جلسه شانزدهم: مقدمه ای بر رفتار شناسی حرکت ( معرفی اجزای روندهای کلاسیک)

ویدئو مقدمه ای بر رفتار شناسی حرکت ( معرفی اجزای روندهای کلاسیک)

جدول زمانی عنوان های مطرح شده در ویدئو

خلاصه ویدئو

در این جلسه که درواقع اولین جلسه فصل دوم هستش انشالله بتونیم به رفتار شناسی حرکت و مباحثی درمورد سطوح عرضه و تقاضا اشاره کنیم و برای اینکه وارد مبحث بشیم در این جلسه مقدمه ای داریم برای سطوح عرضه تقاضا و رفتار شناسیه حرکت قیمت و ایشالله سعی میکنیم که در ادامه با شناخت گره های معاملاتی و انواع گره های معاملاتی که توسط الگوهای پرایسی درواقع میتونیم اون هارو بدست بیاریم سطوح بهتری رو پیدا کنیم.

برای اینکه ریسک به ریوارد بهتری داشته باشیم و انشالله توی بحث عرضه و تقاضا میرسیم به اینکه نواحی با احتمال قدرت حرکت بیشتری داشته باشیم و برای اینکه وارد بحث عرضه و تقاضا بشیم برای مقدمه کمی تا قسمتی درمورد اجزای روندهای کلاسیک صحبت میکنیم  که بدونیم ما دنبال چی هستیم و دنبال یک حالا پرایس کار و تکنیکال کار دنبال چه حرکت های باشیم که اون حرکت هارو به عنوان سطوح عرضه و تقاضا بشناسیم .

اگر خاطرتون باشه ما در یک جلسه ای درخصوص روند های کلاسیک صحبت میکردیم عرض کردیم که مثلا برای یک روند نزولی شما می تونید دوتا قله رو 1 و 2 به همدیگه وصل کنید و یک کپی هم (ازخط) ازش در دره 3 مابین ازش داشته باشید و بگید که یک روندنزولی دارید.

گفتیم که این تعریف روند برای مبحث کلاسیک برای ترید بدرمون نمیخوره .و اما تعریفی برای خودمون برای روند داشتیم که خدمت شما عرض کردیم و اما توی این روندی که توی بحث کلاسیک هستش حرکت هایی که وجود داره این حرکت ها ازنظر ما شامل ساختاری هستش.

این ساختار رو مطابق با همون دیدگاهی که از قبل در خدمت شما بودیم که حرکت 4 استراحت 5 تقسیم بندی کردیم و کوچکترین جزو یک روند رو یک اصلاح 5 میدونیم یک پولبک 6 میدونیم که این اصلاح و این پولبک میتونه طولی برابر با یک ای تی ار همون تایم فریم داشته باشه توی این جلسه دیگه نمیخوایم وارد اون مباحث قبلی بشیم.

میتویند برید درموردش بیشتر تحقیق کنید و بیشتر بررسی کنید. بحث بیشتری که میخوایم داشته باشیم که میگم برید خودتون تحقیق کنید .البته ماکه نداریم  توی بحث زاویه ها و روند ها چون وارد بحث زمان میشه ماهم دیگه نمیتونید بیشتر از این وارد اون مبحث بشیم اما اگه دنبال کار تحقیقاتی هستید.

میتونید از این موضوع استفاده کنید که به هرحال خطوط زاویه دار در آقازاده مارکت میتونه یکی از بهترین سطوح در چارت باش. اون چیزی که توی این مبحث شاید حالا فکر میکنم توی مبحث قبلی بحش اشاره نکردیم و اینجا درموردش صحبت کنیم.

بیایم یک درواقع اولویت بندی برای این سطوح داشته باشیم برای خطوط روند و کانال داشته باشیم اگه خاطرتون باشه ما دونوع پیوت داشتیم پیوت مینور بود و پیوت ماژور که برای ترسیم یک سطحی که حالا اینجوری 7 حمایت مقاومتی که استاتیک بود و ثابت بود بصورت افقی بود مافقط ازیک دره و از یک قله استفاده میکردیم.

توی ترسیم خطوط روند و خطوط کانال خطوط مورب اینطوری شاید بهتر باشه ما به اجبار باید از دوتا پیوت استفاده کنیم که این دوتا پیوت لزوما این نیستش که مثلا هم تراز باشند مثلا جفتشون ماژور باشند یا جفتشون مینور باشند بخاطر همین ما انواع خط های مورب رو از نظر درجه اهمیت داریم که میتونه از به هم وصل شدن دوتا مثلا این1 مشکیه رو بگیریم.

پیوت ماژور و اینیکی 2 رو هم بگیریم یک پیت ماژور از بهم وصل شدن دوتا پیوت ماژور درواقع این خط8 رو داشته باشیم بعضی اوقات میتونید از به هم وصل کردن یک پیوت ماژور1 و یک پیوت مینوری 9 خط مورب 10 داشته باشید.

من این رو توخالی به عنوان این بهشه ماژورو این بشه مینور.میتونید یک خط مورب دیگه داشته باشی د یا یک خط داینامیک داشته باشید.بعضی اوقات مثلا در همین تایمی که هستیم. شما اینجا یک خط روند دیگه میتونید داشته باشید از این پیوت مینوری11 به این12 پیوت مینوری مثلا این خط میتونه یکی دیگه از خطوتمون باشه .پس یدونه شد ماژور به ماژور13 یدونه شد.

ماژور به مینور14.و یدونه شد مینور به مینور15.و گاهی اوقات هم اگه میتونید برید بگردید پیدا کنید ببینید که امکانپزیر هستش یا نه میتویند بیاید خطوطی رو داشته باشید که یک پیوت مینر رو مثلا اینجا 16 یک پیوت مینور دارید یک پیوت مینور17 رو به یک پیوت ماژور باید وصل کنید.

یعنی اینجوری17 باید برعکس باشه .مینور16 به ماژور18 باید وصل بشه مثل این  19 که خطوط کانال به شما میده همون خطوط دایورجنس هارو به شما میده دیگه به شما خط روندهارو نمیده البته میتویند توی خطوت مورب از این هم استفاده کنید.

مثلا اینجا 18 یدونه پیوت ماژور دارید اینجا 9 یک پیوت مینور دارید .میتویند بیاید این پویت ماژور18 رو به این پیوت مینور9 وصل کنید و امتداد بدید یک سطوح 20 میانی داشته باشید.

به هر حال چهار نوع خط موربی که میتونیم ترسیم بکنیم شامل به ترتیب از نظر اولویت. یک خط قوی از بهم وصل شدن یک پیوت ماژور به ماژور13 و بعد از اون. ایندوتا 14 و17که میگیم تقریبا با هم هم ترازهستند که بیاید یک مینور رو به یک ماژور17 وصل کنید .و یا اینکه یک ماژور رو به یک مینور14 وصل کنید.

