نداشتن-تمرکز-در-محیط-کار

تمرکز نداشتن در محیط کار و راه های مقابله با آن

فهرست موضوعات

بخش اول: دستگاه های دیجیتال

مقدمه:  

در ھر محیط کاری، طیفی از عدم تمرکز وجود دارد. خواه ناخواه ھمه ما در معرض وقفه، حواس پرتـی و یا حداقل دغدغه و  نگرانی ھایی قرار می گیریم که توجه ما را از برنامه اصلی باز می دارند. پـس ایـن کـه فکر کنیم، می توانیم با عدم تمرکز به طور کامل مقابله کنیم، منطقی به نظر نمی رسـد، امـا آنچـه کـه مـی توانیم انجام دھیم این است که سطح عدم تمرکز خود را به کم ترین حالت ممکن برسانیم. در ایـن سـری از مقالات به بحث ھای اشاره شده در کتاب (Driven to distraction at work) یا میل به عدم تمرکز در محـیط کـار پرداختـه مـی شـود.

ایـن کتـاب توسـط ادوارد ھـالو ول (Edward Hallowell) از اعـضای ھیئـت علمـی دانشکده پزشکی دانشگاه ھاروارد و از صاحب نظران «اختلال عدم تمرکز در نتیجه فعالیـت بـیش از حـد » یـا (ADHD) نوشته شده است. در کتاب ھالو ول به شش حواس پرتی متـداول در محـیط کـار اشـاره شـده کـه قصد داریم در یک سلـسله مقـالات متـوالی بـه بررسـی ایـن عوامـل بپـردازیم. در مقالـه پـیش رو بـه موضـوع دستگاه ھای دیجیتال پرداخته ایم.

بخش اول: خیره به صفحه های ابزارهای الکترونیکی (کامپیوتر، موبایل، تبلت و …) 

به احتمال زیاد ھمه ما حداقل روزانه چندین صفحه و یا نوار مرورگر را در محـیط کـار بـاز مـی کنـیم. در این میان ممکن است که اخبار مورد علاقه، وب سایت و یا بـلاگ مـورد نظرمـان را دنبـال کنـیم. اتفاقـات اخیـر مربوط به یورو 2016، مسائل سیاسی روز، علاقه ھای حوزه دیجیتـال و نـرم افزارھـا بخـشی از عـادت ھـای بالقوه ھمه ما ھستند.

بماند که چند ساعتی را صرف شبکه ھای اجتماعی می کنیم. به این موارد اگر پیام ھای موبایل و ایمیل را نیز اضافه کنیم، حجم تراکنش ھای اطلاعاتی مشخص خواھد شد. ادوارد ھالو ول نیز با مثالی شبیه به این موضوع و با کارمندی به نام لس مارشال (Les Marshal) یکی از حواس پرتی ھای رایج محیط کار را بررسی می کند. 

خیره شدن به صفحه مانیتور، باز بودن نوارھای متعدد مرورگر، دنبـال کـردن علاقـه منـدی ھـا و انجـام کارھای روزانه بدون وقفه و با مھارتی که لس مارشال در نوشتن متن دارد، بخشی از اتفاقـات روزمـره کـاری اوست. مدیرش، کارل اغلب در اتاق او قدم زده و سرکشی می کند و معمولا در اتـاق لـس نیمـه بـاز اسـت ،مگر اینکه به صورت خصوصی جلسه ای داشته باشد. 

کارل به لس اشاره می کند که گاھی دوست دارد، لحظه ای از کار دست بکشد و فکر کند. به آنچـه که شرکت می تواند سرمایه گذاری کند و به موضوعات پیرامونش بیاندیشد ولی عادت ھای لس ادامه دارد.  به اعتقاد ھالو ول، افرادی که به عدم تمرکز در نتیجه فعالیت بیش از حد، دچار ھستند، چند موضـوع را تجربه می کنند: 

 اگر به موبایل دسترسی نداشته باشند، دچار استرس مـی شـوند، زمـانی کـه در شـبکه اجتمـاعی آنلاین ھستند، سپری شدن زمان را حس نمی کنند، حجم کار زیادی را نسبت به زمان احساس مـی کننـد ،دچار بی نظمی می شوند، ممکن است مخفیانه در محیط کار آنلاین باشند، وقتی دچار استرس می شـوند به دنیای سایبری پناه می برند، ھیچ وقت نداشتن موبایل را حتی سر میز ناھار تصور نمی کنند، اراده دارنـد ولی راه مناسبی را شاید پیدا نکنند. 

بعد از این مثالی که برای بسیاری از ما آشناست، ھالو ول به اعتیاد به لوازم دیجیتال اشاره می کند. به زعم وی یکی از شکل ھای عدم تمرکز در نتیجه فعالیت بیش از حد یا (ADT)، اجبار به آنلاین بودن است. 

 این اعتیاد اجباری به دلیل الزام ما به استفاده از شبکه ھای اجتماعی، ایمیل کاری و یا جست و جو به منظور انجام تحقیقات برای شرکت می تواند باشد. طیف دیگر این فعالیت به عدم تمرکز، حواس پرتی و در نتیجه بھره وری کم منجر می شود. راه چاره مقابله سفت و سخت با این موضوع نیست، یعنی ھیچ کدام از ما نمی توانیم بگوییم باید خارج از این دنیای مجازی باشیم، بلکه کنترل و یا مدیریت آن، به کم کـردن آسـیب ھای این اعتیاد کمک می کند. 

مثال ھایی از اعتیاد دیجیتال از نظر هالو ول

  1. اعتیاد دانش آموز و یا دانشجو به بازی ھای رایانـه ای و تعلـق خـاطری کـه او را از انجـام تکـالیف و یـا مطالعه باز می دارد. 
  2. در طول جلسه، کارمند یا مدیری که شبکه ھای اجتماعی و یا صفحه ھـای وب سـایت را دنبـال مـی کند و می تواند تھدیدی برای موقعیت شغلی و زندگی اش باشد. 
  3. پتانسیل گرایش به وب سایت ھای غیر اخلاقی که می تواند حتی به صورت تصادفی وارد آن شـود و در اثر آن ممکن است شغل خود را از دست بدھند. 
  4. فضای چت روم (امروزه پیام رسان ھایی مانند تلگـرام بخـش عمـده ای از ارتباطـات مـا را شـکل مـی دھند) 
  5. فردی که ھشدار ھای زیادی بابت صرف وقت گذرانی در گوشی ھای موبایل دریافت می کند. 

