند ه باید بیاید تصمیم بگیرید.

برای اینکه درصد ریسک هر تریدتون یا مجموع تریدهای بازتون چقدر هستش شما احتیاج دارید که در آینده به یک عدد مثلا ده درصد برای افت کلی  سرمایه چون براساس بازگشت سرمایه ای که دارید و اون المانهایی که میاید صرف میکنید برای اینکه بخواید برگردید به نقطه اصلی شاید یکزمانی شما پنجاه درصد سرمایتون رو بیاید و ضرر کنید.

بگید خب من میتونم جبرانش کنم بله میتونید جبرانش کنید ولی در چه بازه زمانی؟براساس همون ریسکی که براساس اصول و منطق و براساس این داده ها  که سرمایه شما در خطر نباشه شما وقتی بخواید بیاید پنجاه درصد ضرر کنید یعنی پنجاه درصد سرمایه شما مونده حالا اون پنجاه درصدرو باید بیاید وصدرصد سود کنید که برگردید سر پله اولتون و ممکنه این اتفاق هم بیفته و این توانایی رو هم داشته باشید.

اما حداقل مثلا چمیدونم یک بازه و اون برایند گیریتون ( مثل شرکت ها که انبارداری دار ند سالانه) شما هم ماه به ماه هفته به هفته بیاید و یک بررسی داشته باشید یک برداشت داشته باشید مثلا اگه بازه زمانیه برداشتها تون یک ماهه هستش یا سه ماهه هستش شما حداقل تو اون فاصله یک ماه یا سه ماه برگردید سر پله اول  دیگه هیجچ سودی ندارید.

حالا فرض بر این میگذاریم که مثلا چمیدونم که ضرر هم نکنید ولی به هر حالا یکی دیگه از اون آیتم ها این هستش که برای اصل سرمایه خودتون یک ماکسیموم حد ضرری در نظر بگیرید که مثلا ده تا پانزده درصد و اگه یک وقتی خدای ناکرده روم به دیوار گلاب بروتون این اتفاق افتاد و گند زدید به استیتمنت اونموقع باید بیاید و علت اونرو پیدا کنید.

باید بیاید ستاپ و استراتژی و پلن و خودتون رو همه چیز رو دوباره بازنگری کنید زیر و رو کنید و بگردید علت اون کار رو پیدا کنید و برطرف کنید و دوباره باید از اول از یک درصد شروع کنید . و چرا میگم از یکدرصد ؟برای اینکه شما براساس هرسه دوره استیتمنتی که تونستید به یک لولی برسید میتونید بیاید و یک درصدی افزایش ریسک داشته باشید.

اون فرمولی هم بود که درخصوص همین بازگشت سرمایه بودش اگه اشتباه نکنم برم توی خطخطی کردن ها .یک تقسیم بر پرانتز باز یک منهای اون درصد افت سرمایه که داشتید.

 جلسه دوازدهم: مدیریت ریسک سرمایه و پوزیشن (بخش اول)

مثلا  ده درصد افت سرمایه داشته باشید  اون موقع کل این مجموعه در واقع منهای یک که میشد اوندرصد که حالا بخوایم بیایم حساب کنیم. میشه یک چیزی حدود 11.11 یعنی اگه ده درصد سرمایه رو ازدست بدید باید یازده درصد دوباره سود کنید که از اون مانده سرمایه ای که برا شما مونده  تا برگردید سر پله اول اگه مثلا پنجاه درصد یک سرمایه هزار دلاری رو در نظر بگیریم پنجاه درصد ضرر کنید. اونموقع برای شما پانصدتا میمونه که اان باید صد در صد این پانصدتا رو بیاید و سود کنید که تازه برگردید به سر نقطه سر به سرو یر به یر.

 جلسه دوازدهم: مدیریت ریسک سرمایه و پوزیشن (بخش اول)

پس این رو هم در نظر داشته باشید که یک درصدی رو در نظر بگیرید که اگه یک وقتی اون اتفاق افتاد این توانایی رو داشته باشید که در بازه زمانی که برای خودتون در نظر گرفتید مثلا من میگم که بازه زمانیه برداشتهای من هر یکماه مثلا یکی میگه چمیدونم هر سه ماه  در اون بازه حداقل در نصف اون بازه  بتونید جبرانش کنید که در اون بازه ای که میخواید برداشت داشته باشید.