مینور به مینور15 هم که درواقع ضعیفترین  خطوط مورب هستش و این نوع خطی که درواقع این دوتا ستای آخری .درواقع این اولیه13 خطرناکه به عنوان خط تریگر لاین ازش استفاده کردن .معمولا ما تریگرلاینهارو چون در تایمهای تریگر استفاده میکنیم  به نصبت تایم ساختاریکه اومدیم و دنبال موقعیت میگردیم این نوع 15 مینور به مینورها میشه بهترین نوع خطوط تریگر لاین یا حتی حالا خطروند هم باشه به عنوان خطروند15 ازش استفاده نکنید.

احتمال شکسته شدن این سطح بسیار بیشتر هستش کلا قبلا هم گفتیم که سطوح مینوری ساخته میشند بخاطر اینکه شکسته بشند .به هر حال اینه م اولویت بندی که میتونید بیاید به سایر مواردی که قبلا در مورد ارزشگذاریه سطوح  خدمت شما عرض کردیم این مورد رو هم به خطروند اضافه کنید .یعنی خطروند یک آیتم ارزش گذاریه دیگه هم علاوه بر اون مواردی که اعم از چی بود؟

اگر خاطرتون باشه –یدونه تایم فریم بود .یدونه تعداد دفعات برخورد بود –یدونه فاصله زمانی بود-یدونه فاصله قیمتی بود –پنجمی هم ترکیب قیمت و زمان یعنی واگراییه زمانی بود که برای ارزشگذاری سطوح استفاده میکردیم .از این به بعد انشالله یکسری سطوح دیگه داریم که  به عنوان گره های معاملاتی هستش و توی  بحث گره های معاملاتی یک آیتم دیگه ای بجز این موارد  بهش اضافه میشه که در آینده درموردش صحبت خواهیم کرد .

اما این آقازاده ها انواع اولویت بندی برای سطوح مورب. و اما چرا اینهارو گفتیم .یعنی یک بحثی رو داشتیم خدمت شما که یک حرکتی دارید 1 و یک اصلاحی 2 داریم  مطابق اولین جلسه ای که خدمت شما بودیم بازار شامل حرکت و اصلاح هستش به این 2 اصلاحه گفتیم کوچکترین جزو حرکت روند برای ما محسوب میشه و بهش حرکت پولبک یا درواقع به نوعی ازش توی یکی از مباحثی که داریم به عنوان گام حرکتی هم از این 2 پولبکه استفاده میشه.

اینو چرا قطع کردیم اومدیم این هارو گفتیم بخاطر اینکه شما از بهم وصل کردن دوتا سطح مینوری میتونید یک حرکت  پولبک داشته باشید  یعنی اگه شما حرکتی در این تایم پیدا کنید مثلا از اینجا 3 اینآقازاده یک پیوت رفته بالا اینجا هم 4 یک پیوت دیگه اومده پایین دوتا پیوتی که مینور هستند فاصله حرکت بین دو سطحی که از درواقع یک پیوت مینور3 به یک پیوت مینور4 دیگه حرکت کرده این فاصله 5 رو ما به عنوان کوچکترین جزو مارکت میشناسیم و بهش حرکت پولبکی میگیم.

معمولا ببیند الان چقدره طولش 5 سی خورده ای پپه توی توی چهار ساعته هستیم  توان حرکتی سی تا هستش اینه م)طول حرکت5( تقریبا حالا سی و خورده ای و این5 کوچکترین جزو حرکت و به عنوان پولبک شناخیته میشه  یکجزو بالاتر از پولبک رو که ما به عنوان لگ یا لگهای حرکتی  میشناسیم حرکتی هستش که از یک پیوت6 به  یک پیوت7 دیگه ای هستش اما این پیوت تا پیوت دیگه  معمولا دوتا پیوت  ماژور هستش.

البته ما به یک نوع دیگه ای نگاه میکنیم و میگیم هرگاه حرکتی داشته باشیم از یک پیوت8  تا پیوت9 دیگر که طول این10 حرکت سه برابر ای تی ار اون تایمفرمی باشه که ما در داخلش هستیم و داریم بحث حرکتهارو توش درواقع بررسی میکنیم  این10 میشه یک لگ. میشه یک لگ حرکتی میشه چرا یک لگ حرکتی میشه ؟ چون لگ ها  دستبندی دارند  

اجزای روند

فعلا توی بحث اجزای روند که درخدمت شما هستیم پس کوچکترین5 شد پولبک  فاصله یک ای تی ار .اگر سه تا ای تی ار حرکت 10داشته باشیم. مثلا این یکی این دوتا این سه 11 تا  میشه یک لگ حرکت .ودیگه اون داستان سه تا کندل استاندارد اینهایی که قبلا صحبتش رو کردیم اینجا میخوایم از اون حالت در بیایم بیرون و بصورت ای تی ار نگاه کنیم .

بصورت حرکتهای  حالا دیگه ممکنه بصورت حرکتهای چندین کندل باشه اما  بین این حرکتی 10 که داریم صحبت میکنیم و سه برابر ای تی ار هستش که یک لگ هستش دیگه نباید پیوتی( بین مثلا حرکت 6 تا 7) وجود داشته باشه .یعنی یک حرکت کاملا شارپ با مومنتوم اینکه حالا میتونه خودش حالا اجزای دیگه ای هم داشته باشه الان میرسیم درموردش صحبت خواهیم کرد.

پس هروقت گفتیم لگ یعنی اینکه یک حرکتی داریم بین دوتا پیوت که فاصلش حداقل سه برابر ای تی ار هستش یعنی اگه اینجا و شما اومدید این فاصله (6 تا 7) رو اندازه گرفتید دویست و بیستا باشه حالا دویستو ده بگیریم که راحت تر باشیم تقصیم برسه کنیم میشه هفتاد .یعنی سه تا هفتاد تا حرکت کرده ای تی ار چقدره؟ای تی ار 73 تقریبا میشه برای دیلی هستش  گام حرکتیش البته تی اچش 73 هستش  و سه تا هفتادتا دویست و ده تا حرکت کرده.

پس شما یک لگ دارید .که این لگ (6 تا 7) حرکتی برای تایم دیلی هستش .فکر میکنم واژه جدیدی گفتیم به نام تی اچ البته اکثر دوستان میدونند اونهایی که با ما نبودن تو کانالها شاید با این واژه مانوس نباشند ما یک دیلی رنج 12 داشتیم و دی ار داشتیم که این 12 عدد بود.عدد کندل لای و روزانه بود .و اوریج دیلی رنج هم داریم که انشالله در آینده در موردش شاید صحبت کردیم .یکی از سوالات گروه هم بود.

