مقدمه
معاملهگر هنگام رودررو شدن با مشکلات و سختی های عاطفی حین ترید، متوجه تضادهای درونـی، عمیق و یا حتی تاریک شخصیتی خود میشود که نیـاز بـه درمـان در آن حـس میشود. گاهی اوقـات ایـن درست است ولی اکثراً مشکل جای دیگری است.
اغلب اوقات بین نیاز و شخصیت معاملهگر بـا سیـستم یـا متد وی تضاد وجود دارد. معاملهگر بجای سرزنش خود به خاطر کمبود دیسیپلین و نظم باید این سؤال را هم از خود بپرسد که آیا این مشکلات ناشی از روش و متدی کـه وی بـر آن اسـاس اقـدام بـه معاملـه میکند است؟
پیدا کردن تعادل بین کسی که شما هستید و چگونه معامله میکنید بخش عمدهای از موفقیت در بازارهای مالی خواهد بود.
سؤالات ذیل طراحی شدهاند تا به شما کمک کنند ارزیابیهای از جنبههای مختلـف شخـصیت خـود پیـدا کنید تا با آن به روش مناسب باشخصیت خودتان و به آنچه با آن راحت تر همگام خواهید شـد برسـید.
هیچ جواب درست یا غلطی در انتخاب بین گزینه های موجود وجود ندارد. این سؤالات بههیچ وجه برای بررسـی ثبات عاطفی یا سلامت روانی شما طراحی نشدهاند. بلکـه مـا تـلاش میکنیم بـه درک درسـتی از سـبک شخصیت معاملهگری شما برسیم تا به کمک آن شما به سبک درست معاملاتی خود برسید.
هر مورد شامل دو جمله است، لطفاً گزینهای که بهتر شما را تشریح میکند را انتخاب نمایید:
1)
الف) من معمولاً زودتر از موعد برسر قرار حاضر میشوم تا مطمئن شوم تأخیر ندارم.
ب) من خیلی پایبند به زمان نیستم، معمولاً بر سر قرارها با تأخیر حاضر میشوم.
2)
الف) وقتی مشکلی در معاملاتم پیدا میشود، اولین احساسم ناامیدی و سپس بیرون ریختن احساساتم بـه خارج یا بر درون خودم است.
ب) وقتی مشکلی در معاملاتم پیدا میشود، اولین کار من تلاش برای تمرکز بر آنچه اشتباه شده و سعی در بررسی چگونگی درست کردن آن است.
3)
الف) هنگامیکه من برای غذا خوردن بیرون میروم، معمولاً به رستوران موردعلاقهام میروم و غذای موردعلاقهام را سفارش میدهم.
ب) هنگامیکه من برای غذا خوردن بیرون میروم، دوست دارم به رستورانهای جدیـد بـروم و غذاهای جدید بخورم.
4)
الف) من تمرکزم بر روی جزئیات هست و سعی میکنم تمام اجزا کارم را به بهترین نحو ممکن انجام دھم.
ب) من بجای تمرکز بر روی جزئیات بیشتر کلیت تصویر را میبینم و توجه کمی به جزئیات دارم.
5)
الف) اگر شما صداهای درون ذهن من را هنگام معاملـه کـردن میشنیدید، شـما صـدایی نگـران و افکـاری منفی میشنیدید.
ب) اگر شما صداهای درون ذهن من را هنگام معامله کردن میشنیدید، شما صدای بررسی و آنالیز حرکـت بازار را میشنیدید.
6)
الف) اگر من حق انتخاب رانندگی یک خودرو را داشتم، من انتخابم یک خودرو راحت و آرام بود.
ب) اگر من حق انتخاب رانندگی یک خودرو را داشتم، من انتخابم یک خودرو سریع با هندلینگ عالی بود.
7)
الف) من در پیروی از یک رژیم غذایی یا دوره ورزشی خوب عمل میکنم.