به اعتقاد ھالو ول، به خاطر اینکه این شکل از اعتیاد قبلا پیش بینی نشده، در نتیجه نگاه به گذشـته، مـا را به جزییات حل مساله ھدایت نمی کند. اما صـرفا مـی تـوانیم توصـیه ھـای کلـی را در مـورد عـادت ھـای بـد داشته باشیم. ما یاد می گیریم که نسبت به ھر تغییر و یا ھر فناوری جدید آگاه باشیم و ترس ھایی نسبت به آن در ما ایجاد شود.

به عنوان مثال وقتی استفاده از تلفن رایج شد، کارشناسان اپیدمی تومورھای مغز و عدم توانایی صحبت رو در رو را پیش بینی کردند. کنار اعتیاد شدید، لوازم دیجیتال به ما کمک ھم می کننـد. در طول روز ما به راحتی می توانیم مسیرھا را شناسایی کنیم. 

نداشتن تمرکز در محیط کار و راه های مقابله با آن

تفاوت ابزار دیجیتال با دستگاه ھای مانند تلویزیون و رادیو، ارتباطات دو طرفه است. در رادیو و تلویزیون ما پیام را دریافت می کنیم، اما برگشت نمی دھیم. اینترنت این اجازه را به ما می دھد که در دنیای دیجیتال زندگی کنیم و حتی کسب و کار خودمان را شکل بدھیم. به صورت خلاصه مثال آقای لس مارشال و بسیاری از مشکلات کارکنان در عدم تمرکز و وابستگی به ابزارھای دیجیتال به زعم ھـالو ول در بـه صـورت زیـر طبقـه بندی می شود:


  • انرژی: اعتیاد به لوازم دیجیتال انرژی ذھن را می گیرد.

  • احساس: احساس افـراد ھنگـامی کـه مبھـوت صـفحه مونیتـور مـی شـوند، در حالـت خنثـی قـرار گرفتـه و احساس به کمترین سطح واکنش نزول پیدا می کند.

  • عجین شدن: زمانی که صرفا با صفحه ارتباط پیدا کرده و عجین می شوید، ارتباط با سایر وظایف مھم، افراد و ایده ھا قطع می شود.

  • ساختار: ساختار دستگاه ھای دیجیتال و سیستم ھا به گونه ای است که شما را با آن متصل می کند. این ساختار می تواند در مقابل کارکرد شما قرار بگیرد.

  • کنترل: رفتار ھای بد در صورت اعتیاد باعث خواھد شد تا شما در کنترل آنھا بـا شکـست مواجـه شـوید و دربرخی سطوح کنترل خود را از دست بدھید.

بخش دوم: انجام چند وظیفه همزمان

پیش از این در بخش اول مجموعه عوامل عدم تمرکز در محـیط کـار بـه بررسـی نقـش دسـتگاه ھـای دیجیتال پرداختیم. در این بخش   برای توضیح علت دوم عدم تمرکز در محیط کار؛ به شـرح حـال، روزمرگـی و انجام چند وظیفه ھمزمان که اھداف اصلی اشـخاص را قربـانی تـامین ایـن نیازھـا مـی کنـد، پرداختـه شـده است. در واقع روابط زندگی، روابط کاری و روابط اجتماعی در یک نقطه تلاقی و پاسخ به این نیازھا، تمرکز را از این افراد می گیرد.

تعھد و تمرکز بیش از حد به طور کل خستگی و استرس مزمن را در پی دارد.   ترکیـب زندگی افرادی که صرفا رضایت خود را در پاسخ به ھمه درخواست ھای دیگران می بینند، به مثابـه اسـارتی بی پایان است که خستگی ساده ترین آسیب آن خواھد بود.

خانم جین (Jean) در مثال کتاب آقای ھالو ول (Hallowell)، معمولا زودتر از موعدی کـه زنـگ ھـشدار را بـرای بیداری روزانه تنظیم می کند، از خواب بیدار می شود.

او به فکر صبحانه بچه ھا نیز بوده و ھمیشه نگران این موضوع است که دو کودک مدرسه ای خود، تغذیه مناسب داشته باشند. در کنار چک کردن ایمیل ھـا، آمـاده کردن صبحانه، متوجه می شود که برایش پیغامی آمده و باید برای انجام کار و پاسخ به نیاز مشتری شرکت نیز آماده باشد. فارغ التحصیل از دانشکده حقوق ھاروارد، حالا باید در کنار کمک به ھمسر خود برای رسیدن به جایگاه حرفه ای پزشکی وی، نگه داری و مراقبت از فرزندان، به فکر وظایف تعریف شده شـغلی خـود نیـز باشد.

با استارت خودرو، آماده می شود تا بچه ھا را به مدرسـه ھایـشان کـه از ھـم فاصـله دارنـد، برسـاند. زمانی که حتی باید برای مطالعه رمان مورد علاقه خود کنار بگذارد، باید صرف پاسخ به ایمیل ھا کند و به این شکل زندگی در زندانی از وظایف در جریان است. البته این نیازھای زندگی اجتناب ناپـذیر اسـت، ولـی جـین خود را محصور به درخواست ھای دیگران نیز کرده است. 

این مثال، زندگی افرادی را برای ما تداعی می کند که پاسخ گـویی بـیش از حـد بـه عنـوان ویژگـی رفتـاری ،تحمل فشارھای ناشی از درخواست ھای دیگران و یا حداقل تعریـف وظـایف جدیـد را بـرای خودشـان در پـی دارد، بدون اینکه شاید نیازی به تعھد به این نوع کارھا وجود داشته باشد.

این مساله توجه کامل ھر فردی را به مسائل کمرنگ کرده و وقفه ھا، عدم تمرکز را به دلیل پرش از موضوعی بـه موضـوع دیگـر، در پـی خواھـد داشت. افراد شبیه به این مثال، با گذشت زمان از اختلال عدم تمرکز در اثر بیش فعالی (ADT) رنج می برند که دلیل آن به علت ضعیف شدن ماھیچه ھای ذھن و خستگی است.

انتظاری که ھمسر، بچـه ھـا و مـدیر دارند، این است که جین با تمرکز کامل خواسته ھای آنھا را برآورده سازد. عادت به ایـن نـوع زنـدگی افـراد را مسئول ھر اتفاقی بار می آورد. اینکه نه تنھا مسئول ھر موضوعی باشـند، بلکـه بـه کـوچکترین مـواردی کـه شاید وظیفه آنھا ھم نباشد، پاسخ گو باشند.

این رفتار، مشکلات خطرناکی را در پی دارد. بـه عنـوان مثـال ،گرایش جین به انجام چند وظیفه ھمزمان در کار، کنار کودکان خردسال و یا در جامعه، به ایـن معنـی خواھـد بود که بھترین عملکرد خود را از دست می دھد. دلیل این موضـوع برگـشت پـذیری سـریع بـه وضـعیت ADT، است، در نتیجه این افراد نیز خیلی زود بی قرار و بی آرام می شوند. 