درموردش قبلا صحبت کردیم یدونه ترو رنج تی ار یا به نوعی اویج ترو رنج داشتیم که به نوعی این13 عدد هستش و یدونه تی اچ 14 داشتیم توان حرکتی داشتیم یا تی اچ مون رو دیگه ترجمش نکردیم (به انگلیسی) به عنوان تی اچ استفاده میکنیم . تی اچ یا توان حرکتی که مطابق با همون 66 درصد قیمت جاری و اون فرمول هایی که قبلا درخصوصش صحبت کردیم حساب میشد.

به عنوان توان حرکتی توی این بحث گام حرکتی  معمولا از دوتای اینها استفاده میکنیم هم از تی اچ14 استفاده میکنی م و هم از تی ار13 زیاد فرق اون چنانی با همدیگه ندارند. شما مثلا تو همین چارت یوردلارنگاه کنید تی اچ ش15 پانزده هستش برای یکساعته  ای تی ارش 16 نه هستش یعنی اینکه در یکساعته از توان15 حرکتیش عقب افتاده ولی حرکت مثلا کندل یکساعته الان17 مطابق با همون درواقع او ریج ترو 16 رنجش حرکت کرده.

توی چهارساعته تی اچ ش18 سی هستش .تقریبا یکچیزی حول هوش دوسومش رو حرکت کرده 19 این کندل زنده ای21 که الان داره بال بال میزنه هم ده پپ حرکت کرده و بره اینجا 20 رو انگلفینگ بکنه واینجارو یجورایی پوشش بده اونموقع شاید بیشتر از این بیست تاهم بشه توی این هم 14 توان دیلی .ای تی ار دیلی13 و دیلی رنجش12 .اینهم 22 برای ویکلی صدوشصت سه و صد و شصت و هشت .برای مانتلی23 سیصد تقریبا چهل و اون هم (ای تی  ار)چهارصد. توی مانتلی یک کوچولو بیشتر از توانش  حرکت کرده.

( ای تی ار بیشتر از توان حرکتی حرکت کرده ) و به هر حال اینها عددهایی که وجود داره برای لگها از هر کدوم از اینها استفاده کردید چون شما ای تی ار هم استفاده کنید یک چیزی حول حوش هشتاد تا صد و بیست درصد بود یعنی این عدد رو هم میتونه پوشش بده .و اما درمورد آقازاده لگی که داشتیم درموردش صحبت میکردی م .دسته بندی که میتونیم برای خود لگها داشته باشیم. 

لگ هارو میتونیم به عنوان یک لگ ضعیف1 داشته باشیم.یعنی اینکه ببینید لگ هستش یعنی سه برابر ای تی ار رو حرکت کرده اما  ضعیف حرکت کرده .و این لگ میتونه قوی 2 حرکت کرده باشه.

و این آقازاده لگ میتونه  قوی تر 3 حرکت کرده باشه .پس شد ضعیف1 قوی2 قویتر3 البته یک حرکت هم داریم پلها 4 و اسپایک ها  دیگه توی مبحث لگ هامون حسابش نمیاریم. یک سرفصل جدیدی رودرموردش باز میکنیم و صحبت میکنیم.

البته جزو لگ ها هستش و اون سه برابر ای تی ار رو باید حرکت داشته باشه و معمولا ما به لگ ضعیف 1 بعضی از اوقات اینها نزدیک هستش به هم از نظر تعریف  چون سی پی میشه کمپرس میشه ببنید چرا این زاویه تغییر میکنه ؟

بخاطر اینکه تعداد کندل هایی که توی یک لگ1 ضعیف هستش خیلی تو همدیگه هستش نویزها بیشتره کندل ها همدیگه رو به نوعی پوشش دادند و ازهم فرار نکردند  و بخاطر همین شرایط سی پی و شرایط کمپرسی که درمواقع وجود داره خیلی از اوقات ما بخاطر اون تشابه به  لگهای درواقع ضعیف1 پولبک هم ممکنه بگیم اما  در نظر داشته باشید که وقتی صحبت از پولبک هستش.

ما یک ای تی ار حرکت داریم اما لگ ضعیف1 میتونه حتی تا سه برابر ای تی ارهم طول حرکت داشته باشه  اما خوب به هر حال بخاطر اون نزدیکی و فشردگی کوچک بودن کمپرس بودن. بعضی اوقات به لگهای ضعیف هم پولبک  گفته میشه . اما پولبک5 وقتی میگیم  خودش واحد حرکته برای ما گام حرکتی هستش و مبنای اندازه گیری هستش یعنی اینکه وقتی یک 5 پولبک دارید یک ای تی ار دارید اونموقع سه تاش 6 میشه یک لگ .

و لگ ها دسته بندیشون از نظر زاویه حرکت هستش و این زاویه حرکت اونچیزی هستش که ما انشالله در آینده  میخوایم به سمتش بریم و به دنبال پیدا کردن نواحیه عرضه تقاضایی باشیم که  توش مومنتوم وجود داشته باشه توش حجم وجود داشته باشه  توش لیکوییتی وجود داشته باشه توش دیدگاه وجود داشته باشه که درموردشون به امیدخدا صحبت خواهیم کرد .

واما مطلب بعدی درمورد این آقازاده انواع لگها زاویه حرکت هستش معمولا بین 15 تا 30 درجه این 1 ضعیف ترینه حرکت داره معمولا بین 30 تا 45 درجه این2 لگ قوی زاویه حرکت داره .و 45 تا 60 هم لگ قویتر3 برای ما میتونه زاویه حرکت داشته باشه و این  4یدونه که دیگه 90درجه میشه مثل این7 و شما میتونید از عدم درواقع اون هموپوشانی و یا فراریت کندل ها هم میتونید بیاید لگ هارو یک جورایی برای خودتون دسته بندی کنید .

یک فرمولی مثلا بنویسید که اگر مثلا کندل نویزی  کمتری داشته باشه میتونید هیچ کندلی ببنید این 9 کندل کلوزش از این 8 جدا شده این کندل10 از این کندل9 کلوزش جدا شده اینجا 11 نگاه کنید کلوز بالاتراز کندل قبلی هستش ولی اینجا12 کلوز بالاتر از این( کندل قبلی11) نیستش .

