روانشناسی-معامله-گری-ازدواج-با-معامله

روانشناسی معامله گر (7): زمانی که با یک معامله ازدواج می کنید، چه اتفاقی میافتد؟ 

زمانی که معامله گری می کنید، عنوان کسب و کاری درآن هستید تصمیم گیری است. هر روز باید تصمیم بگیرید که: 

چه چیزي را معامله کنید، چه زمانی بخرید، اردرهای تان را چگونه در بازار قرار دهید، چه زمانی خارج شوید و چگونه به شرایط متغیر بازار واکنش نشان دهید. 

روانشناسی معامله گری

اگر می خواهید معامله گر موفقی باشید، باید تصمیمات درستی بگیرید.  

هرچندآنچه که گفتیم ساده شده ماجرا بود و مراحل بیشتری وجود دارد، با این وجود فرایند تصمیم گیری یک جزء مهم دیگر نیز دارد که به طور مستقل فعالیت های روزانه شما را تحت تاثیر قرار میدهد و معمولا کسی از وجودش خبر ندارد.  

روانشناسی معامله گری

آیا شما فقط وارد معاملات خوب می شوید؟ واقعیت در مورد ازدواج با معامله 

مطمئنم که شما فقط دوست دارید که وارد معاملات خوب شوید و می خواهید از تصمیم گیري هاي بد اجتناب کنید. اما یک تعصب روانشناسی وجود دارد که ذهنیت ما را بر هم میزند و باعث ایجاد اثري می شود که معامله گران ازآن با عنوان ازدواج با معامله گر“ یاد می کنند. 

پژوهشی روي شرط بندان اسب دوانی انجام شد و از آنها خواسته شد قبل از اینکه روي اسب هاي مد نظر شرط بندي کنند احتمال برد آن را مشخص کنند و بعد از ان باید روي اسبی شرط بندي می کردند. بعد ازآنکه شرط ها را بستند مجددا ازآنها سوال شد که چقدر نسبت به نتیجه شرط بندي که انجام داده اند مطمئن هستند. 

یافته هاي این پژوهش کاملا واضح بود، پس از بسته شدن شرط ها، شرط بندان حرفه اي بسیار مطمئن بودند که تصمیم شان تصمیم درستی بوده است،حتی اگر شرایط فرقی نمیکرد. 

سوال این است که چه اتفاقی افتاده بود که باعث شد حرفه اي ها پس از گذاشتن پول هایشان روی میز شرط بندی چنین نظر قوی ای داشته باشند. 

اطمینان داشتن- هر روز چقدر خودمان را گول میزنیم 

اطمینان داشتن در معامله گری

پدیده ای روانشناسی در کار وجود دارد که به آن ناهنجاری شناختی می گویند. 

بعنوان یک انسان ما هماهنگی و نظم را در زندگی دوست داریم: و معنی آن این است که اگر چیزي با طرح ما جور در نیامد، با آن کار نداریم بلکه   بدنبال راه حلی میگردیم که همه چیز به نظم قبلی برگردد. 

در تعریف ناهنجاري شناختی آمده : احساس ناخوشایندي که از باورداشتن ما به وجود دو چیز متناقض همزمان با هم بوجود می آید. 

شرط بندان اسب دوانی پول خود را روي یک نتیجه مطمئن شرط بندي می کنند  و براي اینکه به هماهنگی برسند، ذهن شان آنها را مجاب می کند که باور کنند که تصمیمی که گرفته اند درست است. 

اگر بخواهند به تصمیم شان شک کنند این کار باعث ایجاد استرس و فشار زیادي می شود و ما معمولا کاری میکنیم تا از شک و استرس خارج شویم. (توضیح مترجم: شک و اطمینان دو چیز متناقض هستند که همزمان در شرط بندي وجود دارند و یک ناهنجاري شناختی بحساب میآید و فردي که شرط بندي کرده براي مرتب کردن اوضاع خود  و نظم روحی از اطمینان حمایت میکند.)  در معامله گري هم دقیقا همین موضوع وجود دارد. 

ما یک جفت ارز (یک ابزار مالی) را می خریم چون اعتقاد داریم که قیمت بالا خواهد رفت ، اما، اگر قیمت شروع به افُت کند و پوزیشن بر خلاف جهت ورود ما حرکت کند، بدنبال اطلاعاتی می گردیم که ایده اولیه ما را تایید کند.

در این حالت ما سعی میکنیم تا یک حس اطمینان قوي در خود براي هم1اهنگی و تناسب بوجود آوریم  و هر چه قیمت بیشتر بر خلاف جهت ورود ما حرکت کند ، ما به اطمینان بیشتري نیاز داریم تا از ناهنجاري شناختی رهایی پیدا کنیم و این باعث بوجود امدن اثري به نام ازدواج با معالمه“ می شود.در این حالت ما نمی توانیم معامله را در ضرر ببندیم چون این کار باعث می شود که تایید کنیم که اشتباه کرده بودیم. 

مثالی از ناهنجاری شناختی در معامله گری

در تصویرذیل یک معامله خرید فرضی را ترسیم کرده ایم، که این خرید درست قبل از شیرجه زدن قیمت به ته دره شروع شده است. براي اینکه معامله گردر معامله باقی بماند و پوزیشن خود را تطبیق دهد، به تمام تاییدیه هایی که دستش می رسد متوسل می شود. معمولا، معامله گران اول شروع می کنند بدنبال تاییدیه هایی خارجی(جداي از سیستم یا سبک معامله گري خود) می گردند. یعنی یک معامله گرتکنیکال دنبال تحلیل هاي فاندامنتال(بنیادین) و اخبار براي تایید ایده اش می رود و معامله گران کلان نیزبه طور ناگهانی براي مشورت دست به دامان اندیکاتورها می شوند.

مثالی از ناهنجاری شناختی در معامله گری

هر چقدر که قیمت بیشتردر خلاف جهت شما حرکت کند، بیشترواجب است که شما معامله را ببندید و با ضرر از پوزیشن خارج شوید. معامله گران عموما نسبت به ضرر هاي شناسایی نشده دچار سوء برداشت هستند، و اغلب جوري با انها برخورد می کنند که گویاواقعیت ندارند. بنابراین بستن معامله يِ در ضرر به سرعت هر چه سریعتر جزو بایدها است. در معامله گري اشتباه کردن چیزبزرگی نیست و در هر زمانی ممکن است رخ دهد، اما در اشتباه ماندن در معامله گری گناه کبیره است.

دانشجوی رشته کامپیوتر هستم و علاقه مند به تولید محتوا در زمینه معامله گری.

دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.