رسم نواحی عرضه و تقاضا مهارتی است که بسیاري از افراد قادر نیستند بهدرستی به آن مسلط گردند.
از زمانی که ترید بر اساس نواحی عرضهها و تقاضا در حدود 4 – 5 سال پیش تاکنون برجسته گردید ، تاکنون تعبیرو تفسیرهاي متفاوتی از چگونگی ترسیم درست این نواحی وجود داشته است و انتظار میرود که هر شخصی مطابق با روش و سلیقه خود بر اساس این نواحی ترید کند .امروز میخواهم چارچوب جامع و کاملی از چگونگی رسم درست محدوده نواحی عرضه و تقاضا به شما بدهم ، بعلاوه اینکه یک نگاه اجمالی و سریع به محل قرارگیری این نواحی باهم خواهیم داشت.
تعیین محل قرارگیري نواحی عرضه و تقاضا
قبل از شروع به نحوه ترسیم نواحی عرضه و تقاضا فکر میکنم بهتر است در ابتدا به شما نشان دهم که چگونه محل قرارگیري نواحی عرضه و تقاضا را در چارت تعیین کنید.
در ابتدا سفارش میکنم که مقالهی دیگرم را در مورد ترید بر اساس عرضه و تقاضا تحت عنوان : راهنماي جامع ترید بر روي نواحی عرضه و تقاضا را مطالعه نمایید.(موجود در آرشیو مترجمین) روشی که من استفاده میکنم با روشی که اکثر تریدرها براي رسم نواحی عرضه و تقاضا استفاده میکنند تفاوت عمدهای دارد و اصولی که من در تعیین احتمال واکنش موفقیتآمیز این نواحی بکار میبرم نیز متفاوت با اصولی است که اکثریت تریدرها در این زمینه بکار میبرند.
استراتژي من بر اساس اصول سم سیدن (Seiden Sam) است که در روشهای متنوعترید بر اساس عرضه و تقاضا دیده میشود اما من چند دستکاری کوچک با توجه به واقعیت نحوهی کار مارکت در آنها ایجاد کردهام.
یافتن محل نواحی عرضه نواحی عرضه
درجاهایی واقعشدهاند که در آنجا یک ریزش سریع و شارپ اتفاق افتاده باشد، که این ناحیه میتواند شامل یک کندل باشد و یا یک ساختار تثبیت (consolidation) کوچک باشد که معمولاً به نام بیس(Base ) شناخته میشود.
بیس(Base) :
بیس شامل یک تعداد کندل در یک ناحیه بهشدت محدود است(تثبیت)
تصویر فوق مثالی از یک ناحیه عرضه به شکل یک بیس است.
تصویر ذیل مثالی از یک ناحیه عرضه به شکل یک کندل تکی است.
یافتن محل نواحی تقاضا
نواحی تقاضا جاهایی هستند که بازار یک حرکت بزرگ و عمده ازآنجا داشته که یا از یک کندل تکی تشکیلشده و یا به شکل یک بیس است.
در شکل ذیل مثالی از یک ناحیه تقاضا آوردهایم که به شکل بیس است.
تمامی این تصاویر مثالها نشان میدهند که در بازار فارکس تنها دو نوع ناحیه عرضه و تقاضا وجود دارد. ناحیهای که از یک کندل تکی ایجادشده و یا ناحیهای که از یک بیس شروعشده و دیگر هیچ ساختار شکل دیگري وجود ندارد.
قدرت خروج قیمت از یک ناحیه عرضه و تقاضا یک عامل تعیینکننده در میزان قدرت آن ناحیه نیست، و همینکه یک کندلِ بلند صعودي یا نزولی از زون بیرون آمده باشد براي ما آن زون بهعنوان یک زون عرضه یا تقاضاي معتبر قابلیت ترید دارد.
ترید در نواحی عرضه و تقاضایی که از یک بیس به وجود آمده باشند موفقیت بیشتري دارد.
نواحی عرضه و تقاضایی که به شکل یک بیس میباشند معمولاً در واکنش به برخورد قیمت نتایج بهتري را از خود نشان میدهند و موفقتر هستند. و این به خاطر طبیعت حساس روانشناسی تریدرها ست که به پوزیشن گیري آنها هنگامیکه این بیسها در حال شکلگیری هستند ، برمیگردد.
زمانی که قیمت حرکات تندي به سمت بالا یا پایین محدودهی بیس انجام میدهد ازلحاظ روانی تأثیر منفی بر روي تریدرهایی که قبل از ریزش یا صعود اصلی قیمت سفارشهای خود را در بازار گذاشتهاند دارد.
درواقع ناحیهای که از یک کندل تکی تشکیلشده است به این معنی است که تعداد تریدرهایی که در جهت اشتباه مارکت قرار گرفتهاند(البته قبل از اینکه حرکت اصلی صعود یا نزول قیمت در این ناحیه صورت گیرد) زیاد نیست . اما یک ناحیهی بیس مانند ، شاملِ تعداد خیلی بیشتري از تریدرهاي به دام افتاده است ، زیرا که مارکت قبل از حرکت اصلی از این ناحیه ، درون خود ناحیه حرکاتی به بالا و پایین داشته است.
