روند-و-چنگال-اندروز-1

روند و چنگال اندروز- کتاب دوستی با روند در چنگال اندروز (1)

در کتاب دوستی با روند در چنگال اندروز می خواهیم در مورد این مسئله آموزش ببینیم و نکات را باهم یادبگیریم.

آشنائی با پیوت و روش های تشخیص آن

پیوت در واقع اصطلاحی است به معنی محل چرخش یا بازگشت قیمت در نمودار که می تواند بنابر انچه که در مورد حافظه بازار می دانیم محلی براي تغییر جهت قیمت باشد که احتمالا با سطوح مقاومت و حمایت هاي قبلی بازار منطبق خواهد بود.

لازم به ذکر است که ما براي تشخیص پیوت به هیچ یک از اندیکاتور هاي رایج در بازار احتیاجی نخواهیم داشت و تنها به چارت خالی نیاز داشته و در اینجا هیچ نیازي به انواع پیوت هاي محاسباتی و فرمول هاي و اندیکاتور هایی که می شناسید نبوده و ما نیز از ذکر این بحث خوداري خواهیم نمود.

بنابر انچه که گفته شد تا اینجا این طور برداشت کرده ایم که پیوت هاي مد نظر ما از طریق روابط محاسباتی پیش بینی نمی شوند بلکه از روابط ساختاري بین کندل هاي قیمت بدست می ایند و از انجایی که ما در تمام تایم فریم هاي مورد استفاده داري ساختار کندلی هستیم پس این نوع پیوت در تمام تایم فریم ها قابل مشاهده و تشخیص بوده و فقط کمی احتیاج به تمرین و دقت خواهد داشت.

در خصوص اهمیت پیوت هاي تشخیص داده شده لازم به ذکر است که این اهمیت به تایم فریم آن بستگی داشته و حتما دوستان مطالب زیادي در خصوص اهمیت خطوط مطالعه فرموده یا در کلاس هاي آموزشی از اساتید شنیده اند.

خوب به نظر می رسد تا اینجا دوستان خواهند گفت که این پیوت با توضیحاتی که در خصوص آن ارائه شده ظاهرا همون دره و قله هاي قیمت بوده که قیمت مطابق حافظه بازار که گفته شد در یک نقطه بوجود می اورد به آن نقاط یا خطوط عکس العمل نشان می دهند . و باید بگویم که دقیقا درست است و پیوت قیمت که محل چرخش و تغییر مسیر قیمت می باشد همون دره ها و قله ها خواهد بود که ممکن است در
اینده بوجود بیاید.

یا شاید خیلی از دوستان به این نکته رسیده باشند که این گفتار و ساختاري که از ان بحث می شود همان موضوع فرکتال هاي جناب آقاي ویلیامز می باشد که باید در این مورد نیز اشاره کنم این موضوع نیز کاملا صادق می باشد.و به نظر شخصی اینجانب ترکیب تعریف دره و یا قله با موضوع فرکتال ها می تواند بسیار خوب عمل کرده و درصد تشخیص درست را بالاتر ببرد.

پس اگر ما تعریفی از دره و قله داشته باشیم و بدانیم که چطور این نقاط را پیدا کنیم و در چارت خود بشناسیم و یا بتوانیم فراکتال ها را در چارت شناسائی کنیم در واقع همون پیوت را پیدا کرده ایم.

براي این که خیلی مطالب ذکر شده خسته کننده نشود در مورد تعریف دره و یا قله به تنها یک مورد ان اشاره کرده و می دانیم که عکس این موضوع براي حالت مخالف صادق خواهد بود.

قله:

در یک مسیر یا روند صعودي (یک روند از نظر ما شامل سه کندل صعودي می باشد که انشااالله ساختار کندلهاي صعودي را نیز می دانیم) هر گاه کندلی نزولی پدیدار شود که بتواند نقطه بسته شدن آن از حداقل کندل ماقبل خودش عبود کرده باشد یک قله تشکیل شده است.
و برعکس براي تعریف دره….

ساختار فرکتال:

براي این کار کافی است یک فرکتال سه کندلی را در ساختار کندل هاي خود مشاهده کنیم که می تواند نقطه ماکزیمم و یا مینیمم این فرکتال نقطه پیوت ما باشد.

