عرضه و تقاضا به چه معناست؟
کالاها در هر زمان در قیمتی خرید و فروش می شوند که در واقع ارزش استنباط شده از آنهاست. ابزارهای مالی نیز چنین ند و با انتظار تغییر قیمت در آینده و سودآوری برای معامله گران، خرید و فروش می شوند.
قیمت ها با توجه به اراده خریداران و فروشندگان تغییر می کنند و هنگام بازگشت ، مناطق عرضه و تقاضا را به وجود می آورند.فروشندگان نشانگر مقدار قابل فروش (عرضه) و خریداران نشانگر مقدار قابل خرید (تقاضا) هستند. زمانی که بین خریدارن و فروشندگان تعادل نباشد ، قیمت تغییر می کند.
مثلا زمانی که تعداد فروشندگان بیشتر باشد، قیمت رشد می کند تا جایی که تعداد خریداران بیشتر شود و زمانی که تعداد خریداران بیشتر باشد، قیمت رشد می کند تا جایی که تعداد فروشندگان بیشتر شود. شما با دانستن این مناطق در چارت قیمتی ، می توانید تمایلات پولهای بزرگ و باهوش و تغییردهندگان واقعی بازار را بدانید.
شناسایی مناطق عرضه و تقاضا
ابتدا به مناطقی از چارت نگاه کنید که قیمت از آنجا به سرعت بالا(تقاضا) یا پایین (عرضه) رفته است .
مرحله بعد علامت گذاری بیس این حرکات می باشد.
همیشه بیرونی ترین حد یک حرکت را علامت گذاری کنید. البته مطابق علاقه شخصی می توانید حد داخلی را نیز علامت گذاری کنید.
RBD, DBR. DBD.RBR
با حرکت قیمت های و لو (سوینگ) ها به وجود می آیند انتهای این حرکات را می توان به عنوان بیس یا پایه علامت گزاری کرد. مثل علامت گذاری مرحله قبل. وقتی بعد از یک صعود ، بیس را علامت گذاری کنیم، رالی –بیس-دراپ (RBD) به وجود می آید و وقتی بعد از یک نزول ، بیس را علامت گذاری کنیم، دراپ –بیس- رالی (DBR) به وجود می آید.
قیمت در امتداد یک صعود یا نزول نیز ، بیس هایی می سازد که این حرکات کوچکتر را رالی –بیس- رالی (RBR) و دراپ –بیس-دراپ (DBD) می نامیم.
تعادل و عدم تعادل
در زمان تشکیل بیس ، قیمت در تعادل است و بین سفارشات خرید و فروش در این ناحیه، تفاوت زیادی نیست و تا زمان حفظ این تعادل ،قیمت صعود یا نزول نمی کند.برای شروع حرکت صعودی یا نزولی قیمت، سفارشات خرید یا فروش باید بیشتر از دیگری باشد. در این مرحله بیس تایید شده و نسبت به گران یا ارزان بودن قیمت، تصمیم گیری می شود.
وقتی قیمت از بیس شروع به حرکت می کند برخی از سفارشات ، پر نشده باقی می مانند. در آینده وقتی قیمت مجددا به بیس بر می گردد، می توان انتظار داشت سفارشات باقی مانده فعال شده و موجب ایجاد واکنش قیمت نسبت به بیس گردند.این همان چیزیست که معامله گران عرضه و تقاضا در پی آنند.
شکست سطوح عرضه و تقاضا
بعد از حمله چند باره به سطوح عرضه و تقاضا و یا در جریان یک حرکت شدید، این سطوح می شکنند.علت آن می تواند پر شدن و حذف تدریجی سفارشات یا ورود ناگهانی تعداد زیادی سفارشات مخالف جهت باشد. سطوح عرضه و تقاضا شکسته شده نیز اهمیت دارند. جایی که زمانی سفارشات فروش بیشتری وود داشت اکنون سفارشات خرید بیشتری دارد که معنای آن این است که در بازگشت به این سطح، می توان انتظار واکنش داشت.این سطوح را گاهی سطوح سواپ نیز می نامند.