ب) من در پیروی از یک رژیم غذایی یا دوره ورزشی ضعیف عمل میکنم و مکرر خلاف آن عمل مینمایم.
8)
الف) برای من سخت هست که عقبافتادگیها و ضرر حین ترید را فراموش کنم.
ب) عقبافتادگی و ضرر حین ترید را بهعنوان هزینه انجام بیزنس بهراحتی قبول میکنم.
9)
الف) من صرف تعطیلات و مسافرت را در یک جای آرام و ملایم همراه با ریلکسشن دوست دارم.
ب) من صرف تعطیلات و مسافرت را با دیدن جاهای جدید و متنوع دوست دارم.
10)
الف) من برای تعمیر خودرو خود به بازدیدهای دورهای و منظم پایبندم.
ب) من برای تعمیر خودرو خود به بازدیدهای دورهای و منظم پایبندی و اعتقادی ندارم.
11)
الف) در بازارهای مالی مـن گاهی اوقـات احـساس میکنم از همه سـر هستم … گاهی نیـز سـرخورده و احساس پایینتر از دیگران بودن را دارم.
ب) من خیلی احساساتم در بازارهای مالی بالا و پایین نمیشود.
12)
الف) من دنبال یک شغل در یک شرکت باثبات که دارای پرداخت ضمانت شده با مزایا هستم حتی اگر ممکن هست اینجوری پولدار هم نشوم.
ب) من داشتن یک شغل در یک شرکت استارت آپ (تازه و نوپا ولی دارای ظرفیت رشد بالا) که قابلیت پولدار شدن را به من بدهد دوست دارم حتی اگر شرایط بر وفق مراد پیش نرفت این منجـر بـه از کـار بیکـار شـدنم شود.
13)
الف) من تلاشم خوردن غذای سالم و انجام تمرینات و استراحت کافی است.
ب) من سرم خیلی شلوغ هست و معمولاً فرصت خوردن، ورزش و استراحت کافی ندارم.
14)
الف) من بااحساسم معامله میکنم
ب) من بر اساس عقل و منطق معامله میکنم .
15)
الف) من معمولاً از جروبحث پرهیز میکنم .
ب) من دنبال بحث و تعیین تکلیف موضوع هستم.
بررسی و امتیازدهی
“سطح هوشیاری”
موارد 1، 4، 7 ،10 و 13 بـه بررسـی ویژگـی از شخـصیت میپردازند بـه نـام “هوشیاری”. یـک فـرد هوشیار کسی است که دارای سطح بـالایی از توانـایی خودکنترلی و اسـتقامت درونـی اسـت. اگـر شـما بیشتر گزینه “الف” را در این موارد انتخاب کردید سطح هوشیاری شما بالاست. معاملهگران هوشیار توانـایی خوبی در پیروی از قوانین معاملاتی داشته و معمولاً عملکرد خـوبی در اجـرا کامـل دستگاههای مکـانیکی دارند.
معامله گرانی که سطح هوشیاری پایینی دارنـد در پیـروی 100 %از دسـتورات مشکل دارند و بیـشتر حسی معامله میکنند. اگر شما دارای سطح هوشیاری بالایی هستند، بهصورت ایـده آل، شـما بایـد دنبـال سبکی از معامله گری باشید که بیشتر ساختاریافته و شـامل جزئیـات اسـت. تـلاش بـرای معاملهگری در یـک محیط کاملاً ساختاریافته برای یک معامله گر با هوشیاری پـایین تنها منجـر بـه ناامیدی خواهد شـد.
چنـین معامله گری به روشهایی که با دید کلی و عدم نیاز خاص به توجه به جزئیات کارایی دارند بهتر واکنش نشان میدهد. مشابه با آن، معاملهگر با هوشیاری بالا معاملات فعال بـا قـوانین کنتـرل ضـرر سفتوسخت بـرایش راحتتر هست. تعداد معاملات کم و پارامترهای کنترل ریسک بازتر برای معامله معامله گر با سطح هوشیاری پایینتر راحتتر و شدنیتر خواهد بود.