فرھنگ زندگی مدرن، انجام بسیاری از این گونه کارھا را در ما تقویت می کند. این که کارھا با سرعت زیاد و ناقص انجام شوند. این افراد ھمیشه حس عجله را دارند و زمانی کـه سـاعت مـشخص مـی کنـد، برایـشان دیگر معنا ندارد و به قولی ھمیشه بدھکار زمانند!. بسیاری از افراد شبیه به جین، ممکن است ایـن رفتـار را نشان دھند که صحبت ھای دیگران را با قطع حرف ھایشان کامل کنند.

در بحث ھـا، در ترافیـک و یـا در صـف خرید ھم اگر ریتم کندی وجود داشته باشد، کمبود زمان را به حد مرگ و زندگی تجربه می کنند. در جدول زیر، ویژگی ھای مربوط به اشخاصی که نمی توانند به کار، درخواست و یا خواھش طرفمقابل پاسخ منفی بدھند و معمولا چندکار را باھم انجام می دھند، اشاره شده است.

نداشتن تمرکز در محیط کار و راه های مقابله با آن

حتی این ویژگی ھایی که شاید به نظر ما مفید باشند، مشکل ساز خواھند بود. داستان و پیشینه زنـدگی جین در این مثال، وی را به عدم تمرکز در اثر فعالیت بیش از حد، گرفتار کرده است.

مھم تـرین ویژگـی خـوب این افراد، مقاومت زیاد آنھاست و معمولا راھی را برای خروج از این منطقه خطرناک پیدا می کنند. در مثال جین، او دیگر قادر به برنامه اصلی زندگی نبود، چرا که سطح انـرژی اش بـه پـایین تـرین حـد رسـیده و دیگـر انجام ھیچ کاری برایش ممکن نیست.

چالش او به صورت ساده، زمانی برای استراحت، تغدیه کافی، ورزش و شاید دوست داشتن است. برای کسانی که با این مثـال در زنـدگی خـود مواجـه ھـستند، چـالش اصـلی، تمرکز دوباره برای انجام کارھاست. توصـیه اصـلی بـه ایـن افـراد ایـن اسـت کـه اجـازه ندھنـد تـا ھمـه افـراد درخواست کاری از آنھا داشته باشند.

مثال ساده ای که به خانم جین برای برطرف کردن این مشکل از سوی مولف ارائه شده، اختصار CDE یا (eliminate, delegate, Curtail ) است یعنـی: خردکـردن وظـایف، واگـذاری و محول کردن آن به دیگران و در صورت لزوم حذف.

به زعم ھالو ول (مولف کتاب عدم تمرکز در محیط کار) ھمانند مشکل اول، پنج مـشکل اساسـی زیر اتقاق می افتد:

  • انرژی: پایین آمدن سطح انرژی به دلیل توجه به ھمه موارد و مسائل کاری و زندگی
  • احساس: حس عصبانیت اجتناب ناپذیر به دلیل فعالیت بیش از حد اما برطرف نشدن انتظار دیگران
  • عجین شدن: عجین شدن بیش از حد و عدم تمرکز لازم به طـوری کـه یـک کـار و وظیفـه بـه بھتـرین شـکل انجام نمی شود.
  • ساختار: عاطفه این افراد، آنھا را از ایجاد ساختارھایی برای حفظ زمان و محدودیت ھای مفید باز می دارد.
  • کنترل: کنترل بیش از حد بر احساس وظیفه و مسئولیت پذیری در قبال دیگران

بخش سوم: تغییر جهت زیاد ذهن برای انجام ایده

پیش از این در مجموعه مقالات عدم تمرکز در محیط کار، در بخش اول و دوم به بررسی نقش دسـتگاه ھـای دیجیتال و انجام ھمزمان چند وظیفه در ایجاد عدم تمرکـز پـرداختیم. حـال در بخـش سـوم بـه داسـتان زوجـی

پرداخته شده که برای رسیدن به ایده و انجام پروژه تعریف شـده، دچـار چـالش ھـایی شـده انـد. برایـان و اشـلی (Brian & Ashley) دو شخصیت این بخش اند که درگیر پـروژه ای ھـستند کـه انجـام آن را آینـده زنـدگی خـود مـی دانند.

بریان شخصیت آرامی دارد و در ماجرا مشخص می شود که حق با اوست. اشلی ایـن موضـوع را مـی دانـد که حق با برایان است که او را حمایت کرده ولی تغییر ذھنیت ھـای اوسـت کـه ھمـسر خـود را دچـار تردیـد بـرای حمایت از پروژه تعریف شده کرده است.

کل ماجرا به این شکل است که چطوری ایده اولیه را شروع و به پایان برسانیم. در ادامه به این پرداخته می شـود کـه چـرا اشـلی نمـی توانـد روی ایـده خاصـی تمرکـز کنـد و مـدام از شاخه ای به شاخه دیگر، تغییر جھت می دھد. مولف  این علت را به صورت جملـه ھـایی اشـاره کـرده کـه در آن افرادی که دچار این اختلال ھستند، معمولا این جمله ھا را بیان می کنند:

  • معمولا ایده ھای زیادی دارم، اما نمی دانم با آنھا چه کنم. 
  • من شروع و خاتمه دادن پروژه ھا را دوست دارم، اما در میان راه به مشکل می خورم. 
  • شب ھا بیدار می مانم و ایده جدیدی به ذھنم می رسد. 
  • من معمولا با مشغله شغلی، از کارھای سخت اجتناب می کنم. 
  • اقدامات من ھمراستا با قوه تخیل من نیستند. 
  • بزرگترین مشکل من این است که اولویت بندی را یاد نگرفته ام. 
  • وقتی که بکر بودن یک ایده خاصیت خود را از دست می دھد، حوصله ای برای انجام آن باقی نمی ماند. 

داستان اشلی و برایان

اشلی و برایان زوجی که یکی از استارت آپ ھای موفق دره سیلیکون را دارند، در دانشگاه باھم آشنا شـده انـد. اشلی در اولین تجربه، فروش خود را از ای بی (eBay)  آغاز کرد و موفق شد، اما به کـارش اسـتمرار نبخـشید.

او سپس وارد یک کسب و کار انلاین مسافرتی شد که برای مسافران جوان خدمات کترینـگ مـی دادنـد، امـا دوبـاره این مسیر نیز نیمه کاره ماند. اشلی در نوشتن طرح کسب و کار بسیار مھـارت داشـت. بـرای مثـال، طـرح تجـاری خوبی را برای شرکت مبل سازی نوشت. اشـلی عاشـق ایـده ھـا مـی شـد، امـا ھـیچ کـدام از ایـن ایـده ھـا بـه سر انجام نمیرسید.