اینجا 12 شما اون مومنتوم لازمی که شما باید داشته بشید رو دیگه ندارید و میتونید مومنتوم رو اینجا13 ببینید بازار کاملا مومنتوم داره بالاش13 بسته شده بالاتر بشته شده بالاتر بسته شده ( منظور کندل ها کلوزهاشون بالاتر از های همدیگه هستش و تداخل و همپوشانی ندارند) و کندلها کاملا از همدیگه جدا هستند و این میتونه یکی درواقع از اون آیتم هایی باشه که شما میتونید برای جداسازی درواقع  لگ ها هم ازش استفاده کنید.

عدم وجود حالا میگن کندلهای مخالف و همه مسایل یک موضوع رو بگم بعدا بریم سراغ تصویری که از سم سیدن هستش.اینکه  ما گفتیم کوچکترین جزو روند پولبک هستش .اگر شما یک پولبک داشته باشید و یک لگ داشته باشید .این 14 مثلا یک لگش و این 15 هم یک  پولبک  کوچولویه اگه این دوتا در کنار هم باشند و باهمدیگه ترکیب بشند.

مثلا مثل این 14سه واحد حرکت یک15 واحد برگشت شما یک سویینگ دارید .حتما سویینگ های و سویینگ لو رو به خاطر دارید و این مبحثی که ما الان داریم میگیم یک  سویینگ دارید با اون بحث سویینگهای و سویینگ لو یعنی اینکه ابتدا و انتهای لگهای حرکتی یک کوچولو با همدیگه متفاوته ما کلا به این ترکیبی (14 با 15) که  وجود داره میگیم سویینگ که یک ورژن بالاتر میشه.

-پس شد پولبک ها- شد لگ ها و شد سویینگ ها یعنی  این (14با15) الان یک سویینگ شما میتویند در کنارش مثلا اینجا 16یک حرکت دیگه هم داشته باشید .میتونه دوتا لگ16و14 در کنار همدیگه قرار بگییره  بشه یک سویینگ و اگر دوتا سویینگ با همدیگه ترکیب بشند اونموقع شما یک روند دارید. یعنی روندها که اصلی ترین ساختار درواقع حرکتی بود.

که حالا میخواستیم بیایم تیکه تیکش کنیم تشکیل شده هستش از سویینگ ها و سویینگ ها تشکیل شده هستش از لگ ها و پولبک ها به ترتیب اگه بخوایم بگیم از کوچکترین میشه پولبک.لگ.سویینگ.و روند.

الان این حرکت هایی که کنار هم گذاشتیم یکسری دوستان میگن یکجورایی داره شبیه الگوهای ژاپنی میشه. بله همون هم میتونه باشه شما میتونید بیاید همین مبحث ای تی ار رو حتی با همون الگوها هم  ترکیب کنید .مثلا الگوی چی بود؟ الگوی آی17 بود اگه اشتباه نکنم  یک الگوی آی 17داشته باشید از ترکیب دوتا الگوی آی. وی 18 بدست میاد اگه اشتباه نکنم.  

و اگه دوتا وی رو با همدیگه  داشتید ان به دست می اومد .یک همچین شکلی این19 یک وی و اینه م20 یک وی دیگه  که با هم دیگه یک الگوی ان (20.19) داشتید که این الگو انه به نوعی باهمدیگه یک ساختار کوچکتر هستش از آقازاده روند اگه حالا شما بیاید و این سویینگ ها رو در کنار همدیگه داشته باشید که میشه روند پس داریم یکجوری میرسیم به بحث سویینگی که از یک تعریف دیگه احتمالا توی خاطرتون هستش.

توی بحث کلاسیک زمانیکه  یک مستطیلی اینجوری21 میکشیدیم میگفتیم که بازار توی حالت ساید و سویینگ و رنج هستش این آقازاده سویینگی که  درموردش صحبت میکردیم از اینجا هم میتونه اومده باشه از در کنار همقرار گرفتن تعدادی از لگها و پولبکها سویینگها 21بوجود میاد و این سویینگی که اینجا 21 بازار درحالت سویینگه درحالت رنج هستش . 

پس اینهم شد بحث سویینگ و اینهم داشته باشید که وقتی صحبت از سویینگ میشه لزوما این نیستش که یک مستطیل21 داشته باشیدو بگید که یک سویینگ دارید و این سویینگ میتونه اینشکلی 22 هم باشه .الان بازار 22 توی یک سوینگه یک حرکتی داریم حالا به ریزش زیاد کاری نداریم یک حرکت 23 یک برگشت 24 و یک حرکت 25 دیگه یک سویینگ دارید یک بازار ساید داریم.

ببینید حالت 22 روند داره به خودش میگیره  امایک کوچولول کجکی شده همون سویینگی که شما توی  بحث کلاسیک داشتید و مستطیل هارو ترسیم میکردید و به عنوان سویینگ میشناختید این سویینگ میتونه این شکلی هم بشه یعنی مثلا اینجا 26 شما یک سویینگ دارید.

و موضوع اصلی این هستش که این مواردی که داریم درموردشون صحبت می کنیم به همدیگه تبدیل میشند یعنی شما در این تایمی که هستید.

و این حرکتی که اینجا 1دارید اینجا به عنوان یک پولبک دارید ازش نام میبرید میتونه در یک تایم دیگه ای به عنوان لگ باشه و قابل تبدیل هستند به همدیگه اینرو هم مد نظر داشته باشید .و اما بریم یک نگاهی به تصویر سم سیدن بزنیم . خب اینهم همون تصویری که در موردشون صحبت کردیم .

فکر میکنم که از یک پی دی اف و کتابی هستش که برای آقای سم سیدن هستش و خاطرات پنج سال حالا ترید کردنهاش .و اما سه تا حرکت داره حرکت ضعیف 2 داره حرکت قوی3 داره درواقع قوی شماره یک یا استرانگ وو نوع قویتر4 یا قویترین استرانگست. به هر حال  ما به عنوان ضعیف 2 .قوی 3 و قویتر4. و همون طور که میبینید توی یک حرکت ضعیف 2 وتوی یک لگ حرکتی ضعیف توی یک حرکت پولبکی کندلها توی دل همدیگه هستند.

و کندل های نویز یا کندلهای معکوس وجود داره توی یک حرکت قوی اینجا 2 گفتیم پانزده تا سی درجه توی یک حرکت قوی3 کندل ها همه در یک را ستا هستند اما از همدیگه فرار نکردند وفراتر از حالا اینکه میگیم فراتر اگه صعودی باشه بالاتر واگه نزولی باشه پایین تر از اونجا های و اینجا لوی همدیگه کلوز نکردند و یک ورژن اونطرف تر قوی تر4 کندل ها بالاتر ( حرکت صعودی) ودر این حالت (حرکت نزولی) پایین تر ازهمدیگه بسته شدند و کم کم داریم وارد بحث شیرین ساپلای و دیمند میشیم.