حداقل یک چیزی ته اون سودتون درواقع اون بیلان کاری تون بمونه و حداقل عذرخواهی میکنم کارکردن خر خرخوردن یابو نشه. برگردیم به بحث مدیریت سرمایمون.

یکی از اون آیتم هایی که گفتیم بعد از این گراف به چشم میاد این 5 پروفیت فاکتور و بعدی وینریت 10هستش یا درصد سود به ضرر های شما حالا هم از نظر مقدار و هم از نظر تعداد مثلا 11 اینجا توی 34 تریدی که  انجام شده 73% سوددهی داشته وینر یت 12 ایشون  73% هستش از جمله آیتم های دیگه ای که معمولا برای ما حائز اهمیت هستش.

بزرگترین ضرر و13 بزگترین سود 14 اهمیت داره  تعداد سودهای پشت سر15 هم و تعداد ضررهای پشت سر هم 16 و ماکسیموم ضررهایی 17 که پشت سر هم  انجام شده و بیشترین سودی18 که کسب شده  اینها آیتم های هستش که بعدا تو یکسری جداول و فرمولها  گذاشته میشه که میزان ریسکی که تریدر میتونه داشته باشه رو بهش بگه.

البته میتونید از یک فرمولی هم استفاده کنید .کتاب  مدیریت سرمایه در بازار های مالی تالیف بنت ال مکدول و ترجمه  جناب ابراهی م صالحی رامسری و. توی اون کتاب یک فرمولی هستش برای مقدار ریسک مجاز در هر معامله  که حالا سال 1940 که فرمولی که توسط ( جان ال کلی ) فکر میکنم اومده و ارایه شده به فعالان بازار های مالی .

میاد میگه آخ به اضافه یک ضربدر پی و من های این مجموعه  من های یک همه اینها تقسیم بر آ که آ توی این فرمول مقدار نصبت معاملات برنده به معاملات بازنده هستش یا همون پروفیت فاکتور 5 رو میتونید اینجا (آ) بگذارید .

 جلسه دوازدهم: مدیریت ریسک سرمایه و پوزیشن (بخش اول)

مثلا برای این دوستمون با این گراف کاریش سه وخورده ای هست ( پروفبت فاکتور5) حالا برای راحتی داستان سه در نظر بگیریم و پی هم که درصد معاملات سود ده پروفیت تریدس (10) هستش یا همون درصدش که 12 وینریت 73% هستش  و میزان سود دهی 73% هستش یعنی هفتادو سه درصد اگر ماشین حساب ضرب و تقسیم کنیم.    

 جلسه دوازدهم: مدیریت ریسک سرمایه و پوزیشن (بخش اول)

آ که سه بود ب اضافه یک ضربدر 73 درصد ی که تقریبا به عنوان معاملات درصد سودده دار یم و اینرو (داخل پرانتز رو) من های یک و مجددا تقسیم بر سه بود ضربدر صدش کنیم یعنی تا شصت و چهار درصد  شاید اشتباه زدم خودتون حساب کنید بعدا  تا شصت و چهار درصد سرمایش رو میتونه ریسک بکنه به هیچ عنوان تحت هیچ شرایطی حتی اگر فرمول ها هم این رو گفت  اینکارونکنید .

البته این درست هستش  چون ماکسیمم  بزرگترین ضرری19 که داره چهل و یک دلار هستش و از اون طرف  بیشترین ضررهای پشت سر همی که داشته16 یکچیزی حول حوش دوتا بود ه  که ضرب کنیم دوتا چهل و یکی میشه هشتاد و دو دلار میاد و سرمایش توی خطر می افته  این به نصبت درواقع سودهای پشت سرهمی15 که داره و الان این19 رو ماکسیموم در نظر بگیرید.

اینرو 18 متوسط در نظر بگیرید  و چهار تا 20 بصورت پشت سر هم متوسط سودی 14 که داره کجا بود متوسط سود هفتده تا چهار تا هفتده تا میشه پنجاه و خورده (اشتباه حساب کرد 68 میشه) ای یعنی اینکه ببینید کار خطرناکی هستش یعنی بصورت ریسک به ریواردهایی که اونجا داره اینجا این کار رو زیر سوال میبره.