این تغییر ذهنیت ها باعث می شد تا سوال اساسی یکی از مسائل مربوط ب عدم تمرکز شکل بگیرد: خواسته واقعیتان چیست؟

پیشینه اشلی در این داستان نشان می دھد که نـوع اخـتلال او در عـدم تمرکـز ناشـی از مـایوس شـدن از وجـود احتمال ھای نامحدود (possibility inginitve of despair (است و با توجه به فناوری ھای ارتباطی امکان ایـن مـورد بسیار متداول شده است. در این اختلال با توجه به پیشینه اشلی که کودکی خلاق و کنجکاو بـوده، او شخـصیت جذابی داشته اما داستان او حاکی از آن است که ثبات رفتاری در انجام یک پروژه نداشته اسـت.

پیـشینه اشـلی باعث شده او فرد خلاق و مستقلی شناخته شود، اما کار کردن او با افـراد سـخت اسـت و زنـدگی مناسـبی نیـز ندارد. این نوع افراد سطحی از تناقض را در خصیـصه ھـای خـود تجربـه مـی کننـد. آنھـا بـاور بـه یـک ایـده ندارنـد و ھمیشه آن را تغییر می دھند. با اینکه این ویژگی ھا مختص ھمه کارآفرینان نیست، اما عمده افراد گرفتار آن می توانند باشند. در ادامه این جدول محاسن و مشکلات این نوع شخصیت را نشان می دھد:

نداشتن تمرکز در محیط کار و راه های مقابله با آن

با اینکه شخصیت ھایی مانند اشلی می توانند کارآفرین ھای بزرگی محسوب شوند، اما زندگی مناسبی ندارند و این تغییر فکرھا زندگی آنھا را دچار تردید و یاس می کند. مولف به ایـن نتیجـه رسـیده کـه اشـلی قربـانی سطح ھیجان خود می شود.

او به طور مداوم خود را سرزنش کرده و انرژی منفی نسبت به کارھا پیدا می کنـد و در نتیجه نمی تواند به تعھد در مورد پروژه ای پایبند باشـد. او منطـق سـاختارگرایانه را نمـی توانـد ایجـاد کنـد و در نتیجه به جای اینکه وی ذھنش را کنترل کند، ذھنش فعالیت ھای او را کنترل می کند.

افرادی دارای این ویژگی از نظر مولف در این پنج سطح با این چالش ها مواجه ھستند:

  • انرژی: این افراد قربانی انگیزه ھای متعدد خود می شوند. مانند اشلی که تمرکز ذھنی خـود را بـرای ایـده ھـای مختلف به ھم می زد.
  • احساس: اغلب خودشان را سرزنش می کنند و این سرزنش انرژی آنھا را می گیرد.
  • عجین شدن: نمی توانند با یک موضوع، ایده یا پروژه ارتباط برقرار کرده و با آن عجین شوند و در مرز درگیـر شـدن و قطع شدن با آنھا زندگی می کنند.
  • ساختار: راه حل این افراد، ایجاد ساختار است، اما نمی توانند آن را خلق کنند.
  • کنترل: به جای اینکه ذھن خودشان را کنترل کنند، ذھن آنھا را کنترل می کند.


راهکارهای عملی برای کاهش عدم تمرکز به وجود آمده بخاطر تغییـر جهت زیـاد ذهن در انجـام یـک ایده


1 .برنامه اصلی شامل سطح انرژی، احساس، عجین شدن، ساختار و کنترل را مرور کنید. دقت کنید کـه بـه کدام یک بیشتر احتیاج دارید. بیشتر افرادی که ذھن شان زیاد تغییر می کند معمـولا بـا سـاختار مـشکل دارند.


2 .ایده ھای خود را لیست کنید و بنویسید. سپس از آن لیست برای فعال تر شدن ذھن تان اسـتفاده کـرده و در صورتی که نمی توانید تصمیم بگیرید، بیش از سه مورد را انتخاب نکنید.


3 .ساختاری ایجاد کنید که به شما در تصمیم گیری کمک کند و سپس پیاده سـازی کنیـد. نمونـه ھـایی کـه قبلا در این زمینه ارائه شده را بررسی کنید تا در ایجاد ساختار به شما کمک کند.

4 .در کنار ایـن کـار، اسـامی افـرادی مثـل دوسـتان، افـراد حرفـه اي، ھمکـاران، خویـشاوندان و کـسانی کـه احساس می کنید به شما کمک می کنند و با آنھا راحت ھستید را بنویسید. با این کار تلاش ھـای شـما برای تیم سازی و کار تیمی بھتر جواب می دھند.


5 .با یک مربی کار آفرینی مشاوره کنید.


6 .با فردی که بسیار خوب شما را می شناسد، در مورد موانع احساسی یـا محـرک ھـای خودتـان صـحبت و ھم فکری کنید.


7 .درون بازی بمانیـد، از قـدرت خـود اسـتفاده کنیـد. از تـرس برنـده نـشدن و یـا از دسـت دادن موقعیـت کنـار نکشید. بسیاری از افراد بجای استفاده از قدرت خود، از آن کناره گیری مـی کننـد. بعـضی وقـت ھـا افـراد حس می کنند که وقتی ھدفی را به دست می آورند، به دیگری ضرفه می زنند. امـا معمـولا وقتـی شـما به ھدفی می رسید، دیگران نیز ذی نفع می شوند.


8 .در دام فروش کم ارزش خود گرفتار نشوید. بسیاری افراد از قـدرتی بـیش از آنچـه کـه بـه آنھـا اعتبـار مـی دھند برخوردارند. در طول سالھایی که تجربه داشتم، حتی در طبقه کلاس جھانی ھاروارد نیـز بـسیاری از فارغ التحصیلان دانشگاه ھاروارد نیز خود را کمتر از آنچه که بودند، حس می کردند. در حالی که ایـن فقـط احساس بوده و واقعیت نداشت.


9 .این گفته قدیمی واقعیت دارد: ھر اندازه که فکر کنی می توانی یا توانش را نداری، درست است. در میان اینھــا، روانــشناسی بــه نــام کــارول دوک (Dwek Carol ) اثبــات کــرده کــه ذھنیــت رشــد بــا ذھنیــت درست کسب می شود. ذھنیت رشد می گوید که فرقی نمی کند ھدف ھایم چیست، من راھی را برای رسیدن به آنھا پیدا می کنم و ذھنیت درست می گوید که من در ھوش، درآمد، ظـاھر فیزیکـی، قومیـت و جنس و سایر ویژگیھایی که دارم، با محدودیت مواجه ام.