من خود به شخصه از ترکیب تعریف ساختار دره و قله با فرکتال استفاده می کنم و بیشتر به پیوت هاي چشمی یا قیمتی که هم زمان تشکیل فرکتال و دره یا قله را داده باشند اهمیت بیشتري می دهم و بعد از مشاهده موقعیتی که شرایط ذکر شده را داشته باشد موقعیت بوجود آمده را یک پیوت قیمت یا همون پیوت چشمی دانسته و با تایید یک اندیکاتور مثل MACD درصد درستی ان براي من قوت بخشیده خواهد
شد.

البته لازم به ذکر است که در کتاب مذکور از نمودار میله اي براي این کار استفاده کرده است و مثال هاي کتاب مذکور در چارت میله اي صورت گرفته است.

یک مثال براي تشخیص بهتر:

همون طور که گفته شد براي تشخیص پیوت قیمت نیاز به سه کندل می باشد و ترکیب کندل ها باید به نوعی باشد که قیمت بسته شدن کندل در مسیر صعودي پایین تر از حداقل کندل میانی باشد و در مسیر نزولی قیمت بسته شدن کندل باید بیشتر از حد اکثر کندل میانی بوده تا پیوت شکل گیرد.

روند و چنگال اندروز- کتاب دوستی با روند در چنگال اندروز (1)
شکل 1 -پیوت قیمتی

طابق تصویر فوق در مرحله اول یک مسیر نزولی داریم که در ناحیه مشخص شده کندلی ظاهر شده که قیمت بسته شدن ان بیشتر از قیمت ماکزیمم کندل قبلی خودش است و این بلوك سه تایی که کندل اول ان نیز یک کندل نزولی هستش ناحیه پیوت کف و یا همون ساپورت ما را تشکیل داده که می تواند محل چرخش قیمت باشد.

همان طور که مشاهده می کنید بعد از این بلوك و بوجود امدن پیوت بازار صعودي شده و ناحیه اي دیگر کندلی نزولی تشکیل شده که از حد اقل کندل قبلی خودش پایین تر بسته شده است.و کندل دو تا ماقبل نیز یک کندل صعودي هستش. بنابراین تشکیل یک پیوت قیمت و یا قله یا همون مقاومت را داده که می تواند باعث حرکت نزولی قیمت شود.

خوب براي این که به موضوع دوم تشخیص اغاز و پایان یک موج بپردازیم ((که در واقع این کار رو در قسمت تشخیص پیوت انجام داده ایم)) پیشنهاد می کنم که یک تمرین رو با هم انجام بدهیم تا در ادامه بحث رو تکمیل تر کنیم.

چارت مورد نظر یورو به دلار و و تایم فریم چهار ساعته رو براي این کار انتخاب کرده ام که نیازي نیست شما پاسخ ها بدهید فقط تمرین را انجام داده و با جوابی که در ادامه خواهد شد مقایسه کرده و نگران نباشید براي این کار نکته ها و روشی را به شما خواهم گفت که در پیدا کردن نقاط برگشت بازار بسیار راحت تر از انچه که فکر می کنید عمل خواهید کرد.

روند و چنگال اندروز- کتاب دوستی با روند در چنگال اندروز (1)
روند و چنگال اندروز- کتاب دوستی با روند در چنگال اندروز (1)

خوب خسته نباشید باید بگم که تمامی پیوت هاي مشخص شده درست بوده و قابلیت استفاده براي روش هاي مختلف و استراتژي هاي متفاوت را داشته ولی ما یک سري اقدامات روي پیوت هاي مذکور انجام داده تا بتوانیم یک فیلتر خوب براي مشخص کردن پیوت هاي مهم را داشته باشیم.

خوب براي این کار و پیدا کردن پیوت هاي مهم اقدامات زیر رو انجام میدهیم. من به شخصه این تنظیمات و اندیکاتور ها رو روي چارت خودم دارم و از ان استفاده می کنم تا بتوانم پیوت هاي مهم رو مشخص کنم.