اگر بخواد یک وقتی بیاد و براساس درواقع  چقدر بود 64% سرمایه رو ریسک کنید اصلا منطقی نیستش و اینرو هم براش یک حدی در نظر بگیرید مثلا یکچیزی حول حوش  ماکسیموم ده درصد در نظر بگیرید بیشتر از ده درصد ریسک نکنید اما فرمولش همون بود که خدمت شما عرض کردم.

البته یک جدولی هم توی این بحث هستش  که میتونید بیاید و از اون جدوله استفاده کنید من یک استیتمنت دیگه ای هم  اینجا بود یکبار روی این استیتمنت هم  میتونیم بیایم  اینکارو بکنیم  و پروفیت فکتورش 21 که بود نسبت میزان معامله های برنده 22 به بازنده 23 که یک چیزی حول حوش  هیجده و خورده ای ما نوزده در نظر بگیریم .

روندش کنیم برای راحت یه کار مثلا بیست در نظر بگیریم .مثلا بیست به اضافه یک  بیست و یک ضربدر نود و سه درصد وین ریت 24 هستش اینهم برای راحتیه  کار نه دهم  میگیریم و این مجموعه باید بیاد منهای یک بشه من اینرو یکبار دیگه با اجازه شما بزنم.

 جلسه دوازدهم: مدیریت ریسک سرمایه و پوزیشن (بخش اول)

بیست به اضافه یک ضربدر ممیز نه و مجموعه این داستان منهای یکش کنیدو این منهای یک مجموعه ای که بدست میاد.

مجموعه بدست بدست اومده رو مجددا تقسیم بر بیست کنیم و اینهم بیست یکچیزی حول حوش هشتاد و نه درصد سرمایه رو مثلا میتونه ریسک کنه .میتونیم کلک رشتی بزنیم برعکسش رو در نظر بگیریم یازده درصد ریسک کنی م از اونور نگاه کنیم همیشه این نیستش که فرمولهارو باید  مطابق اونچیزی که گفته شده انجام بدیم .

به هر حال میتونید بیاید از فرمولی که در اختیارتون هستش میزان ریسکی که روی این سرمایه دارید براساس این داده ها داشته باشید و ترید شما درواقع  سرمایه شما دچار خطر نمیشه.

 جلسه دوازدهم: مدیریت ریسک سرمایه و پوزیشن (بخش اول)

میتونید یک جدولی هم هستش ما تصویرش رو میگذارم از کتاب مورد نظر .یک بحث جالبی هم داره یک گروهی در تلگرام داشتیم  به نام بچه ها مواظب باشید.

 جلسه دوازدهم: مدیریت ریسک سرمایه و پوزیشن (بخش اول)

اونجا تست هایی که تو این کتاب بود و تست های روانشناسیه دیگه وجود داشت می اومدیم اونهارو بررسی میکریدیم. مثلا یکی از اون تستهایی که اینجا هستش برای خصوصیات ریسک هر تریدر حالا یکسری سوال هستش مثلا بهش جواب میدید مثلا یکسری درصدها میاد من الان جواب دادم و برای من اومد شصت اینجا توضیح داده که اگه امتیاز شما مثلا بین سی تا پنجاه باشه پنجاه تا هفتاد باشه.

مال من شصت هستش و گفته که شما به سمت هدف خود میروید و خصوصیات متعادلی در در پذیرش ریسک دارید  همینجور ادامه میده تاهفتاد تا هشتاد و نود درصد چجوریه. یک تست دیگه ای هستش که آیا خصوصیات شما مثلا شما نظم دارید ندارید و روحیات شما چجوریه یکسری اعداد و ارقام هستش. مثلا آیا دفتر کار شما به هم ریخته هستش؟

برای من بله همیشه سوال بعد قبض ها را به موقع پرداخت میکنید.؟ هرگز اینها یکسری آیتم ها هستش  که جواب دادم امتیازه شد تقریبا هشتاد و برای هشتاد اومده هفتاد تا نود رو که امتیاز رو اوردید  گفته عموما با نظم مشکل دارید کاملا درسته. واقعا نیاز دارید عملکردتان رو بخوبی ثبت تحلیل کنید.

شما بیشتر به سمت راست مغزتان استفاده میکنید. (من که اصلا مغز ندارم تا بخوام فکر بکنم) و احتمالا  برای شما پیدا کردن راه حل های خلاقانه در چالش های  معامله گری راحتتر خواهد بود.