عرضه و تقاضا.ساپلای بالا هستش و دیمند پایین. و یک حرکت ریزشیه شارپ5 به شما یک سطح عرضه میده یک سطح عرضه یک گره ای میده که به عنوان سطح عرضه هستش.

چرا ما داریم از حرکت شارپ یاد میکنیم که به شما سطح عرضه میده.بریم رو چارت یعنی مثلا اینجا6 یا اینجا6 یا اینجا6 عرضه تقاضا نیستش چرا در تمام تیک به تیک بازار سطوح عرضه و تقاضا هستش به هر حال وقتی معامله ای صورت گرفته یعنی عرضه ای صورت گرفته ویا تقاضایی بوده اینکه حالا اول عرضه بوده یا بعد تقاضا بوده بین علما توی این بحث دعوا هستش.

چرا مثلا اینجا 7شما یک حرکت صعودی دارید این حرکت صعودی رو میگن بایر ها باعث بالا رفتن قیمت شدند ببینید باعقل و منطق یکوچولو با هم جور در نمیاد چون کسی که خریدار هستش معمولا قیمت بالاتر8 که پیشنهاد نمیکنه مگر اینکه دیوانه باشه خریدارمعمولا قیمت پایین تر9 پیشنهاد میکنه اینکه قیمت داره (حرکت صعودی7) میره بالا آیا فروشنده ها دارند اینو بالا میبرند یا خریدارها اینو دارند بالا میبرنید.ببینید اولین قیمت بالارو کی ارایه میکنه؟

اولین قیمت بالا رفتن رو فروشنده دوست داره قیمت بالاتر بفروشه میگه مثلا اینجا 10 که بازار داره میره بالا میگه من اینجا 11 میفروشم این 11قمیت رو پیشنهاد میکنه اون موقع اگه خریدار بگه من خریدم قیمت 12میره بالاتر شاید به این دلیل هستش چون آخرین بله رو مثل آقایونی که تو خونه ظرف میشورند و آخرین حرف رو میزنند چشم اینجا هم بخاطر همون قضیه هستش.

و قیمت رو بعضی از اوقات این هستش که ببین این  ه م هستش  که بایر ها بخاطر اینکه میدونند قیمت میخواد گرونتر بشه میان گرون میخرند11 تا گرونتر13 بفروشند و قیمت بالاتر 14 پیشنهاد میدند تا فروشنده هارو چیکار کنند؟

وسوسه کنند همه داستان شناساییه اینکه توی این حرکت 15 صعودی اگه خاطرتون باشه توی یکی از دوره ها نمیدونم این بود یا قبلی گفتم این15 حرکت صعودی رو بایر ها ایجاد کردند یا سلر ها ایجاد کردند.اگه بشه فهمید که این حرکت صعودی رو بایرها ایجاد کردند یا سلر ها اونموقع به راحتی میتونیم به نیت پیلید این15 حرکت صعودی پی ببریم.چرا نیت پلید؟

برای اینکه من اینجا 16 اومدم بای کردم البته توی تایم پایین مطابق با اون حرکتی که باید انجام میشد ببنید به اندازه یک گام حرکتیش 17 رو حرکت کرد اما باعث تغییر روند ودر مسیر این دیدگاه حرکت ( دیدگاه صعود از 16) نکرد یعنی اینکه یک سطح 18 جعلی ایجاد کرد و اومد حتی اون بحثی که یک دفعه گفتم مواظب واگراهی ها باشید نمیدونم یک حرکت  شارپ15 داریم.

یک حرکت مثلا چمیدونم سی پی19 داریم یک واگرایی زمانی داریم دیگه الان نور علانور هستش و اینجوری 20منفجر میشه این بحث ببینید اینجا کاملا قابل دیدن هستش مشابه همین ببینید اینور شما ببینید یک حرکت شارپ1 دارید و بازار داره به صورت سی پی2 و کمپرس حرکت میکنه باز هم میتونه سر شما کلاه بگذاره این همه اون داستانی هستش که شما باید از این به بعد به دنبالش باشید اما میتونه یک تکنیک خیلی راحتتری هم داشته باشید.

اگه یک حرکت کاملا شارپ 1دارید اون داستانی بودش که گفتیم اگه میگن نمیدونم بازار یکبارازش رفت بالا 3 اومد پایین 4 دیگه خاصیتش رو از دست داد نه توی حرکت های با مومنتوم این اتفاق نمی افته و همونطور که الان اینجارو5 شما داشتید فیل شده به نوعی مثلا و برگشته 6 و واکنش داشته این سطح رو الان اینجا7 هم میتونید داشته باشید.

و به امید خدا در مورد همه این سطوح درآینده صحبت خواهیم کرد اما توی بحث اینکه بایر ها بالا میبرند قیمت رو یا سلر ها اصلا مهم نیست که بایرها یا سلرها بالا میبرند اینکه شما بتونید تقریبا از الگوها استفاده کنید و بدونید به نوعی این 1حرکت حالا انشالله میگیم که چجوری جعلی هست و چجوری جعلی نیست اون استاپ هانتر3 رو به نوعی بشناسید تا حدودی میشه گفتش که توی بحث پرایسی داستان تا کمی تا قسمتی بیشترپیشرفت کردید و بحث استاپ هانتر شد اصلا توی بازار استاپ هانتری وجود داره یا نداره؟

نه استاپ هانتری وجود نداره یک اصطلاح هستش  البته استاپ هانترمیشند یک عده اما اینکه به فرض مثال یکی میاد اینجا8 اوردر ست میکنه و استاپش رو میاد میگذاره پشت همین شادویه 8 ببین میاد استاپش رو میزنه 9و میریزه این استاپ هانتر شده یا نه؟ استاپ هانتر شده ولی اصل موضوع این هستش که اصل سفارش ها در این 10ناحیه بوده چجوری باید ما اون اصل سفارش هارو پیدا کنیم

متاسفانه و متاسفانه دسترسی نداریم و باید از یک ورژن پایینتر ما بهش برسیم یعنی ما از الگوها از ساختار ها از آرایشهای کندلی تقریبا میرسیم به اینکه در یک ناحیه ای میتونه عرضه باشه نباشه اونهم گفتیم که عرضه تقاضا درتیک به تیک این چارت هستش .

اما عرضه بیشتر یا تقاضای بیشتر اما خود عرضه تقاضا مثلا اینجا 11 چمیدون مثلا اوردرهای یک بحثی بود به اسم اوردرهای جامانده  .اینجا11 ایا اوردهای جامانه ای وجود داره یا نداره آیا مثلا اون سرمایه گذار اینقدر عقلش روچمیدونم مثلا از یک جایی آورده که در تمام این مدت پولش رو به عنوان یک اوردراینجا11 بکاره.