بر اساس تحقیقـات دوک ھـر دو ایـن ذھنیـت ھـا باعث پیشرفت و موفقیت ھای ما می شوند و ھر کس یادگیری کسب می کند.


10.به ھوش خود ارزش و احترام بگذارید، شما ایـده ھـای زیـادی داریـد. بـا افـراد درسـت تـیم تـشکیل دھیـد، افرادی که صرفا ایده ندارند، بلکه در اجرا ھم خوب ھستند.

بخش چهارم: اضطراب و نگرانی

پـیش از ایـن در بخـش ھـای اول تـا سـوم علـت ھـای مختلـف عـدم تمرکـز در محـیط کـار شـامل وسـایل دیجیتال، انجام چند وظیفه ھـم زمـانو تغییـر جھـت زیـاد ذھـن را بررسـی کـردیم. در ایـن بخـش مولـف بـه بررسی زندگی افرادی پرداخته که دائما نگرانی و دلشوره دارند و این عامـل بـر عمکـرد کـاری شـان اثـر شـدیدی دارد.

ھدفی که در این بخش به آن اشاره شده این است که چگونه می توان نگرانی این افـراد را بـه حـل مـساله تبدیل کرد. به زعم آقای ھالوول، اضطراب ھای ناشی از فشار کار و لیست طولانی وظایف روزانه غیر قابل اجتناب است و این بخش به طور ویژه به بررسی مورد کاوی و علائم مربوط به یکی از عوامـل مھـم عـدم تمرکـز در محـیط کار پرداخته است.

جک روزنبلوم، داستان یک بیزنس من و معاملـه گـر در وال اسـتریت اسـت کـه قرارھـای پـشت سرھم، زندگی خانوادگی او را دچار چالش کرده و تمرکز لازم را از وی گرفته است.

جک از شـنیدن یـادآوری ھـای افراد برای قرار ملاقات و تماس ھای پشت سر ھم، فشار و تنش زیادی را احساس می کنـد. وقتـی کـه ھمـسر وی از وی گله می کند که باعث بیداری زود ھنگام اوست، جـواب تلخـی مـی دھـد: “مـن زمـانی مـی خـوابم کـه مرگم رسیده باشد.”

خیره شدن به صفحه ھای لپ تاب و با خبر شدن از سقوط سھم بازار دوباره اضطرابی را بـه جان جک وارد می کند. نان (Nan (ھمـسر وی دیگـر بـاور نمـی کنـد کـه جـک ھمـان بـازیکن ھـاکی و دانـشجوی بوستون است که حالا به مردی تبدیل شده که اعتیاد به کار دارد و ھمیـشه نگـران معـاملات وال اسـتریت اسـت.


کسی که تمام روز را تفریح می کرد ولی امتحان روز بعد را با نمره خوب قبول می شد.

افرادی که اختلال عدم تمرکز آنھا ناشی از اضطراب و نگرانی است معمولا با ایـن جملـه ھـا موافـق ھستند:

  • زمانی که واقعیت بیرونی ھم نگرانی ایجاد نمی کند، نگران ھستم.
  • میزان سخت کوشی ام اھمیت ندارد، ھمیشه حس می کنم کارھا را به طور کامل انجام نداده ام.
  • شکست اقتصادی و سرمایه گذاری ھا ھمیشه من را نگران می کند.
  • من متعلق به خانواده ای نگران ھستم.
  • وقتی که به موفقیت نزدیک شوم، دچار تشویش و نگرانی می شوم.
  • اگر کمتر احساس نگرانی کنم، یعنی موفق ترم.
  • گله ھا و شکایت ھایی که در کار مطرح می شود، من را نگران می کند.
  • اخرین باری که در مورد چیزی نگرانی نداشته ام را به یاد نمی آورم.
  • عدم آمادگی افراد من را اذیت می کند.
  • شنیدن بگذار با آن روبرو شوم، برایم سخت است.
  • خیلی کم پیش آمده که به دور از ترس به زندگی کاری برگردم.


جک شرایط زندگی مناسبی دارد و از درآمد خوبی ھم برخوردار اسـت. فرزنـدانش در مدرسـه خـصوصی درس می خوانند ولی زندگی سرد و بی روحی را در خانواده تجربه می کند. ھمـسر وی، بـا وجـود گلـه ھـایی کـه دارد دوباره می خواھد زندگی گرم و با نشاطی را داشته باشد، اما سوال اساسی وی از جک این است که دلیل ایـن ھمه اضطراب و پریشانی برای چیست؟


نویسنده کتاب به پیشینه شخصیت وی پرداخته تا ابعاد عدم تمرکز وی به دلیل اضطراب ھای مـزمن مـشخص شود. بسیاری از افراد شبیه به “جک” از دوران کودکی به این اختلال دچـار مـی شـوند و از ھمـان دوران اضـطراب عادت روزانه آنھا می شود. البته ما در دوران اضطراب و استرس زندگی می کنیم که پر از خبرھای بد، حوادث غیـر قابل پیش بینی و تغییرات زیاد بوده و بیشتر به رفتار ھمراه با اضطراب ما منجـر مـی شـود. بـه اعتقـاد نویـسنده، نگرانی ھای بعضی افراد ریشه در زمینه خانوادگی و ژن ھای آنھا دارد.

اتفاقاتی که در دوران کودکی می افتد و یا حوادث زندگی در این عادت رفتاری بی تاثیر نیست. به عنوان مثال اینکه در دوران جوانی مساله مادی و پول یکـی از چالش ھای اصلی جک بوده و یا زمانی که دوران جوانی خود را به دلیل ضعف مالی خانواده به کارھـای سـخت مشغول بوده است.


یکی از موضوعات مھم این بخش، عادت به اضـطراب اسـت کـه افـرادی ماننـد جـک بـه طـور اساسـی متوجـه نیستند که تا چه اندازه درگیر نگرانی می شوند. در واقع این موضوع مانند اپیدمی در جان آنھا ریـشه مـی دوانـد و عادت می شود. سم مھلک نگرانی و تشویش گرایشی است که افراد بـه دلیـل وسـواس ھـای فکـری بـه انجـام کارھا و حتی ایده آل گرایی دارند و می خواھنـد بـیش از انـدازه بـه مـشکلات توجـه کننـد. میلیـون ھـا نفـر ماننـد شخصیت این داستان دچار نگرانی می شوند، فقط سطح این نگرانـی متغیـر اسـت.