خب مطمینا همینطور هستش اون قسمت فقط یک قسمت که   گفته بود مغز ان قسمت رو اشتباه گفته بود و ثبت ندارم  تحلیلهارو ثبت نمیکنم به مغز خودم اتکا میکنم  اشتباه بسیار بزرگی هستش که انجام میدم و یافتن راه حل های خلاقانه برای من راحتتر هستش  تا اینکه بخوام بیام بر اساس ستاپ ها بیام ترید کنم  .اینکه عرض میکنم براساس ستاپ ها به هر حال اخلاقیات و خصوصیات رفتاریه افراد میتونه تاثییر گذار باشه .

توی این قضیه که یکی هستش که ترید هارو براساس تحلیل انجام میده سخت ترین نوع روش ترید کردن .و یکی هم براساس ستاپ یک الگو و یک چهار چوب بهش میگن ساعت هشت بیا سر کار میگه چشم ساعت دو برو میگه چشم حقوقتونم نمیدیم تا سه ماه  از حقوق خبری نیست میگه چشم اونم یک اخلاقیه یکی هم یک خصوصیات اخلاقیه دیگه ای داریم.

برگردیم به احتمال ورشکستگی یا جدول آر او آر.با ریسک ده درصد  سرمایه یعنی اینکه اگه شما بیاید و وینریت به فرض مثال شصت درصدداشته باشید نه. وینریت پنجاه پنج (الف) درصد. داشته باشید یعنی شما صدتا ترید انجام میدید جان من اگه اینکاره نیستید ولش کنید برید دنبال کار و زندگیه خودتون.

اگر وینریت پنجاه پنج (الف) ومثلا شصت درصد داشته باشید  از ان طرف(ب) آهان اینو (ب) داشتم زور میزدم ها پی آف رشیو در واقع ریتی که اینجا هستش و اگه شما ریسک به ریواردی که دارید برگشت سرمایه ای که دارید. چند بود رای اون بنده خدا؟سه بود. اگه بین یک به سه باشه (ب) که اونجا سه و خورده ای بود حالا ما سه براش در نظر بگیریم.

وینریتش (ج) هم هفتاد و سه بود و حتی شصت درصدی (د) که الان تو این جدول هستش ببینید توی این جدول ایشون احتمال ورشکستگی (س) احتمال کال شدنش براساس اون استیتمنت صفر (س) هستش حتی اگر بیاد و شصت درصد (د) سود دهی داشته باشید.

 جلسه دوازدهم: مدیریت ریسک سرمایه و پوزیشن (بخش اول)

یعنی وینریت شصت درصد داشته باشید و ریسک به  ریوارد یک به دو (ت) داشته باشید .باز احتمال کال شدن شما (پ) صفر هستش .یعنی یکچیز بسیار منطقی و راحت.

و اینکه میگم راحت سختی کار در اجرای اون هستش و الا استراتژی هایی که بیاد ریسک به ریواردهای یک به دو (ت) که کلا کلاسیک هستش یک چیز ترید های دیمی که شما میتونید داشته باشید هم ریسک به ریواردهای یک به دو (ت) و پنجاه پنجاهی )ن(که من میگم اینجا هستش .یعنی شما  حتی اگه پنجاه پنجاه )ن( ترید داشته باشید.

ریسک به ریواردهای پرایسی)ل(داشته باشید .و توی ریسک به ریواردهای پرایسی درصد احتمال کال شدن شما و ریسک ورشکستگیه شما (ل) یکدهم درصده خب اینم همین  صفر در نظر بگیرید قال قضیه رو بکنید. اگر شما ریسک به ریواردهای یک به پنج داشته باشید و وینریت چند داشته باشید وینریت پنجاه (ن) داشته باشید با ریسک تازه ده درصد (ش) سرمایه اگه شما مثلا این ده درصد رو بیاید پنج درصد کنید.

و دوتا راه داره یکی اینکه از این جدول استفاده کنید . و راه دوم بیاید و از یکسری فرمولها هستش از اون فرمولها استفاده کنید تا بخواید بیاید و مطابق با استیتمنتی که دارید بیاید بررسی کنید ببینید که آیا اصلا احتمال این وجود داره که شما  با این استراتژی که به شما سطح میداد. با این ستاپ معاملاتی .با اون میزان ریسکی که در سرمایه دارید. و نوع مدیریت سرمایه ای که دارید و همه درواقع این داستانهایی که دارید و مطمینا دچار گناه های هفتگانه نمیشید بیاید و ترید داشته باشید.