زمانی که بازار به ناحیه عرضه و تقاضاهایی که به شکل بیس هستند برمیگردد، تریدرهایی که قبلاً در این ناحیه پوزیشن اشتباه گرفتهاند و به دام افتادهاند شروع به بستن تریدهاي خود میکنند(درواقع خروج سربه سر میکنند).بستن این تریدها بهعلاوه تریدهاي خرید یا فروش تریدرهاي دیگر تریگر پرایس اکشن باعث ایجاد جریان نقدینگی در مارکت در این نواحی میگردد.
این جریان نقدینگی به بانکها اجازه میدهد که تریدهاي خود را بدون اینکه افراد زیادي متوجه بشوند ، بهصورت پنهانی و ناجوانمردانه وارد مارکت کنند و به همین دلیل قیمت در برخورد مجدد به این ناحیه برمیگردد.
چگونه محدوده نواحی عرضه و تقاضا را رسم کنیم
اکنونکه میدانیم که چگونه محل نواحی عرضه و تقاضا را بر روي چارت تعیین و مشخص کنیم، مسئلهی بعدي ترسیم محدودهی خود این نواحی است.ترسیم محدودهی نواحی عرضه و تقاضا براي هردو نوع نواحی تک کندلی و بیس مانند به یکگونه است. ما با رسم یک ناحیهِ عرضه در اینجا کارمان را شروع میکنیم. براي ترسیم محدودهی این ناحیه ابتدا باید در گزینه (Insert ) متاتریدر گزینه (Shapes )و ابزار مستطیل (Rectangle )را انتخاب کنید.
اکنون ناحیهی عرضهای را که میخواهید علامتگذاری کرده و محدوده ان را مشخص نمایید بدینصورت که مستطیل را از open آخرین کندل صعودي قبل از ریزش اصلی رسم میکنیم.
توجه داشته باشید که شما همیشه ناحیه عرضه را از آخرین کندل صعودي قبل از ریزش اصلی ترسیم تریگر پرایس اکشن مینمایید اگر کندل قبل از ریزش اصلی قیمت نزولی باشد باید نزدیکترین کندل صعودي قبل از ریزش اصلی را معیار ترسیم ناحیه قرار دهید.
محل open کندل صعودي که فلش در بالاي آن قرار دارد محلی است که ترسیم محدودهی ناحیه عرضه ازآنجا شروع میشود. اکنون باید مستطیل را به بالا تا بالاترینهای قبل از ریزش امتداد دهیم در تصویر فوق اینهای در بالاي یک کندل پین بار نزولی واقعشده است.
پس حدود مستطیل و درواقع زون عرضه شد از open نزدیکترین کندل صعودي قبل از ریزش تا بالاترینهای(High) قبل از ریزشِ اصلی.
ترسیم محدودهی ناحیه تقاضا
ناحیه تقاضا با ناحیه عرضه ازلحاظ ترسیم محدوده متفاوت است به این صورت که محدوده ناحیه تقاضا را از نزدیکترین کندل نزولی قبل از حرکت اصلی از ناحیه تقاضا رسم میکنیم.
در تصویر فوق میتوانید ببینید که من محدوده ناحیه تقاضا را از محل open نزدیکترین کندل نزولی به حرکت اصلی ترسیم کرده امو مستطیل را تا انتهاي پایینترین لو (low )امتداد دادهام. برخلاف زمانی که ناحیه عرضه را رسم میکنید در زمان ترسیم ناحیه تقاضا از محل open نزدیکترین کندل نزولی قبل از حرکت اصلی شروع میکنیم ولی تا پایینترین لو (low)مربوط به کندل نزولی امتداد میدهیم .یعنی ممکن است این لو متعلق به کندل نزولی که درست قبل از حرکت اصلی واقعشده نباشد بنابراین چند کندل به عقب برگشته تا به پایینترین لوي کندل نزولی برسیم.
دلیل این مسئلهی اهمیت آن مربوط میشود به نحوهی سفارش گذاري بانکها در مارکت ، به عبارت سادهتر اگر کندل آخر صعودي باشد بانکها سفارشهای خرید خود را نمیگذارند و اگر کندل آخر نزولی باشد بانکها سفارشهای فروش قرار نمیدهند.
این مسئله به دلیل ساختار سفارشهایی است که اخیراً در مارکت گذاشتهاند یا سفارشهای خود را که در ضرر است میبندند و یا با حرکت مارکت سفارشهای خود را قرار میدهند.
همین وضعیت درزمانی که کندل نزولی است نیز دیده میشود و تریدرها با دیدن کندل نزولی شروع به فروش میکنند و به همان صورتی که در بالا ذکر شد.
بنابراین دلیل اصلی اینکه ما همیشه محدوده را از آخرین کندل نزولی یا صعودي ترسیم میکنیم ، این است که احتمالاً بانکها در حال بارگذاري تریدهاي خود در بازار هستند.
مترجم: بهرام معرفی