اجتنـاب ناپـذیر بـودن نگرانـی کاملا مشخص و بدیھی به نظر می رسد، اما شناخت ریشه ھای آن و شناخت ذھن می توانـد از تـاثیر شـدید آن در زندگی ما بکاھد. در جدول زیر به عواملی که نشان از اختلال عدم تمرکـز بـه دلیـل اضـطراب و تـشویش اسـت، اشاره شده:

نداشتن تمرکز در محیط کار و راه های مقابله با آن

این افراد در سطوح زیر به این شکل با چالش مواجه می شوند:


  • انرژی: نگرانی و تشویش مزمن باعث تحلیل رفتن انرژی ذھن می شود. کنترل نگرانی، به صـورت خودکـار سـطح انرژی ذھن را افزایش می دھد.

  • احساس: احساس مانند کلید روشن و خاموش، برای یادگیری و عملکرد بالاست. نگرانی بیش از حـد و مـزمن از یادگیری و عملکرد مطلوب جلوگیری می کند.

  • عجین شدن: از ذھن نگران انتظار نمی رود که به طور کامل درگیر بـا فعالیـت شـده و فـرد بـا انجـام وظیفـه خـود عجین شود.

  • ساختار: اگر شما بیش از حد تشویش داشته باشید، خیلی سـخت خواھـد بـود کـه بـه نظـم و سـاختار برسـید. ھمیشه به سطح نگرانی برگشته و تمرکز خود را از دست می دھید.

  • کنترل: شما در نگرانی مزمن، کنترل خودتان را از دست می دھید.

راھکارھای عملی برای افرادی که اضطراب و نگرانی عامل بھم خوردن تمرکزشان است:


1 .حقایق را دریابید. نگرانی مھلک ریشه در فقدان و عدم صحت اطلاعات دارد.
2 .برنامه داشته باشید. افرادی که نگرانی بیش از حد دارند، برای مقابله با آن، ھیچ برنامه خاصی ندارند.
3 .اگر برنامه جواب نداد، آن را مرور و اصلاح کنید. ھمه زندگی یعنی اینکـه برنامـه ای کـه کـارکرد نداشـته را بازبینی کنیم.
4 .با کارشناسان خوب مشورت کنید. گفته ھای آنھا ارزش دارد.
5 .ورزش و تمرین ھای فیزیکی منظم، به ذھن شما در عدم نگرانی نسبت به دیگران کمک می کند.
6 .مدیتیشن و روان درمانی یکی از مقابله کننده ھای عالی نگرانی ھستند.
7 .برای جدا شدن از نگرانی خودتان را به کاری کاملا نامرتبط درگیر کنید.

بخش پنجم: ایفای نقش قهرمان در حل مشکلات دیگران

نویسنده بخش پنجم عوامل موثر عدم تمرکز در محیط کار را با روایت ناراحتی مدیر بخشی شروع می کند که گله شدیدی از کارکنان دارد و با طعنه می گوید که روحیه مثبت مثل کـالایی لـوکس اسـت کـه ھـر کـسی شایـسته داشتنش نیست! و از آنھا می خواھد قبل از آنکه اخراج شوند، اتـاقش را تـرک کننـد.

مـدیر بخـش، اسـتن (Stan ) دست ھای خودش را روی میز گذاشته و تکان نمی خورد. خانم مری (Mary ) معاون وی، نیز در میز خـود نشـسته و سکوت کرده است. استن شخصیت مغروری دارد و با وجود استعداد بالایش، ھـوش ھیجـانی مطلـوبی نـدارد. مری نیز به اندازه وی در شرکت سابقه دارد، اما اتفاقی که رخ داده این است که شرکت در حال تجربه کردن یـک تغییر بوده و استن از سوی مدیر عامل تحت فشار است.


مری با لحنی آرام به او می گوید: “ھمه ما تحت فشار ھستیم، استن!.” اما پاسخی که می شنود فریـاد استن است. جنیفر (Jennifer ) مدیر بخش نورث وست از مری داستان پیش آمده را مـی پرسـد و تاکیـد مـی کنـد که پایین آمدن روحیه تیم را قبلا یاد آور شده بود. وی می پرسد که چرا استن درک نمی کند که ھمه تحت فشار کار ھستند و منتظر مدیر عامل جدید!


مری با دفاع از استن می گوید که او را به خاطر خستگی و ناراحتی سـرزنش نمـی کنـد. چـرا کـه اسـتن تحت قشار زیادی بوده و ھر کاری که توانسته انجام داده است. اسـتن در میـان ایـن ھمـه حجـم کـار گیـر کـرده و ناراحتی اش عجیب به نظر نمی رسد.

جنیفر پاسخ می دھد که استن نباید شخصیت کودک پنج ساله را داشـته باشد و باید نقش مدیر واقعی را ایفا کند. دو ھفته بعد مری یادداشتی از جنیفر دریافت کرد که شغل جدیدی پیـدا کرده و استعفای خود را نوشته است.


افرادی که نقش قهرمان در حل مشکلات دیگران را دارند معمولا موافق عبارت های زیرهستند:

  • مشکلات کاری دیگران را مال خودم می دانم.
  • وقتی می بینیم کسی در کار دچار استرس منفی شده، سریع می خواھم که به آن فرد کمک کنم.
  • من با مراقبت کردن از دیگران بزرگ شدم.
  • من خیلی نازک دل و مھربان ھستم.
  • خیلی زود وارد مشکلات دیگران می شوم.
  • دیگران به من می گویند که باید بیشتر از این خودخواه باشم.
  • درک نمی کنم که چطور افراد می توانند نه بگویند وقتی کار باید انجام شود.
  • حس گناه بزرگترین مشکل من است.

مری شخصیت داستان در این بخش، فعالیت کـاری خـود را از اوایـل 1990 شـروع کـرده و در ایـن سـالھا حـس نشاط و خوشحالی به وی دست نداده است.

او به سرعت مسیر حرفه ای خود را طی کرد و با سخت کوشی به سمت مدیر بازاریابی رسید و خیلی سریع نیز به سمت ریاست روابط عمومی دسـت یافـت. شـایعه ھـا از زمـانی که زمزمه معرفی مدیر عامل جدید به گوش رسیده، بیشتر شده است. آیا با وارد شدن این فرد جدید، تحـولی رخ می دھـد؟ علاقـه کارکنـان بـه شـغل کمتـر شـده و آنھـا تمرکـز لازم را بـرای ایفـای شـغل ندارنـد. حـضور فیزیکـی مشھودی داشتند ولی ذھنشان جای دیگری بود.

نقش میانجی این افراد (مری) با ویژگی Toxic handler

واژه handler toxic که به صورت تحت الفظی “مدیریت کننده جو سمی” یا به اصطلاح کـسی اسـت کـه میـانجی میان فردی با قدرت بالا و سایر افراد است، در سال 1990 توسط پیتر فراسـت (Frost Peter ) و سـاندرا رابینـسون (Robbinson Sandra ) ابداع شد. در سازمان ھا و حتی خانواده ھا افرادی با شخصیت مری باعـث حفـظ ماموریـت سازمانی و گروه می شوند.