 جلسه دوازدهم: مدیریت ریسک سرمایه و پوزیشن (بخش اول)

آیا احتمال ورشکستگی و احتمال کال شدن وجود داره یا نداره و بازهم تاکید میکنم اگر یک همچین استیتمنتی)استیتمنت عکس بالا( به فرض مثال خدای ناکرده وجود داشت فقط و فقط زمانی قابل استناد هستش که حتی یک ترید بدون استاپ لاس هم در اون وجود نداشته باشه این تنها شرطی که باید برای بررسی استیتمنتها باید بهش توجه کنید اینکه میگم حتی یکی توی قوانین جان مرفی بود اگر اشتباه نکنم.

گفته بود اگر یک تریدری بیاد ویکسری قوانین داشته باشه تدوین شده  حتی اگر یکبار یکی از قوانین تدوین شده خودش رو زیر پا بگذاره اون دیگه تریدر نیستش بنابرین با این قانون و با این دیدگاه من میتونم بگم که من تا امروز هیچ تریدری رو تو دنیا ندیدم چون همشون. به خلوت میروند انکار دیگر میکنند آنکار دیگر که معمولا در خلوت انجام میشه یکجوری همون گناهان هفتگانه هستش که  فکر میکنم که در واقع در فایل های آقای لنس بتونید پیدا کنید.

یکی از اون گناه ها این هستش که مطبق با یک طرحی که دارید. به فرض مثال فرض بر این گذاشتید مطابق با سیستمی که دارید این جا1 استراتژیتون یک لول داده  .ای وای نکنه از اینجا 2 برگرده نکنه از اینجا 2 بره بالا من جا بمونم. خب به جهنم که جا میمونید.

ترید نکردن که  بهتر از یک ترید اشتباه کرده هستش .اینجا 1 رو اگه پیدا کردید باید صبر کنید تا قیمت بیاد اینجا1 .و زود هنگام وارد بازار شدن یعنی اینکه مقدمه ای برای کال شدن چون اصلا استاپ لاس شما بهم میخوره .چون شما اینجا1رو مثلا کلاسیک بخواید ترید کنید بگید این1 لول مثلا بگید.

 جلسه دوازدهم: مدیریت ریسک سرمایه و پوزیشن (بخش اول)

استاپ لاس3 شما اینجا هستش .من همچین چیزی نمیگم ها مثال زدم و مثلا یک استاپ 3لاس اینجوری داشته باشید یک تارگت مثلا بگید که این میاد اینجا1 از اینجا برگرده 4 بره مثلا اینجا 6 نه حتی تا اینجا 5 اگه شما بیاید و ترید های یک به یک انجام بدید و اونموقع وین ریت شما نود درصد باشه چه اتفاقی می افته شما  صد تا ترید انجام دادید.

از این صدتا ترید نود تاش  درست هستش. اینهارو در جلسات بعد صحبت خواهیم کرد .و دارید در خصوص گناههای  هفت گانه و ورود زود هنگام و سایر مسایل صحبت میکنیم اینجا هم مثلا ده درصد اشتباه هستش. حالا یک به یک هستش. یعنی شما مثلا صد پپ چیچی دارید؟ صد پپ استاپ لاس دارید صد پپ تارگت دارید و اینجا اگه ده تا اشتباه کنید چقدر ازدست دادید توی صدتا ترید ده تا اشتباه کنید  ده تا صدتا بگیریم مثلا هزار تا از دست دادید اینجا چقدر بدست میارید؟ 

نه هزارتا تا  و چقدر  میمونه هشت هزارتا این میشه برایند کار شما .آیا به همین راحتیه؟ نه اونموقع شما باید بیاید تعدا د ترید های پشت سرهم ضرری که بوداینجا 30 داشتیم درموردش صحبت میکردیم.

 جلسه دوازدهم: مدیریت ریسک سرمایه و پوزیشن (بخش اول)

اگر یک زمانی شما تعداد تریدهای در ضرر شما دهتا ترید پشت سرهم در ضرر مثلا داشته باشید خب اینکه کلا اگه هزاردلار داشته باشید فاتحش خونده هستش .و اما برگردیم به چارت و اون.