1 -اضافه کردن یک اندیکاتور زیگ زاگ با تنظیمات 26/13/5 براي تایم چهار ساعته. زیگ زاگ با تنظیمات 55/13/5 براي تام یک ساعته
2 -افزودن اسیلاتور MACD با تنظیمات پیش فرض.
3 -استفاده از فیبوناچی ریتریسمنت.
4 -انتخاب پیوت هاي هم سطح.

نگران نباشید و از این که در اول تاپیک گفتم که بدون هیچ گونه اندیکاتوري باید این کار رو انجام بدهیم.

لطفا ایراد نگیرید و تمام این تنظیمات براي راحت تر دیدن صورت گرفته است. و استفاده این شرط ها رو به خاطر بسپارید تا در اینده بتوانیم از انها براي فیلتر کردن و رسیدن به نتیجه بهتر استفاده کنیم.

  • هر گاه پیوتی تشخیص دادیم که پیوت قله یا سقف بود باید اندیکاتور MACD نیز در فاز مثبت و
  • هر گاه پیوتی تشخیص دادیم که پیوت دره یا کف بود باید اندیکاتور MACD نیز در فاز منفی باشد.
  • هر گاه پیوتی رو تشخیص دادیم یک فیبو براي دو پیوت قبل رسم می کنیم و باید پیوت جدید حداقل 2.38 فاصله (روند) بین دو پیوت قبل رو اصلاح کرده باشد.
  • چنانچه دو پیوت در کنار هم و یک سطح قیمتی نزدیک به هم داشته باشیم دو دیدگاه وجود دارد: برخی از اساتید ذکر کرده اند: پیوتی باید انتخاب شود که در چارت به نمودار قیمت نزدیک تر باشد یعنی پیوتی که تشکیل ان جدیدتر است.


اما برخی دیگر این گونه روایت کرده اند که در بین پیوت هاي هم سطح پیوتی مد نظر باشد که داراي ماکزیمم بیشتر در سقف ها و یا مینیمم کمتر در کف ها باشد.

به هر حال از این دو روایت من به شخصه به چارت نگاه می کنم تا ببینم که کدام یک هارمونیک تر هستش و به نوعی به احساس و شکیل بودن ان توجه دارم و امیدوارم که شما نیز در اینده به یک استراتژي خاص براي خودتان جهت این موضوع برسید.

با توجه به موارد ذکر شده اقدام به فیلتر کردن پیوت هاي مشخص شده می پردازیم.و در نهایتا چارت مذکور به صورت زیر با پیوت هاي مهم مورد استفاده قرار خواهد گرفت.

البته لازم به ذکر است که براي استفاده از چنگال اندرو همیشه اخرین پیوت ها را لازم داشته و سایر پیوت هاي گذشته کارائی نخواهند داشت.

و اما براي ادامه باید زحمت بکشید و با توجه به نکات ذکر شده بالا ، پیوت هاي مشخص شده را فیلتر کرده تا بتوانیم بهترین نتیجه لازم را در آینده از این روش که به نظر من یکی از بهترین روش هاي ممکن براي ترید هستش را داشته باشیم (روشی که به تنهایی نیز می تواند تمام شرایط گرفتن یک پوزیشن رو فراهم کرده و یک استراتژي کامل باشد).

سوال:
1-فرق پیوت با (ساپورت یا رزیستنس) چیه؟
2-منظور شما از پیوت چشمی همون پیوت هندسی هستش؟

جواب :
1 -پیوت محلی که احتمال چرخش و تغییر مسیر روند با مشخصه هایی که براي ان گفتیم می باشد و بعد از این که تشخیص داده شد و تایید شده می شود همون ساپورت و یا رزیستنس.

در واقع ما بعد از تشکیل یک قله یا دره بعداز تشکیل و تایید و اینکه از موقعیتش گذشته باشد اقدام به گذاشتن یک خط در ان کف یا سقف بوجود امده می کنیم و بعدا عکس العمل قیمت در رسیدن به ان خط که می تواند ساپورت یا رزیستنس باشد را مورد توجه قرار می دهیم و پیدا کردن پیوت در واقع بررسی همون عکس العمل هستش.