در این سطوح می توان انتظار تایید جهت ورود به معامله را داشت.
بخش 2: سطوح عرضه و تقاضا در نقش واکنش هایی به FTR
برای معامله در سطوح عرضه و تقاضا دانستن اینکه این سطوح مش کنند یا نه بسیار جالب خواهد بود. سطوح عرضه و تقاضا با هم تفاوت دارند و برخی از آنها اهمیت بیشتری دارند.بیشتر مقالات سطوح عرضه و تقاضا درباره واکنش به این سطوحند زیرا این موضوع اهمیت دارد . درسته؟ مطمئنا مهمند البته در صورتی که تنها خواسته شما نگاه به انتهای سمت راست چارت و قمار کردن است.
سطوح عرضه و تقاضا واکنش به چه چیزی هستند؟
امیدوارم توجه شما را جلب کرده باشم زیرا اولین بار است که درباره این موضوع مهم مقاله ای نوشته می شود. حتما دارید فریاد می زنید که سطوح عرضه و تقاضا واکنش هایی به دیگر سطوح عرضه و تقاضا یا خطوط مقاومت و حمایت یا سطوح فیبوناچی یا میانگین متحرک هستند.اگر هنوز از این اندیکاتورها استفاده می کنید لطفا یه مقالات تحلیل تکنیکال سر بزنید.
در حقیقت سطوح عرضه و تقاضا واکنش هایی به فلگ لیمیت ها (یک DBRیا RBDیعد از شکست یک های یا لو) هستند. این سطوح قیمت را در یک محدود مشخص نگه می دارند و به شما هشدار تغییر جهت می دهند.مطمئنا در جاهای دیگری هم سطوح عرضه و تقاضا شکل می گیرند. مانند همان هایی که شما فریاد زدید امااین سطوح اهمیت کمتری دارند و بیشتربه درستی یا به صورت کاذب شکسته می شوند. با دانستن سطوح مهم در سمت درست بازار قرار می گیرید.
در این شکل من تعدادی از سطوح عرضه و تقاضا را مشخص کرده ام. آنهایی که بعد ار شکست سقف و کف ها ایجاد می شوند مهمترند. البته سطوح مهم نیز می شکنند پس باید به دقت دنبال علائم بازگشت قیمت بود. وقتی این سطوح مهم می شکنند نیز اهمیت خواهند داشت.
در تصویر بالا یک DBR را می بینید که بعد از شکست سقفهای سمت چپ به وجود آمده است.این سطحی است که بعد از شکست سقف به وجود آمده است و یک FTR می باشد می توان انتظار بازگشت قیمت از آن را داشت ولی می شکند. FTR بعد از آن یک RBD است و اهمیت زیادی دارد . در آنجا باید دنبال پرایس اکشن بود.
نحوه معامله در سطوح عرضه و تقاضا
معمولا گفته می شود که در سطوح عرضه و تقاضا با در نظر گرفتن احتمالات وارد معامله شوید و با در نظر گرفتن نسبت ریسک به ریوارد مناسب در مناطق مناسب به سود می رسید.معامله در این مناطق به صورت کورکورانه انجام می شود استاپ در بالای این سطح و هدف در سطح بعدی قرار می گیرد و معمولا از دستورات لیمیت استفاده می شود.
اگر برنامه درست و کاملی داشته باشید این روش خوب جواب می دهد. ولی هنوز هم قمار است.اما در RTM ما می خواهیم مطمئن شویم که این سطوح شکسته نمی شوند و نسبت ریسک به ریواردمان هم بسیار عالی است (حدود 1 به 15). وقتی در نقاط مناسب به دنبال پرایس اکشن باشید ، دلیلی ندارد که قادر به انجام معاملات عالی با ریسک کم و بازده زیاد نباشید
