ادامه مطلب استفاده از سووینگ LOW و سووینگ HIGH قسمت (1)
چگونه به اهمیت سووینگ ها پی ببریم ؟
حالا که متوجه شدیم چه چیزی باعث بوجود آمدن سوبینگ ها در مارکت میشود کار بعدی من این است که به شما نشان دهم چگونه تشخیص دهید کدام سووینگ ها در چارت از بقیه مهم ترند . زیرا مهم است که بتوانید تغییرات نزدیک در جهت مارکت را درک کنید..
وقتی که تریدها به چارت هایشان نگاه میکنند درک نمی کنند که بعضی از سووینگ ها که شکل گرفته اند از بقیه بسیار مهم ترند . متاسفانه آنها فکر میکنند که همه ی سووینگ ها از یک درجه ی اعتبار یکسان برخوردارند که این نمی تواند حقیقت داشته باشد.
بعضی از سووینگ ها بخاطر علتی که باعث بوجود آمدن شان شده است از بقیه مهم تراند.
در قسمت قبل آموختیم که سووینگ ها می توانند فقط به دلیل برداشت سود بانک ها و با اوردر گذاری آنها برای برعکس کردن جهت مارکت شکل بگیرند . هر دو اقدام خوش نیازمند ورود سفارشات خرید با فروش به مارکت می باشد.
اینکه چه مقدار از این سفارشات وارد بازار شوند مشخص کننده ی این است که بانک ها اقدام به کسب سود و با قرار دادن سفارشات جهت برعکس کردن جهت حرکت مارکت خواهند کرد.
آگاهی از مقدار سفارشاتی که توسط بانک ها قرار داده میشود و با مقدار سودی که آنها از معاملات شان کسب میکنند برای ما نامشخص است بخاطر اینکه این آگاهی به ما اجازه میدهد تا احتمالاتی که در مارکت هنگام رسیدن به سووینگ ها اتفاق خواهند افتاد و با خیر را فیلتر کنیم.
بعنوان یک مثال فرض کنید در مارکت سه سووینگ بدلیل قرار دادن سفارشات فروش بانک ها شکل گرفته اند . اگر ما میدانستیم که در کدام سووینگ سفارشات بیشتری توسط بانک ها قرار داده شده است آن سووینگ مهم ترین شان خواهد بود . این حقیقت است که بانک ها نمی خواهند کسی بی به این نبود که بخش عظیمی از سفارشات شان را در کدام سووینگ قرار داده اند.
اگر مارکت دو SH قبلی که شکل گرفته اند را بشکند ما می فهمیم که غیره حتمل است که یک حرکت بازگشتی شکل بگیرد زیرا سووینگ هایی که توسط بانک ها بدلیل قرار دادن سفارشات فروش شان شکل گرفته اند خیلی کوچک تر از سفارشانی هستند که در SH دیگری قرار داده شده اند.
حالا اولین قدم برای دانستن این موضوع که کدام SI و SL از بقیه مهم تر اند این است که کشف کنیم چه مقدار سفارشات خرید یا فروش حین شکل گیری یک سروینگ به مارکت تزریق شده اند؟
کاملا واضح است که ما نمی توانیم دقیقا مقدار این سفارشات را تشخیص دهیم اما میتوانیم سووینگ ها را نسبت به یکدیگر مقایسه کنیم که چه مقدار سفارش خرید یا فروش هنگام شکل گیری یک سووینگ نسبت به دیگری وارد بازار شده اند . ( قضاوت کردن با نحوه ی شکل گیری سووینگ ها)
به دو SL که در بالا مشخص کردم توجه نمایید .
هر دو این SL ها بخاطر برداشت سود بانک ها از سفارشات فروش شان در روند نزولی شکل گرفته است . تفاوت اصلی این دو سووینگ در این است که بانک ها در سورینگ اولی نسبت به دومی بیشترین مقدار سود خودشان را برداشت کرده اند دلیل آن هم بسیار زیادتر بودن سفارشات فروش وارده به بازار در سروینگ اول است .
در بالا تصویری از این است که مارکت درست قبل از تشکیل اولین SH در گوشه راست و پایین به چه شکلی درآمده است . چیزی که روشن است این است که مارکت درست قبل از تشکیل سووینگ چقدر نزولی به نظر میرسیده است.
بعضی خرده فروشان در چارت زیر به طور قطع فکر میکنند که مارکت پایین تر از این حرکت خواهد کرد . چیزی که این چارت به ما میگوید این است که حتما قبل از تشکیل SL که در گوشه پایین راست چارت شکل گرفته فروشنده های بسیاری بودند که به مارکت وارد شده اند.
اما معنی این چارت این است که در نقطه ای که اولین SL شکل گرفته است اکثر معاملاتی که انجام شده فروش بوده اند . به این دلیل که مارکت نزولی است تعداد معدودی از تریدرها سفارش خرید باز میکنند.