2-در واقع بله، ولی به خاطر این که خیلی از دوستان ترکیب پیوت هندسی رو در شمارش امواج الیوت و استفاده از زوایاي گن مورد استفاده قرار می دهند، خواستم تا یک تازگی برایشان داشته باشد و سوالی در ذهن شان ایجاد شده که براي رسیدن به جواب ان مطالب رو دنبال کرده و زود خسته نشوند.

و امیدوارم که اساتید فن بعد از رسیدن به این که هر دو یکی هستش ایراد نگیرند.

تعریف پیوت

مکان هاي هندسی را که قیمت در مسیر روند با رسیدن به آنها به خاطر رفتارهاي فراکتالی معامله گران (ترس و طمع و …) تغییر مسیر می دهد را پیوت می گویند این مکان ها می تواند : خطوط و زوایاي گن، انواع سطوح فیبو ناجی، خطوط چنگال اندرو ،سطوح حمایت و مقاومت استاتیک و داینامیک و … بوده که پیوت در این سطوح مورد بررسی قرار می گیرد و شاید یکی از بهترین کارائی هاي ان در تئوري امواج الیوت باشد.

روند و چنگال اندروز- کتاب دوستی با روند در چنگال اندروز (1)

پیوت هایی که تمام شرایط ذکر شده را دارند با علامت تیک سبز مشخص شده و پیوتهایی که با علامت ضرب قرمز مشخص شده اند پیوت هاي ماژوري هستند که در ادامه براي استراتژي که روي ان تمرکز خواهیم داشت (قانون چهارم) کارائی نداشته و مورد استفاده این این قانون قرار نخواهند.

تا اینجا ما هنوز به بجث چنگال وارد نشده ایم و مقدمات کار را فراهم کرده ایم. موضوع بعدي که باید در خصوص ان بحث کنیم مبحث روند و انواع ان و نحوه رسم انواع خطوط روند نیز می باشد ما در اینجا به خاطر جلوگیري از طولانی شدن مبحث از بحث در خصوص روند و انواع خطوط روند چشم پوشی کرده و امیدوارم که سایر دوستان در مورد بحث روند مشکل خاصی نداشته باشند.

خوب دوستان ما براي رسم چنگال به سه پیوت پست سر هم احتیاج داریم و از انجایی که می خواهیم نوسانات اینده قیمت را مشخص کنیم پس باید این پیوت ها از سه پیوت اخر انتخاب شده باشند و یک سري شرط براي انتخاب این پیوت ها وجود دارد که باید رعایت شده تا درستی انتخاب انها تضمین گردد.

ما این پیوت ها را با حروف C B A علامت گذاري می کنیم و کار را براي رسم چنگال و ذکر شرایطی که باید این سه نقطه پیوت داشته باشند را بیان خواهیم نمود.

1-بستگی به این که روند نزولی باشد یا صعودي ما به ترتیب به پیوت هاي زیر احتیاج خواهیم داشت.

روند و چنگال اندروز- کتاب دوستی با روند در چنگال اندروز (1)

و براي اختصاص حروف بالا به این کف و سقف ها به ترتیب این کار را انجام داده و برخلاف شمارش امواج الیوت که اخر روند را علامت گذاري می کردیم در اینجا همیشه محل شروع یک روند را علامت گذاري می کنیم. بنابر این خواهیم داشت:

روند و چنگال اندروز- کتاب دوستی با روند در چنگال اندروز (1)

و مشاهده می کنید که پیوت B در هر حالت بین دو پیوت A و C قرار دارد و این موج همیشه باید نقشی خلاف جهت حرکتی دو موج دیگر را داشته باشد.