اوردر جامانده نه اوردر جامانده درواقع وجود نداره اما دیدگاه اوردرجامانده وجود داره که یک مقدار دیگه بازی با کلمات هستش و انشالله تعالی به اونها هم  خواهیم رسید .خب فکر میکنم که کلا این بحث که بایرها باعث حرکت صعودی هستند یا سلر ها اینکه  کی اول پیشنهاد میده کلا از بحث یک کوچولو منحرف شدیم.

داشتیم درمورد تصویر سم سیدن صحبت میکردیم و مومنتوم حرکت و فشار صعودی یا فشار نزولی و لگها و زاویه ها .اما ما توی این حرکت ها دنبال چه نواحی باید باشیم برای اینکه گره معاملاتی یا عرضه تقاضایی که درواقع درموردش داریم صحبت میکنیم یک قرار با هم بگذاریم ببنید ما توی بحث کلاسیک ما پیوت داشتیم این لو12 و این های13 سوینگها وسویینگ لو به عنوان پیوت هاو حمایت و مقاوت هارو داشتیم .

توی بحث پرایسی یک واژه رو اومدیم معرفی کردی و استفاده کردیم به عنوان گره های معاملاتی وقتی صحبت از گره میشه و میگیم گره معاملاتی یعنی تمام نواحی که احتمال میدیم دراونها عرضه و تقاضا وجود داشته باشه میشه گره معاملاتی . یک درواقع واژه عمومی میشه برای عرضه و تقاضا و این گره های معاملاتی می تونند از انواع اقسام الگوها درواقع بدست میاد.

حالا اینکه کجاها این گره های معاملاتی رو دارید.ببینید شما یک پیوت 12 دارید و زمانیکه این پیوت میاد و تشکیل میشه توی دل این12 پیوت یک گره 14 معاملاتی هستش. شما یک پیوت 12دارید یک گره 14 معاملاتی دارید .شما یک شکست دارید در دل اون  شکست یک گره معاملاتی دارید.

  و کجاها تشکیل میشه؟ گره های معاملاتی روی سطوح حمایت و مقاومت تشکیل میشند.چجوری تشکیل میشند؟ شما یک سطح 15 حمایت و مقاومت دارید وارد بحث فلسفیه مرغ و تخم مرغ نشیدا . کی اول وجود داشت اول مرغ بود یا اول تخم مرغ بود. شما یک سطح 15 دارید و قیمت زمانیکه میاد و به سطح شما میرسه 16 شما اینجا یک سطح 15 داشتید قیمت اومد و به سطح شما رسید 16 یک پیوت 17 تشکیل داد.

در دل این پیوت یک گره معاملاتی 18 هستش و این 18 گره معاملاتی همون سطح عرضه و تقاضا هستش شما اینجا 19 یک سطحی داشتید و سطح شما اومد برک اوت 20 شد وقتی برک اوت شد یک گره 21 ایجاد میکنه و اون گره معاملاتی هستش که از این به بعد نواحیه ورود وخروج ما هستند و ما روی گره های معاملاتی که توی دل پیوت ها 17 و توی دل شکستها در دل حمایت و مقاومت ها هستش دنبال اونها هستیم در تایم های پایین تا یک ورود موفقتری داشته باشیم .

اما این گره ها باید چه خصوصیاتی داشته باشند .همون نواحیه عرضه و تقاضا و اولین بحثی که اینجا داشتیم درموردشون صحبت میکردیم اولین مورد اینکه ما باید به دنبال یک حرکت با مومنتوم باشیم و این میشه اولین شرط وجود یک گره معاملاتی که باید یک حرکت با مومنتوم داشته باشه اینو که دارم میگم در اکثر متون ازش درواقع استفاده شده بهش اشاره شده به عنوان یکی از آیتم های پیدا کردن گره های معاملاتی یا همون نواحیه عرضه و تقاضا که ما توی سبک خودمون ازش استفاده میکنیم.

یک موضوع دیگه هم در کنار اون داریم ما از پولبکها هم به عنوان گره های معاملاتی استفاده میکنیم که انشالله در موردشون صحبت خواهیم کرد .اما فعلا مقدمات موضوع رو بگی م تا برسیم به اینکه  جزییات کار در تقریبا چهارده پانزده جلسه آینده در موردشون صحبت بکنیم .

پس اولی شد یک حرکت با مومنتوم و دومین موضوعی که برای بحث یک گره معاملاتی برای اولویت گذاریش استفاده میشه اینکه اون حرکت شارپی که درواقع درموردشون صحبت کردیم باعث بشه که روم تو ران بوجود بیاد فضای حرکتی بوجود بیاد و این فضای حرکتی باعث میشه که شما ترید هایی داشته باشید که ریسک به ریوارد مناسبی داشته باشه .باز برگردیم به یک تصویر دیگه از سم سیدن در مورد ریسک به ریوارد.

اگر شما یک حرکت کمپرس5 داشته باشید .اگه شما پیوتی 1 داشته باشید که فاصله بین دوتا پیوت 1 و 2 یعنی یک لگ ضعیف داشته باشید که فاصله بین دوتا پیوتها 1و2 اون های و لوها که درواقع به عنوان سویینگ های و سویینگ لو هستش کم باشه شما اگه بخواید حتی بخواید بیاید یک گره معاملاتی3 و پیدا کنید و اینجا4 ترید کنید.

یک فاصله ( فاصله 3 تا 2) ریسک به ریوارد کم دارید نصبت به.این5 یک حرکت ضعیف بود اون حرکت ضعیفه که  کندلهاش توی دل همدیگه بود و زاویه پانزده تا سی درجه داشت و جزو پولبکها بود  جزو لگ های ضعیف بود این 4 ترید رو به شما میده اما اگه شما یک لگ 6 قوی داشته باشید یک سویینگی داشته باشید که درواقع سویینگ های 7 و سویینگ لویی 8 داشته باشید که پیوت هاش از همدیگه فاصله داشته باشه.

اگه یک اتفاق اینجوری درواقع برای شما رخ بده و بتونید یک همچین حرکتی پیدا کنید اونموقع شما در این 9 گره معاملاتی اگه بخواید بیاید وارد بازار بشید یک ریسک به ریوارد یک به دو دارید و میتونید یک ترید درواقع موفق آمیز تری داشته باشید نصبت به اون یکی5. و اما ما در بازار چرا به دنبال حرکت های10 شارپ و با مومنتوم و لگ های قوی با زاویه 45 تا …تا حالا دیگه 60 چون اونورش هم حالا داستان داره دیگه نودش رو دیگه درموردش صحبت نمی کنیم.