اما حالا اجازه دهید نگاهی داشته باشیم به اینکه که مارکت قبل از تشکیل SL دوم چگونه به نظر میرسد و مشاهده میکنید که نسبت به موقعی که اولین SL شکل گرفته است چقدر سفارشات فروش کمی وجود داشتند که وارد بازار شوند.
کاملا آشکار است که حرکت رو به بالایی که از این SL شکل گرفته است بسیار کمتر از حرکتی است که در SL اول شکل گرفته است.
حرکت رو به بالا بطور اتوماتیک منجر میشود که مردم شروع به جای گذاری سفارشات خرید شوند چرا که تعداد زیادی تریدرها عقیده دارند که حرکت رو به بالا نشانه ای از این است که مارکت شروع به معکوس شدت کرده است .
این بدین معنی است که در نقطه ی تشکیل SL دوم نسبت به اولی سفارشات فروش خیلی کمتری هست که به مارکت وارد شده اند.
مقدار سودی که بانک ها می توانند بطور بالقوه از سفارشات فروش شان برداشت نمایند بستگی به این دارد که چه مقدار سفارشات فروش در نقطه ای که آنها قصد برداشت سودشان را دارند وارد بازار شده باشد.
بخاطر وجود سفارشات فروش بسیار بیشتری که در SL نخست توسط عامه ی تریدرها به مارکت وارد شده اند . برای بانک ها پتانسیل برداشت سود در این سووینگ نسبت به SL دوم به مراتب شتر می باشد.
این موضوع SL اول را نسبت به SL دوم بسیار بیشتر حائز اهمیت می کند.دلیلش هم این است که وقتی بانک ها از سفارشات خودشان کسب سود می کنند بطور معمول سفارشات خرید با فروشی که در یک قیمت حاص وارد مارکت شوند را ندارند . در عوض آنها می بایست تا زمانی که با بالا و پایین کردن قیمت سفارشات لازم به بازار تزریق شوند صبر کنند . نقطه ای که بانک ها سفارشات لازم جهت برداشت مابقی سودشان را خواهند داشت بسیار نزدیک به نقطه ای هست که آنها در آن ابتدا کسب سود کرده بودند.
اگر ما نگاهی داشته باشیم به ناحیه ای که مارکت شروع به ریزش کرده می توانیم ببینیم که مقداری سفارشات خرید نزدیک به نقطه ی تشکیل SL اول وارد مارکت شده اند.
این مقدار کم سفارشات خرید که با ضربدر مشخص شده اند بدلیل برداشت مابقی سود بانک هایی بوده است که در نقطه ی تشکیل SL اول بدلیل کم بودن سفارشات فروش در مارکت قادر به برداشت تمامی سود شاب نبوده اند.
دلیلی که آنها این کار را در نزدیکی نخستین SL نسبت به دومی انجام میدهند این است که سفارشات فروش وارده به مارکت در حوالی SL ابتدایی بسیار بیشتر از SL دومی می باشد.
بیشتر حرکات نزولی از SH به سمت SL دوم توسط خرده فروشانی که معاملات خریدشان را با ضرر بسته اند شکل گرفته است . سفارشات فروشی که اینجا شکل گرفته با سفارشات فروشی که تریدرها ابتدا وارد معامله فروش می کنند یکی نیست . به همین خاطر است که بانک ها باید تا زمان ورود سفارشات فروش بیشتر به مارکت جهت شکستن SL نخستین صبر نمایند.
موضوع دیگری که باید مدنظر قرار داد این است که چه چیزی باعث بوجود آمدن سووینگ شده است؟
در تصویر ما می دانیم که هر دو سووینگ بدلیل برداشت سود بانک ها از سفارشات فروش شان شکل گرفته اند اما ما فقط این را بعد از تشکیل سووینگ می فهمیم ( نه قبل آن ) . فعلا برای ما هیچ راهی نیست که بفهمیم یک سووینگ بدلیل برداشت سود بانک ها شکل گرفته است یا بدلیل قرار دادن سفارشات با هدف معکوس کردن جهت حرکت مارکت؟
صرف نظر از دلیلی که سووننگ ها بخاطر آن بوجود آمده اند مفهوم اصلی سووینگ ثابت باقی می ماند . مقدار ا سفارشاتی که بانک ها جهت برداشت سود و یا معکوس کردن جهت مارکت قرار می دهند فقط و فقط بواسطه ی جریان سفارشاتی که به مارکت وارد می شوند و مشخص می گردد.
لذا حتی اگر هر دو SL توسط سفارشات خریدی ایجاد شود که توسط بانک ها به منظور معکوس ساری جهت حرکت مارکت شکل گرفته است ، SL اولی از اهمیت بیشتری برخوردار می باشد چرا که مقدار سفارشات فروش موجود در بازار در سروینگ اولی بیشتر از سروینگ دومی می باشد
خب حالا وقتش رسیده که چگونگی تشخیص درجه اهمیت یک SH را در مارکت بیابیم .