و به طور کلی وجود سه شرط زیر براي رسم چنگال باید در نظر گفته شود تا چنگال ما مناسب باشد:

  • در یک چنگال اندرو محدوده جابجایی قیمت حتما باید بین دو چنگال کناري (بال کناري) قرار گرفته باشد. بنابراین زمانی که قیمت از بین دو چنگال کناري خارج شود چنگال ترسیمی دیگر مورد تایید نخواهد بود.
  • نقطه C در چنگال نزولی حتما باید بین نقاط A و Bقرار گرفته باشد و در روند صعودي نقطه C باید بین نقاط A و Bقرار گرفته باشد یعنی موج تصحیحی B به C حتما باید در محدوده نقاط A تا B باشد. اگر این اصل پا برجا نباشد و به عنوان مثال نقطه A بین نقاط B و C باشد نشانه دهنده این موضوع است که روندي قالب، در جهت صعودي یا نزولی در بازار وجود ندارد.
  • اصل سوم نیز مانند اصل قبلی به این نکته اشاره دارد که نقطه C حتما باید بین نقاط A و Bقرار گرفته باشد و نقطه B ما بین نقاط A و C نباشد. این مورد زمانی به وجود می آید که با وجود روند صعودي یا نزولی، تصحیحی کامل بین A تا B در نقطه C وجود ندارد.

خوب با داشتن این سه اصل که باید و حتما باید در ترسیم هاي چنگال رعایت شود به نظر می رسد که انجام کار کمی راحت تر شده و نقاطی که در این بند ها نیز نمی گنجد از نقاط ما خارج می شود.

اما در این هنگام توضیح دادن این سه اصل یک واژه جدید داشتیم به نام چنگال هاي کناري که قبل از توضیح دادن در این مورد باید در خصوص خط مرکزي یا خط وسط و به قول جناب اندرو خط میانه توضیح بدهیم تا خطوط کناري بال هاي چنگال یا همون چنگال هاي کناري معنی پیدا کند.

لازم به ذکر است که در سایر استراتژي هاي ترسیم چنگال موقعیت هاي پیش می اید که اصول بالا رعایت نمی شوند و این دلیل بر اشتباه بودن ان چنگال نیست ولی به خاطر این که ما در اینده با نوع خاصی از چنگال باید کار کنیم روي این اصول تاکید داریم.

خطوط میانه خطوطی هستند که اندروز بیش از همه با مطرح کردن این موضوع شناخته شده است. وي معتقد بود که خطوط میانه مبتنی بر قوانین فیزیک بوده و در بازارهاي مالی نیز کاربرد دارد و قوانینی را مطرح کرد که بیان می کند :چرخه هاي طبیعی به سمت خط مرکزي خود برمی گردند و براي هر عملی عکس العملی وجود دارد.

و براي ادامه موضوع باید اولین گام را براي رسم خطی برداریم که به ان خط میانه گفته می شود.براي رسم این خط کافی است که شما سه پیوت با شرایطی که گفته شد را در اخرین نوسانات قیمت پیدا کرده و نام گذاري نمایید. حال کافیست درموج حرکتی که از نقطه B شروع شده و به پیوت C رسیده است یک نقطه مرکزي پیدا کنید و از نقطه A یک خط به مرکز مشخص شده رسم کرده و امتداد دهید.

براي انجام دادن به صورت دستی شما می توانید اختلاف قیمت بین دو نقطه ابتدا و انتهاي موج را بدست اورده و عدد حاصله را با عدد ابتداي موج جمع کنید تا مرکز موج مذکور بدست بیاید و یا این که خیلی راحت تر یک خط روند از پیوت کف به پیوت سقف متصل کرده و خط مذکور را در حالت انتخاب قرار دهید تا نقطه وسط موج را مشخص کند.

(البته این کار توسط ابزار چنگال که در متاترید موجود هست انجام خواهد شد و نیازي به این کار نیست و ما براي این که اصل موضوع روشن بشود این پیشنهاد را مطرح کردیم).

این خط همان خط میانه خواهد بود.

براي مثال من در چارت چهار ساعته پوند به دلار یک مثال را خدمت شما عرض می کنم تا موضوع روشن شود. در این مثال انچه تا کنون گفته شده با لحاظ کردن تمامی قوانین ذکر شده به تصویر کشیده شده است.

image 55

در ادامه بعد از اشنائی و شناخت خطوط میانه به بررسی و معرفی سایر خطوط مورد استفاده در چنگال اندروز خواهیم پرداخت.