واما یک لگ قویتر. یک لگ قویتر10هر وقتی وجود داشته باشه اونموقع روم تو ران ( فاصله11 تا 12) و فضای حرکتی وجود داره و شما میتونید تریدی 13 داشته باشید مثلا حالا اینجا با ریسک به ریوارد یک به سه داده و شما اگه همین13 رو بخواید بیاید مولتی تایم ورورد داشته باشید ریسک به ریواردهای ما چی داشتیم؟

یک سه هفت پانزده و الی آخر که خب هرچقدر مطمینا شما به سمت بالاتر میرید و ریسک به ریواردهای بیشتری رو میخواید بزرگتری10 رو میخواید اونموقع کارتون شاید یک مقدار موقعیت هارو پیدا کردن یکمقدار سختر میشه  از این 10حرکت ها شاید مثلا کمتر باشه نصبت به این 5حرکت ها این هارو که دیگه  توی بازار سایدی درواقع گیر کنید5 تا دلتون میخواد اسکلپ کنید و دومین آیتم پس برای فاصله ای که وجود داره برای ریسک به ریوارد و سومین موضوعی که برای  یک آقازاده گیر ه معاملاتی و سطح عرضه و تقاضا عنوان شده به عنوان اولویت گذاری تعداد دفعات برخورد هستش.

همون تعداد دفعات برخوردی که قبلا در موردش صحبت کردیم یعنی اینکه اینجا شما وقتی یک گره معاملاتی پیدا میکنید یک ناحیه عرضه و تقاضا پیدا میکنید. یک کف14 قیمیت پیدا میکنید به عنوان یک زونی که به عنوان بای زون باشه و اینجا14 بخواید بیاید بای کنید بکر و دست نخورده هرچقدر تعداد دفعات برخورد اینجا 14کمتر باشه اون سطح سطحی هستش که برای ما اهمیت و ارزش بیشتری داره 15فرست تایم لول. فرست تایم بک سکند تایم بک16 یا برگشت دوم.اون اف تی اری که داریم در موردش صحبت میکنیم.

اینجا 15 هستش فرست تایم ریترن و 17 توو تی بی و دومین برگشت و سومین 17 برگشت هرچقدراین تعداد دفعات برخورد بیشتر باشه ارزش این 18 گره معاملاتی کمتر میشه اون تعداد دیدگاههایی که برای حالا اینجا 18 خرید یا این یکی 19 فروش  وجود داره کم کم جمع آوری سفارشت میشند اینکه میگیم جمع آوری سفارشات میشند به نفوذهای تو این سطح هاهم ( منظور زون های عرضه تقاضا هستش)

باید توجه کنیم الان مثلا اینجا ببینید یک سطح 20 دارید قیمت اومده اولین 21 واکنش ریخته 22 ببین توی اون بالاییه 23 نفوذ نکرده یعنی هنوز این جا 24 میتونه دیدگاه وجود داشته باشه . یک فرقی که همینجا بگم بین گره های معاملاتی و پیوت ها یعنی حمایت و مقاومت ها و ساپلای و دمندها وجود داره این هستش که ما توی بحث گره های معاملاتی نفوذهارو داریم اینگلف هارو داریم .

و با انگلفینگ فرق میکنه ( یک وقت اشتباه نگیریم با الگوی انگلفینگ) و انشالله یک جلسه درمورد این بحث انگلف ونفوذکردن صحبت خواهیم کرد.اما این سه تا موضوع فعلا  برای دسته بندیه…. و اما آیتم بعدی ما که میشه درمورد دوتا از معروفترین الگوهای پرایسی که وجود داره و حالا البته دیدگاه هاش با همدیگه یک کوچولو توی بعضی از روشها و سبکها فرق میکنه مثلا خیلی از حضرات میگن که شما باید یک حرکتی یک لگ1 داشته باشید .

یک لگ  که داریم میگیم با مومنتوم  و همه اون سومیه ( همون دسته بندی لگها منظور قویترین هست) رو داشته باشید و یک حرکت شارپ1 یک برگشت 2 شارپ این حرکت شارپ1 که درموردش صحبت میکنیم اگر صعودی باشه اسمش رالی 1هست واگه نزولی باشه اسمش دراپ 2 هستش و این وسط 3 هم یک بیس وجود داره این یکی از الگوهایی هستش که معمولا توی بحث آقازاده پرایس درموردشون صحبت میشه.

رالی1 بیس 3 دراپ 2 که بهش کپس هم میگن کپس آن پرایس هم میگن و یک الگو دیگه داریم این همون داستان چی هستش ؟ داستان پیوت هستش میرسه به سطح 3 برمیگرده 2 یک حرکت دیگه هم داشتیم که چی بود؟ یک رالی 4 داشتید یک بیس5 داشتید و ادامه 6 حرکت رالی 4 بیس 5 رالی 6 و معکوسش که میشه دراپ بیس دراپ رو داریدکه دومین درواقع الگویی هست که به عنوان الگوی پرایسی هستش.

و معمولا این هم ( رالی بیس رالی و دراپ بیس دراپ) خب این الگو هم  حاصل از شکسته شدن یک سطح هستش .بنابرین توی بحث گره هایی که دارید پیدا میکنید در نظر داشته باشید که اولین آیتم مومنتوم حرکت در اون گره 5 وجود داشته باشه. البته میگم  حالا در آینده ما یک کوچولویی این هارو توی سبک خودمون باهاش کار داریم توی بحث مثلاتوی این رالی که اینجا 7هستش توی خیلی از کتاب ها و متون شما نگاه کنید.

میاید و این آقازاده 8 میاد میرسه به این گره 9 من برم پوزیشنهامو کلوز کنم چون به هر حال داره به یک گره 9 میرسه و این آقازاده تصفیه ای که اینجا 10 انجام شد درواقع یک درایور زد جزو یکی از الگوهای ما هستش و در آینده درموردشون صحبت خواهیم کرد و حرکت به سمت گره اول11 و اینجا میتونه اون هایی که دیگه مثل من حول هستند و یا یکمقدار میترسند و یا اینکه خیلی به خودشون مغرور هستند.

میگن خوب این از اینجا 11 برمیگرده دوباره یک پیوت داریم یک ریترن تو پیوت داریم یکی دوتا سه تا کندل 13 بود حداقل سه کندل 13 در یک راستا نتونستند بالا پایین همدیگه و اینو میرفتیم توی تایم پایین با شکسته شدن این سطح 14چیکار میکردیم؟

وارد بازار میشدیم یا اینکه همینو اگه خاطرتون باشه ببینید یدونه آقازاده کندل دارید 15 یک کندل( کندل بعد 15) توی دل اون کندل 15 هستش و کندل بعدی میاد چیکار میکنه؟ میاد تیک فرکتال 16 میزنه.. پیوت و تیک فرکتال همه باهمدیگه و اونموقع مثلا اینجا 14 تایم پایین میشه محلی برای ورود .