“رنجش عاطفی”
موارد 2 ،5 ،8 ،11 و 14به بررسی ویژگی از شخصیت میپردازد بنام “رنجش عاطفی”. رنجـش عـاطفی بـه گرایشی از وجود انسان که تجربه عواطف منفی را میکند میپردازد. اگر بیشتر انتخابهای شما از این مـوارد گزینه الف بود شما دارای سطح بالایی از رنجش عاطفی هستید. تمایـل معامله گر بـه سـطح بـالای رنجـش عاطفی موجب تداخل بیشتر احساسات در معاملات وی خواهد بود.
سودها موجب ایجاد اعتمادبهنفس بیشازحد و ضررها موجب ایجاد ترس و تعلل خواهند بود. معاملهگری کـه دارای سـطح پـایینی از رنجـش عـاطفی است بسیار بهتر به مسائل و مشکلات معاملهگری از طریق تلاش برای تحلیل و حل مسئله خواهد پرداخـت. او بردها یا باختها را به خود نمیگیرد و احساس ضعف درونـی نمیکنـد. گاهی اوقـات نیـز رنجـش عـاطفی متفاوت عمل میکند.
اکثر اوقات فردی که دارای سطح بالایی از رنجش عـاطفی است دارای روحیهای حساس هست و میتواند از این حساسیت در جهت تـشخیص بـازار بـر اسـاس احـساس خـود کمـک بگیـرد. معاملهگری کـه دارای سـطح پـایینی از رنجـش عـاطفی اسـت تـداخل احـساسی کمـی در حـین معاملهگری احساس خواهد کرد اما درعینحال از حس نسبت به بازار کمتر برخوردار خواهد بـود و دیـدی نـسبت بـه در ضرر رفتن معاملات نخواهد داشت.
در تجارب اخیرم، من از میزان بالا بودن رنجش عـاطفی بـالا در معاملهگران بـسیار موفـق حـسی (معاملهگران بـدون سیـستم مکانیکـال) متعجـب شدهام. با این وجود بـرای همین معاملهگران روشهای معاملهگری فعال سخت و دردسر آفرین هست چون بعد از بردهای یـا باخـت ها بـه علـت تعدد معاملات زمان کافی برای به دست آوردن تعادل احساسی نخواهند داشت.
این منجر به دور تسلـسل وار ضررها و ایجاد عمیق درادان خواهد شد. برای معاملهگران با سطح رنجـش عـاطفی پـایین خیلـی راحتتر از پس ضرر ھا برمیآیند چون کمتر احساساتشان به عزتنفسشان گره میخورد.
“ریسک گریزی”
موارد 3 ،6 ،9 ،12 و 15 ریسک گریزی یک معاملهگر را اندازه میگیرند. یک معاملهگر ریسک گریـز توانـایی تحمـل ضررهای بزرگ را ندارد و ترجیحش سودهای مستمر هرچند کوچکتر هست با ضررهای کاملاً کنترلشده تا سودهای بزرگتر با درادان های عمیقتر. اگر شما بیشتر گزینه الف را انتخاب کردهاید شما بیـشتر یـک معاملهگر ریسک گریز هستند.
معاملهگری با استاپ های دقیـق و مـدیریت سـرمایه، معاملهگری در تایمهای پایین جایی که ریسک توسط زمان نگهداری سفارش قابلکنترل است بهطور طبیعـی مناسـب معاملهگر ریسک گریز است. معاملهگر ریسکپذیر از تحریک و چالش لذت میبرد. معـاملات بزرگتر و زمـان نگهداشتنهای طولانیتر برای وی قابل تحملتر است. معامله ریسکپذیر بهراحتی وارد معـاملات خـود میشود و در هنگام نوسانات پایین حوصلهاش سر خواهد رفت و دچار مشکل خواهد شد.