1-خطوط موازی

خطوطی را که قبل از این با عنوان خطوط کناري و باله هاي چنگال به ان اشاره شد شامل دو خط موازي با خط میانه بوده که از ابتداي پیوت هاي B و C رسم می شوند و باله هاي چنگال را مشخص می کنند(مطابق با یکی از سه اصلی که قبلا گفته شد بعد از ترسیم چنگال قیمت نباید خارج از این باله ها باشد).

همانطور که می دانید این سه خط که تا حالا عنوان شد توسط ابزار چنگال اندروز که در متاتریدر موجود هست ترسیم خواهد شد و اما…

2-خطوط ماشه

دو خط ماشه نیز در این سیستم به ان اشاره شده که از وصل کردن نقطه A به نقطه C یا B حاصل می شود و براي ما تنها خطی حائز اهمیت است که از نقطه A به نقطه C متصل می شود و از ترسیم خط دوم صرف نظر خواهیم کرد.

لازم به ذکر است که این خط ماشه که از به هم متصل شدن دو پیوت سقف در چنگال نزولی و یا از بهم متصل شدن دو کف در چنگال صعودي حاصل می شود همون خط روندي می باشد که از قبل با ان اشنائی کامل داریم.


3-سایر خطوط

1-3-خطوط هشدار

خطوط به موازات خط میانی بعد از رسم خط کناري چنگال با فاصله اي برابر با فاصله بین خط میانه و خط کناري رسم می شود که بیشترین کاربرد ان براي گذاشتن حد سود بوده و براي رسم ان نیز می توانید از ابراز کانال فیبوناچی با تغییر در درصد هاي ان استفاده کنید.

2-3-خط میانه کوچک

این خط در واقع یک چنگال اندروز کوچک در بین چنگال اصلی ترسیم شده بوده و می توان این کار را با تغییر تایم فریم و پیدا کردن چنگال هایی در تایم هاي پایین تر نیز انجام داد. و سپس به تایم اصلی مورد بحث برگشت.

3-3-خطوط عمل و عکس العمل

به تنهایی یک بحث کامل را شامل شده و این خطوط که به روش هاي مختلفی ترسیم می شوند خارج از بحث کنونی بوده و شاید بعدا در زمان بررسی روشهاي عمل و عکس العمل به این موضوع پرداخته شود.

4-3-خطو روند لغزنده

این خطوط تشابه بسیار زیادي با خط کانال کلاسیک که ما در تحلیل هاي ترسیمی خود استفاده می کنیم داشته و کاربرد ان این است که تا زمانی که قیمت بین خط روند اصلی و این خط در حرکت هست روند جاري معتبر بوده و با خارج شدن قیمت از محدوده مشخص شده از سمت خط لغزنده ان را به محدوده پیوتی که بعد از خروج قیمت ساخته خواهد شد انتقال می دهیم و سایر خطوط را نیز در چارت خواهیم
داشت. (فعلا براي ما مورد استفاده ندارد)

خوب تا اینجا کار ما با ترسیم خطوط به پایان رسیده و در گام بعدي به سراغ آشنائی با قوانین و روش هاي استفاده از این خطوط خواهیم رفت. در پایان تصویري از چنگال اندروز و سایر خطوطی را که تا کنون به معرفی ان پرداختیم را در یک نما خواهیم داشت.

لازم به ذکر است که در ترسیم چنگال اندرو کمال دقت را براي انطباق نقاط چنگال با نقاط پیوت به عمل اورید چون کوچکترین عدم انطباق می تواند در ادامه کار باعث بوجود اوردن تصمیم هاي نادرست شده و ضرر هاي غیر تکنیکالی و غیر تحلیلی ببار بیاورد که تحمل و جبرانش شاید خیلی سخت باشد.

این کار را می توانید با تغییر در حساسیت نقاط اندیکاتورها در تنظیمات متاتریدر یا با تغییر در تایم فریم و ست کردن مجددنقاط انجام دهید تا نقاط دقیقی را در رسم چنگال انتخاب کرده باشید.

image 56

این مطلب ادامه دارد با عنوان روند و چنگال اندروز- کتاب دوستی با روند در چنگال اندروز (2)

با تشکر از سرکار خانم زرگانی

دانشجوی رشته کامپیوتر هستم و علاقه مند به تولید محتوا در زمینه معامله گری.

دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.