این روحیه میانجی گری باعث می شود تا آنھا از اشاعه سم جـدایی و تـنش و نفـوذ آن به گروه جلوگیری کنند. به زعم نویسنده عقل سلیم، روانشناسی سنتی و قوانین اقتصاد به ما می گویند کـه افراد طبق منافع شخصی خود عمل می کنند. روبروی این حس، انسان دوستی و کمک به دیگران است.

ویژگـی شخصیت مری در این داستان، یکی از موانع عدم تمرکز اوست، افراد مھربانی که دوست دارنـد بـه دیگـران کمـک کنند، حتی قبل از آنکه به خودشان کمک شود. پیشینه پدری خودشیفته و رنج ھایی که مـری از پـدر خـود دیـده بود، او را به یک شخصیت بخشنده تبدیل کرده و رفتار او جدا از ذاتش ریشه در محیط ھم داشته است.

در دنیای امروز که پر از تضاد و درگیری است، شخصیت ھایی چون مری می توانند تعادل ایجاد کننـد و موانـع و تـنش ھـا را خنثی کنند. اما این روحیه ریسکی دارد که این افراد درک نمی کنند و آن عدم تمرکز است. به زعم نویسنده زنـان راحت تر نسبت به مردان در دام قربانی شدن گرفتار می شوند. ولی انسان ھـای بخـشنده و مھربـان فـارغ از ھـر جنسی می تواند قربانی دیگران شوند.

نداشتن تمرکز در محیط کار و راه های مقابله با آن

شخصیت ھایی مانند مری معمولا آسیب ھایی می بینند که مانند سایر بخـش ھـا در ایـن پـنج حالـت دیـده مـی شود.

  • انرژی: مراقبت از دیگران باعث خستگی ذھنی آن ھا می شود.
  • احساس: وقتی حس منفی دیگران را دریافت می کنند، مبادله خاص ذھنی صورت می گیرد کـه ھماننـد سـازی فرافکن نیز می نامند. در واقع احساسات منفی و فکر دیگران را با استدلال و فرافکنی آن در خودش به وجود می آورد.
  • عجین شدن: عجین شدن با مشکلات دیگران باعث می شود تا کمتر در کار خود درگیری لازم را داشته باشند.
  • ساختار: ساختاری که به آن ھا کمک می کند تا از خود مراقبت کنند را نادیده می گیرند و بـیش از حـد از دیگـران مراقبت می کنند.
  • کنترل: بازتاب کمک به دیگران باعث کنترل آن ھا می شود و نمی توانند از پیش قدمی خود نیز جلوگیری کنند.

  • راھکارھای عملی برای کاھش عدم تمرکز افـرادی کـه نقـش قھرمـان را در حـل مـشکلات ایفـا مـی کنند:


1 .به این درک برسید که مراقب از خودتان به معنای خودخواھی نیست. دلیلی که خطوط ھواپیمایی از شما می خواھند ماسک اکسیژن را اول به خودتان بزنید، برای ھمین است. این دلیل برای شـما ایـن توصـیه را شفاف می کند که بسیاری از ما مانند شخصیت این قسمت (مری) ھستیم که ابتدا گرایش به مراقبت از دیگران دارد.


2 .زمانی را برای خودتان در طول روز اختصاص بدھید. برای مثال زمـان ھـایی را بـرای حـل مـسائل دشـوار یـا برای ورزش یا یوگا و نیز خواب کافی کنار بگذارید.


3 .به جای پاسخ خودکار بله، یاد بگیرید که بگویید: اجازه بدھید در مورد آن بیشتر فکر کنم. اگر شـما خودتـان را به صورت اتوماتیک به این پاسخ عادت بدھید، زمان کافی را برای تصمیم گیری یـا رد مودبانـه درخواسـت خواھید داشت.


4 .وقتی کسی که با شما کار مـی کنـد دچـار اسـترس منفـی اسـت، خودتـان را در نظـر بگیریـد کـه آیـا فـرد مناسبی برای کمک ھستید یا خیر. اگر وارد کمک شوید، خارج از شدن سخت خواھد بود. پس در صورتی وارد شوید که زمان کافی، یا فرد مناسب برای اینکار و نیز انـرژی و احـساس کـافی را بـرای کمـک داشـته باشید.

5 .کمک خواستن را یاد بگیرید. بسیاری از مراقبت کنندگان مخالف-وابستگی نامیده می شوند، بـه ایـن معنـا که حس راحتی برای کمک گرفتن از دیگران ندارند. بنابراین با خارج شدن از منطقه راحتی خود، از دیگـران درخواست کمک کنید. دیگران خوشحال می شوند که شما از آنھا کمک خواسته اید.


6 .به یاد داشته باشید که اگر زمان و یا انرژی کافی برای کمک ندارید، فرد دیگری در سازمان می تواند کمک کند. ھر چه که شما کمتر کمک کنید، دیگران جای خالی تان را بیشتر پر می کنند.


7 .در نھایت برای ھمه تلاش ھایتان از خودتان راضی و خوشحال باشید. مشکلات حـل مـی شـوند، بنـابراین مراقب بودن ویژگی خوبی است. دنیا از وجود شما بسیار بھره برده و نیاز دارید تا یاد بگیرید که بـرای بقـا و رشد خودتان کمی دور باشید.

بخش ششم: اختلال عدم دقت در اثر بیش فعالی

بخش آخر و ششمین علت متداول عدم تمرکز در کار مربوط به اختلال عدم دقت در اثر بیش فعالی اسـت. شخصیت این داستان، خانمی به نام شارون (Sharon ) است که کنفرانسی را به دلیل عدم دقت از دسـت داده و با شماتت خود که چرا برنامه کنفرانس را چک نکرده مضطرب و پریشان شـده بـه طـوری کـه ھمچنـان درگیـر ایـن موضوع مانده است.

خانم شارون این موقعیت را طلایی می داند و ھمچنان حتی با وجود دلداری ھای ھمکارانش شماتت را ادامه می دھد. نویسنده این داستان را متمایز از پنج داستان قبلی می داند و دلیـل آن ایـن اسـت کـه شارون به ADT یا (اختلال کم توجھی) دچار نبوده، بلکه او بـه اخـتلال کـم تـوجھی – بـیش فعـالی (ADHD ) دچـار است.

به زعم نویسنده، این اختلال، در افراد بالغ شایع است. درمان این اختلال در افراد می توانـد زنـدگی آنھـا را دگرگون کند. شارون 39 ساله به عنوان مسئول ارشد تحریریه در یکی از مجلات مشھور مشغول فعالیت است که مشکل عمده ای بابرنامه ریزی و اولویت بندی اھدافش دارد، به طوری که به ھمـین دلایـل بـا وجـود سـابقه خـود نتوانسته به سطح شغلی بالایی دست یابد.