معاملهگر ریـسک گریز معمولاً برای نگهداشتن معاملات خود دچار مشکلات عدیده ای خواهد بود و جلوی رشد سـود معـاملات خود را خواهد گرفت تـا جلـوی برگشتها را بگیـرد. ایـن معاملهگر در زمـان اوج نوسـانات بـازار دچـار چـالش اساسی خواهد شد. توزیع حجم دهی به معاملات برای وی کلید موفقیت خواهد بود.
گرفتن معاملات کوچک حوصله معاملهگر ریسکپذیر را سر خواهد برد و باعث کاهش شدید تمرکز وی خواهد شد. معاملات بزرگ نیـز باعث فشار بر روی معاملهگر ریسک گریز خواهد بود که باعث کاهش تمرکز وی خواهد شد.
“بررسی نهایی”
نهایتاً ترکیب این سه بعد از شخصیت معاملهگر و نه یک بعد بهتنهایی باعـث ایجـاد خروجـی معـاملات خواهد بود. بر اساس تجربه من معاملهگری ضعیفترین نتایج را به دست خواهد آورد که در عین ریسکپذیری دارای سطح هوشیاری پایین و رنجش عاطفی بالاتری باشد. چنـین معاملهگری بهراحتی بـر روی حجمهای بزرگ قمار میکند و اغلب این راحتی درگرفتن معاملات ناشی از سرخوردگی عاطفی اسـت.
یـک مثـال در این رابطه شرایط یک معاملهگری است که بعد از تحمل یک ضرر سرخورده شده و با دو برابر کـردن حجـم خـود در معامله بعدی میخوابد پول ازدسترفته را سریعاً پس بگیرد.
در مقابل، من تعداد بسیار معدودی معاملهگر بـسیار ریـسک گریـز دیدهام کـه کاملاً موفق هستند. معاملهگر ریسک گریزی که دارای سطح بالای از رنجش عاطفی است محرک اصلیاش ترس از ضـرر هست تا طمع در سود. این حفظ معاملات سنگین و مستعد برای سودهای بـزرگ را سـخت میکند. اغلـب ایـن معاملهگران خـود را در ایـن مـورد و تخریـب فرصـت ایشان سـرزنش میکنند امـا واقعیـت ایـن هست کـه شخصیت آنها برای سرمایهگذاری بسیار مناسبتر هست تا معاملهگری.
اگر من امکان انتخاب یک الگوی شخصیتی ایده آل بـرای معاملهگری را داشـتم، انتخـابم یـک معاملهگر ریسکپذیر با رنجش عاطفی پایین و سـطح هوشیاری بـالا بـود. ایـن نـوع از معاملهگران در پیـروی از قـوانین معاملاتی (ورود، خروج و مدیریت سرمایه) دارای عملکـرد مناسـب و دارای دیـسیپلین و نظـم خـوب در آمادهسازی قبل از معاملهگری میباشند.
آنها ضرر را به خود نمیگیرند که این توانایی تحمل سلسلهای از ضررها را به آنها میدهد. هنگامیکه آنها یک معامله خوب میبینند راحت معامله حجیم را میپذیرند و لذا متوسط سودهای آنها بر متوسط ضررهایشان غلبه میکند.
در آخر اجازه بدین من یک بعد مهم دیگر که مرتبط با رنجش عاطفی و احـساسات معاملهگر هست را بیان نمایم. من به شدت معتقدم سبک معاملهگری بهاندازه سبک شخـصیتی در موفقیـت یـک معاملهگر مؤثر است. بعضی افراد اطلاعات را بهطور مستقیم و بر اساس نشانههای تصویری و غیرکلامی بررسـی میکنند سایرین تنها بر اساس تحلیل و منطق این کار را انجام میدهند. هر دو سـبک معاملهگری میتواند منجـر بـه ایجاد سود در بازارهای مالی شود اما نکته مهم ایـن هست کـه شخـصیت معاملهگر بـا سـبک معاملهگری او مطابقت داشته باشد.
نویسنده: برت استینبرگر
مترجم: محمد بیدآبادی