محلی برای ترید و انشالله این هم حالا الگویی که درآینده درموردشون صحبت خواهیم کرد. پس این (1و2و3) یدونه از اون الگوها و این (4 و5 و6) هم الگوی بعدیمون که این وسط 3و5 شما چی دارید؟

یک بیس دارید این بیسها خودشون حالت های مختلفی دارند که توی بحث شکست ها و اس او چهار ها  انشالله درموردشون صحبت میکنیم ولی فعلا در حال حاظر همین دوتا دیدگاه کلی رو داشته باشیم بسته. اینکه چجوری نواحی رو پیدا میکنیم. توی خیلی از حالا مثلا اینجا 17 یک حرکت شارپ ریزشی دارید این کندل 18 باعث لوی اینجا 18 شده و حرکت شروع شده خیلی از جاها میان میگن که این کل این کندل18 رو در نظر میگیرند.

به عنوان یک ناحیه 19 البته فکر میکنم دقیقشو این یدونه)یعنی احتمالا کندل بعد 18 باعث کف زدن شده ( باشه حالا چون این واکنشه به این کندله 20 بوده بخاطر اون میگم میایم کل این ناحیه21 رو کل این محدوده رو به عنوان یک ناحیه تقاضا یا دمند در نظر میگیرند .مثلا اینجا 22 این باعث های شده.

یک ناحیه کل درواقع این محدوده 23 رو به عنوان یک ناحیه در نظر میگیرند که ما یک مقدار ریزتر میشیم در آینده و در پیدا کردن نواحیه ما یک کوچولو با بقیه متفاوت تر هستش و حتی من جاهای دیدم که مثلا برای پیدا کردن. ببین الان توی همین بحث عرضه تقاضا  گفتیم هرگاه یک حرکت ریزشیه شارپی 24 داشته باشیم منشا این ریزش 25 رو به عنوان یک ناحیه یک گره سطح پرایسی در نظر میگیرند.

اما حتی من دیدم که در بعضی از سبک ها نمیدونم برای کیبود خاطرم نیستش. اومدن گفتن که اگر شما یک حرکت شارپ صعودی1 داشته باشید .انتهای 2 این حرکت شارپ صعودی به عنوان چی هستش؟ به عنوان یک ناحیه هستش یک درواقع گره معاملاتی هستش  یک سطح صعودی باشه اون بالا ریزش یک دروقع یک درواقع ساپلای 2 هستش خب اینو چجوری باید پیدا کنید رو دیگه با کرامل کاتبینه وچون این (حرکت صعودی 1) معلوم نیسش که  کی تموم میشه.

خب این حرکت  بعدی هم مهمه که درواقع باید ریزش 3 باش سی پی 4 باشه باید کمپرس باشه باید چه حالت هایی باشه انشالله از ترکیب همه این ها در آینده دنبال نواحیه عرضه و تقاضا توی این دوتا الگو هستیم که خود درواقع این نواحی و ترکیب درواقع این حرکت ها به ما سطوحی میدن که حالا اولی که اون زونی که درواقع اونجا بودش زیرو تی بی هستش زد تی بی که برای آقازاده ها هستش و به سطوح آقازاده ها معروفه و اون درواقع فرست تایم بکی که داریم و برمیگرده به اون سطح جزو به نوعی ورود جامانده ها هستش .مثلا تو تی بی برای خوابمانده ها هستش .

تری تیبی درواقع سومین برگشت برای وامانده ها هستش  و دیگه سومین برگشت پس سومین برخورد رو خودتون دیگه بهتر میدونید که ما اصلا بعد اون وارد معامله نمیشیم  چون معمولا جاییکه دیگه یدونه که آقازاده ها وارد شدن یکبارهم جامانده ها وارد شدن و یک بار که خواب مانده ها وارد شدن.

یکبارهم که دیگه اونجا دیگه وامانده ها گفتیم سطوح وامانده ها و انشالله ترکیب این ها با همدیگه میشه همه نواحیه عرضه و تقاضا و گره های معاملاتی که میخوایم درموردشون صحبت کینم در آینده و مطمینا تکنیکهایی هم هستش که میتویند بیاید ازش کمک بگیرید و بیاید نواحی بهینه تری رو هم داشته باشیدکه به هر حال پانزده و شانزده جلسه هستش و امروز یک مقدمه ای هستش  برای همه این مطالبی که در آینده در خدمت شما خواهیم بود.

مثلا حالا به عنوان نمونه چون قبلا درمورد پیوتها صحبت کردیم و شما انواع پیوت هارو میشناختید که پیوت های تصویه بود پیوتهای پولبکی بود پیوتهای ریورس بود وآورده اند که در شرایطی یک پیوت میتونه ادامه حرکت5 بده و سطح اف تی سی 6 اون سطح مهمی میشه که این 5 حرکت اولین گره 7 معاملاتی سر راه خودش رو یعنی این ریزشی 8 که داریم ( اینگره 7) میشه آخرین گره اون 8 ریزش رو بیاد و انگلف کنه بیاد

 توش نفوذ کنه اینکه میگم توش نفوذ کنه یعنی اینکه از اون سمتش در بیاد بیرون  و مثلا مثل اینجا وقتی شما یک گره ای 9 دارید توی دل گره هاتون زیرو تریگر کندلها هستش و باید اون حجم و اون معامله ای که در دل اون زیرو تریگر کندل ها هستش اونها باید جمع آوری بشه داشتیم میگفتیم که این آقازاده گره معاملاتی انگلف بشه این نکته رو هم بگذارید در کنار سایر نکاتی که درمورد سطوح اف تی سی مرحوم سعید خاکستر داشتید.همینجا این جلسه رو به عنوان معرفی آجزای روند حرکت بود شامل چه چیزهایی بود پولبک بود لگ بود ضعیف بود

.قوی و قویتر بود سویینگ بود و روند بود و اینکه . دنبال چه نواحی باشیم یک کوچولو صحبت کردیم  و انشالله اگر خدا بخواد  یدونه عکس هم آماده کرده بودم جلسه بعدی رو درمورد این مبحث صحبت میکنیم وخواهید دید که  چجوری میتونید به راحتی یکسری از نواحی رو با گام های حرکتی این همون لگ هستش که تقسیم بر سه شده و بازهم تقسیم برسه شده بحث فرکتال ها خدمت شما بودیم این الگوی فرکتالی هستش که  درمردشون صحبت خواهیم کرد.