حس کلی شـارون ایـن اسـت کـه نمـی توانـد از اسـتعداد خـود بـه خوبی استفاده کند و ھمیشه بازنده بودن، تنبل، سر به ھوا و پریشانی افکار صفاتی بوده که برای خودش به کـار می برد.


افرادی که به اختلال کم توجهی – بیش فعالی ھستند، گزاره ھای زیر را تایید می کنند:


برنامه ریزی برای من بسیار دشوار است.
اسم سھل انگاری روی من ھست.
من مدت زیادی را روی تخیل صرف می کنم ولی زمان کمتری روی دنبال کردن فعالیت ھا می گذارم
من از اینکه نمی توانم به بھترین شکل از استعدادم استفاده کنم، خسته شدم.
من ھیجانی و یکدفعه ای عمل می کنم.
به موقع بودن برای من دشوار است.
من از برخورد با کسانی که به لحاظ ذھنی سریع عمل نمی کنند، آزرده می شوم.


زندگی شارون به این شکل وصف شده که شارون باید برای داشتن ھر چیزی بجنگد. به اذعـان نویـسنده، علاقـه شدید پدرش (Douglas) و رفتارھای سرد مادرش الاین (Elaine) در شـکل گیـری ایـن شخـصیت بـی تـاثیر نبـوده است.

ایـن برخوردھـای مـادرش در طـول دوران تحـصیل شـارون نیـز اثـرات جـدی روی او گذاشـته اسـت. در دوران تحصیل نیز با وجود نمره ھای خوب نتوانست نمره خوبی در SAT ( آزمون ورودی) بگیرد ولی به دلیل پیشینه خـوب توانست در یکی از مدارس خوب پذیرش گرفته و رشته ادبیات را برای تحصیل در مقطع دبیرسـتان انتخـاب کنـد.

در ادامه این بخش، نویسنده زندگی شارون و اختلال ADHD را بررسی می کند. بـیش از یـک میلیـون نفـر در آمریکـا نسبت به این اختلال ناشناخته مانده اند و بسیاری از افرادی که زندگی ناموفقی دارند، یکی از عوامل شکست و یا سرخوردگی شان ھمین اختلال روانشناختی است. تمایز شارون در سرسختی و استعداد اوست که با وجود شدت این اختلال، پیشرفت ھایی را کسب کرده است. در جدول ذیل محاسن و معایب این اختلال آمده است:

نداشتن تمرکز در محیط کار و راه های مقابله با آن

شارون و بسیاری از افرادی شبیه به او، از حس پیشرفت در زندگی محروم اند. در واقع آنھـا قربـانی تفکـر ھای ذھنی خود ھستند که توانمندی شان بر اساس ذھن نادیده گرفتـه مـی شـود. زنـدگی خـود را بـه گونـه ای ادامه می دھند که دائمـا سـرزنش و حـس تلـخ عـدم تکامـل آنھـا را اذیـت مـی کنـد.

دلیـل رفتـار کـسانی کـه بـه اختلال ADHD دچار ھستند، به دلیل ذھنیتی است که نسبت بـه موضـوع ھـا پیـدا مـی کننـد. ایـن افـراد سـطح
عمکلرد پایینی دارند، زیرا نمی توانند ذھن شان را مدیریت کنند.

در نھایت نویسنده که ھمه بخش ھا را با رویکرد برنامه اصلی درمان و در پنج سطح ارائه کرده، وضعیت ایـن افـراد را بر اساس این چرخه به شکل ذیل تبیین می کند:


  • انرژی: این افراد مثل شارون سرشار از انرژی ھستند، ولی نمی توانند آن را مستقیم ابراز یا کنترل کنند.

  • احساس: احساس شان به اندازه ای زیاد است که نمی تواند در سطح ثابتی بمانند.

  • عجین شدن: بر شروع و تمام تمرکز دارند، نـه بـر ھمـه شـرایط. در برخـی اوقـات درگیـر موضـوع مـی شـوند و در
    برخی شرایط کاملا آن را از دست می دھند.

  • ساختار: افرادی مثل شارون مشکل بسیار بزرگی در ساختار اولیه برنامه ریـزی مثـل لیـست کـردن کارھـا، زمـان
    بندی و .. که اصول موفقیت ھستند، دارند.

  • کنترل: مشکل بزرگی با کنترل قدرت ذھنشان دارند. دقیقا مانند ماشین فراری (Ferrari) که ترمز ندارد!


راھکار ھای عملی برای مشکل عدم تمرکز کسانی که با اختلال کـم تـوجھی – بـیش فعـالی مواجـه ھستند:


1 .تا جایی که می توانید در مورد شرایط خود یادگیری داشـته باشـید. درک اشـتباه و اطلاعـات غلـط در مـورد این اختلال در اینترنت شایع است اما سعی کنید از منابع علمی برای آگاھی از آن اطلاع کسب کنید.


2 .با این اختلال روبرو و مواجه شوید. در واقع اختلاف عدم تمرکز شامل نقص در توجه نیـست، بلکـه افـزایش بیش از حد فعالیت ھا در افراد بزرگسال شایع بوده و به نظـرم (مولـف) اخـتلال نیـست، بلکـه جـزو صـفتی است که باید به درستی مدیریت شود. دقیقا مثالی که برای آنھا دارم این است که شبیه ماشـین فـراری ھستند که ترمز ندارد!


3 .درک کنید که این اختلال ناشی از مشکل در شخصیت شما یا اخلاق تان نیست، بلکه باعث می شود تـا بازدھی کمی در عملکرد داشته باشید. با مدیریت درست، می توانید به سطح مناسب برسید.

4 .به درمانگر و یا پزشکی مراجعه کنید که به شما در رسیدن به دیدگاھی قوی کمک کند.


5 .با مربی یا منتوری به منظور توسعه مھارت ھای سازمانی و مدیریت زمان خود کار کنید. یا از نـرم افزارھـا و برنامه ھا به منظور اولویت بندی وظایف و ارزیابی شان استفاده کنید.


6 .مدیتیشن، تمرین ورزشی، تغدیه مناسب و خواب کافی باعث بھبود این اختلال می شوند.


7 .تا جایی که ممکن است کارتان را به نحو احسن انجام دھید. بسیاری از افراد بالغ دچار این اخـتلال، زمـان ھای زیادی را به دلیل تردید به مھارت شان از دست می دھند.

دانشجوی رشته کامپیوتر هستم و علاقه مند به تولید محتوا در زمینه معامله گری.

دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.