دیدگاه هایی که داشتیم درموردش صحبت میکردیم  گناههای هفتگانه.جابجاییه استاپ لاس اجازه ندادن به اینکه قیمت بیاد به ترگت برسه نمیدونم و الی آخر اون هارو خودتون برید سرچ کنید و برید بخونید .و اون چیزی که مهم هستش در این جلسه این هستش که باید برای اینکه تصمیم بگیرید که ریسکتون چقدر باشه باید مطابق با اصول قاعده و قانون و قوانینی که در واقع وجود داره بیاید و چیکار کنید؟

بیاید و تصمیم بگیرید حالا همیشه هم حواستون باشه هر هفته نمیدونم هرماه بیاید استیتمنت هاتون رو دوباره بگیرید و نگاه کنید اونچیزی که میتونه برای شما حایز اهمیت باشه بزرگترین سودتون31 چقدر هستش بزرگترین معامله در ضررتون30 چقدر بوده میانگین معاملات در سودتون چجوری بوده میانگین پشت سر هم سوداتون 32 چقدر بوده  پشت سرهم 30ضرر هاتون چقدر بوده و به هر حال همه اینهارو باید بیاید حلاجی کنید و آخرین قیمتی که توی این جلسه ما در خدمت شما هستیم.

من قرار بود تو این جلسه یک بحث جا افتاده رو بگم از بحث جلسه قبلی درمورد تریگر های ورورد بود ما یک تریگری داریم به اسم تیک فرکتال و اینرو هم داشته باشیم که به این حالت هستش شما توی بحث فرکتال ها مطمینا میدنید فرکتال سه پنج هفت و… مال آقای بیل ویلیامز هستش که یک های مثلا اینجایی 1 که هستش یک های 2 تشکیل شده کندل یک های بالاتر3 مثلا اینجا.

و کندل سو م4 یک های پایینتر .این میشه فرکتال که حالا میتونه یکی از آیتم هایی باشه که ما توی بحث پیوتها اگه خاطرتون باشه گفتیم که دیگه به سمت مخالفه3 نگاه نمی کنیم و فقط پوشش 5 رو نگاه میکنیم برای مثلا اینجا 6 رو نگاه میکنیم پوشش روبرای اینکه یک پیوت بشه  ایجارو7 نگاه میکنیم یک پیوت بشه اگر پیوتی داشته باشیم.

 جلسه دوازدهم: مدیریت ریسک سرمایه و پوزیشن (بخش اول)

 این توی جزوه ایکه تقریبا ده سال پیش .سرکار خانوم زرگانی از نوشته های من توی فرومی جمع آوری کرده بودند اونجا هم درموردش صحبت شده و به این 8 ست اگه بخواید بیاید توجه کنید مثلا الان اینجا9 شما یک لو دارید یک8 لوی پایینتر دارید و یک  لوی بالاتر 10 که میشه فرکتال شما.

این میشه فرکتال شما که حالا پیوت 7 هم تشکیل شده .اگه این دوتا (هم تشکیل پیوت و هم فرکتال) با همدیگه باشند مطمینا میتونه نوید  اینرو بد ه که قدرت این حرکته میتونه بیشتر باشه .اما ما از این)فرکتال( استفاده گفتیم نمی کنیم .

 جلسه دوازدهم: مدیریت ریسک سرمایه و پوزیشن (بخش اول)

و فقط به پوشش 7 داده شدن و تشکیل پیوت درواقع به سمت مخالف  توجه داریم اما این11 (فرکتال) بحث یک بحث تریگر ورورد هستش برای ما به عنوان تیک فرکتال ها که یعنی اینکه این آقاز اده هشت  فارسی رو که  این بالا 12 هستش میاریم این پایین 13 و این هفت  فارسی رو که اینجا 11 هستش میبریم بالای 14 چارت یعنی در قله ها چنانچه شما حرکتی داشته باشید که شبیه تیک 14 زدن باشه .

اما تیک فرکتال ها این بالا 14 و اینهم پایین 13 یعنی کندلی دارید که یک لویی 15 زده مثل اینجا و بعد کندل بعدی رفته یک لوی بالاتر 16 زده و کندل سوم میاد لوی اون هارو (15و16) میزنه 17 این اتفاق که بیفته شما یدونه ورورد کجا دارید؟ اینجا بالای حالا این کندلی که اوله 18هستش به عنوان کندل مستر اینه 19 به عنوان کندل اینساید در نظر گرفته میشه.

ولی بالای این سطح 20 یک ناحیه ترید دارید که میاید و بصورت بای استاپ و سل استاپ درواقع وارد بازار بشید الان میگید که شما در دوره قبل گفتید که گناه هستش . و انشالله همه ان چیزهایی که گناه هستش شما مثل اون قندی که میزنند داخل چای حلال میشه اینجا هم بعد ها تبدیل به حلال خواهد شد.

این بحث تیک فرکتال ها هستش شما این تیک فرکتال چیز خاصی نیست اگه خاطرتون باشه شما یک حرکت دارید قیمت میاد یک لو اینجا1 تشکیل میشه یک لو اینجا2 تشکیل میده یک لوی3 پایننتر میزنه .و داره برمیگرده 4  دبل باتم نوع دایور جنسی که اگه نکلاین 5 بشکنه برک اوت بشه یک الگوی شارک هم  هستش یعنی همون بحث هستش که شما بصورت  کندلی دارید نگاه میکنید این توی اون بحث جا مونده بود بهش اشاره نکرده بودیم .

 جلسه دوازدهم: مدیریت ریسک سرمایه و پوزیشن (بخش اول)

بر طرح سیستم معاملاتی باید مدیریت داشت

و آخرین تکه پازلی که برای بحث امروزمون که باقی مانده است بر مدیریت ریسک و سرمایه و پوزیشن اینکه در طراح یه سیستم معاملاتیتون باید مدیریت برداشت داشته باشید.

وای به روزی که ای یکی رو رعایت نکنید .دوتا دارم بشه چهار تا چهارتا دارم بشه هشتا .هشتا بشه شانزده تا .بزک نمیر بهار میاد کمبزه با خیار میاد و اونموقع هستش که یک وقتی ممکنه  چه اتفاقی بیفته؟

دارم استیتمن ها رو که برای دوستان هستش .اما مدیریت برداشت من در خصوص مدیریت برداشت بعدا هم صحبت خواهم کرد. من اینجوری پیشنهاد میکنم که انشالله در آینده هم میگیم که برای اینکه شما بخاید بیاید برسید با پول کار کنید چجوری باید بهش برسید اول یک حسب دمو یکبار ترید این یکی یک حساب دمو یک استیتمنت.

حساب دمو دوتا استیتمنت. حساب دمو سه تا استیتمنت این اتفاق افتاد میاید تو فاز کجا میاید تو فاز سنت مثلا اگه میخاید با هزار دلار کار کنید یک حساب ده سنتی باز میکنید یک استیتمنت با حساب سنتی دو استیتمنت با حساب سنتی سه استیتمنت با حساب سنتی.

اگه مجوزش رو گرفتید میاید برای مثلا با صد دلار بعد میاید با پانصد دلار و بعد هزار دلار خیر دیگه احتیاجی نیستش بیاید با هزار دلار اگه تواناییه سود گرفتن از این مارکت رو داشته باشید.

همین پانصد تا همین هزارتا هم کافی هستش و اونموقع با هر دوبرابر شدن حسابتون شما باید بیاید یک چیزی حول حوش یک سوم رو بهش اضافه کنید بالانستون رو زیادتر کنید  دوسوم باقی مانده رو یک سوم میگذارید تو حساب ذخیره ارزی یکجای مطمین ذخیره کنید.

یک وقتی خدای ناکرده  به هر علتی یک  اتفاقی  برای حساب افتاد شما حداقل بتونید دوباره باتوانایی هایی که دارید از صفر شروع کنید و مثل اوشین همیشه یک جایی باشه که  شما از صفر سرمایه ای باشه یک جا اینجاست خودتون میاید و پس انداز میکنید.

و اما یک سوم دیگه کجا میره یک سوم دیگه رو وردارید برید گوشتی بخرید سیخ هارو آماده کنید پاشید برید همونطور که در گروه گفتم  درکه  توچال  یک کباب ی نوش جان کنید که لذت ترید کردن زیر دندون های شما باشه وتا جلسه بعدی که مجددا درخصوص همین عوامل وترید ها و نقاط ورورد و خروج و انواع ست کردن پوزیشن ها و سایر آیتم هایی که میتونه در بحث مدیریت سرمایه به ما کمک کنه صحبت خواهیم کرد و تا بعد .  

دانشجوی رشته کامپیوتر هستم و علاقه مند به تولید محتوا در زمینه معامله گری.

دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.