دو SH مشخص شده در چارت بالا بدلیل برداشت سود بانک ها از سفارشات خریدشان شکل گرفته اند.
درست مثل مثال قبلی SH اولی بخاطر برداشت سود بیشتر بانک ها بسیار حائز اهمیت تر از دومی هست . به هنگام شکل گیری SH اولی نسبت به دومی مقدار بسیار زیادتری سفارشات خرید وجود داشته که به مارکت وارد شده اند.
نخستین SH درست بعد از وقوع یک حرکت طولانی شکل گرفته است . این حرکت به سمت بالا سبب ورود تعداد بسیار زیادی از معامله گران به پوزیشن خرید میشود بخاطر این تصور که چون حرکت صعودی شدید وجود دارد روند ادامه خواهد داشت.
هنگامی که SH دومی شکل گرفته مارکت شروع به یک حرکت رو به پایین کرده و بعضی تریدرها که فکر میکنند این حرکت رو به پایین مارکت شروع یک حرکت معکوس است وارد پوزیشن فروش میشوند.
این یعنی که وقتی که قیمت دوباره شروع به صعود می کند و بانک ها شروع به برداشت سود بیشتری می کنند آنها دیگر نسبت به SH اولی شفارشات خرید زیادی ندارند که به بازار وارد شده باشد و این یعنی اینکه آنها نمیتوانند مثل سووینگ اول سود زیادی برداشت کنند.
آسان ترین روش تشخیص اینکه کدام سووینگ از بقیه مهم تر است این است که بدنبال سووینگی باشیم که در ساختار مایکت تفسیری اساسی ایجاد کرده است.
در تصویر بالا مشاهده میکنید که سووینگ های اول باعث توقف حرکت صعودی مارکت و تغییر حرکت به رنـج شـده است .
اگه به چند صفحه قبل جایی که ما دنبال SL هایی می گشتیم که بانک ها در آنجا برداشت سود کرده اند توجه کنید ، ملاحظه خواهید کرد که اولین و مهم ترین SL جایی علامت گذاری شده که در آن حرکت نزولی تبدیل به حرکت اصلاحی شده است ، این روشی ست که شما با آن مهم ترین سووینگ را نسبت به بقیه تشخیص خواهید داد.
دلیلی که سووینگ های کاذب ( گمراه کننـده ) در مارکت تشکیل میشوند.
چیزی که بدون شک تا بحال بدان پی برده اید این است که اگر از تئوری دار برای تشخیص جهت روند که HH و LL را بکار میبرد استفاده کرده باشید ، مستید که مارکت بجای حرکت طبق فرمت HH و LL گاهی اوقات در خلاف جهت این ساختار حرکت میکند.
مثال : یورو دلار در یک روند نزولی قرار دارد . یک حرکت بالای قله ی قبلی سبب شکسته شدن آن توسط SH جدید میشود . این بطور پیش فرض مبنایی برای تغییر روند تعریف شده است اما کمی بعد میبینیم که مارکت به سمت ایجاد اکهای جدید حرکت میکند.
به نظر کسی نمیتواند درباره که چرایی این رویداد توضیحی بدهد . اگر تا بحال هر کتابی را در مورد تئوری دار مطالعه کرده باشید ملاحظه خواهید کرد که ناشران غالبا توضیحی درباره ی این رویداد در مارکت ندارند چون که یک اشتباه عمومی درباره ی استفاده از HH و LL جهت تشخیص جهت روند بین تریلرها وجود دارد.
کتاب های رایج ترید در توضیح این رخداد می گویند که تعبیر روند با شکست یک HIGH با LOW دلالت بر این دارد که تریدرها تمایل به معامله در بازار با قیمت های جدیدی دارند . وقتی که تریدرها می بینند که یک HIGH با LOW قبلی چه 1 سیب چه 100 سیب شکسته آنها فرض را بر این میگذارند که یک تغییر روند احتمالی وجود دارد . در تصویر ما می بینیم که چگونه مارکت یک SH جدید بالای SH قبلی خود زده است.
این SH جدید این ذهنیت را در ما ایجاد میکند که یک تعبیر روند از نزولی به صعودی محتمل می باشد . ولی در ادامه می بینید که بعد از ایجاد SH جدید قیمت بجای ادامه حرکت صعودی به زیر SL قبلی خود ادامه حرکت داده است.
دلیلی که در مارکت ما شاهد S SH های گمراه کننده هستیم عاملی است که در آنجا ابتدا به ساکن این سووینگ ها شکل گرفته اند.
در ابتدای کتاب من به شما توضیح دادم که چگونه سووینگ ها بدلیل برداشت سود بانک ها و یا اوردر گذاری آنها جهت معکوس کردن حرکت مارکت شکل می گیرند . حالا نکته ی کلیدی این است که هر کجا دیدید یک سووینگ جعلی شکل گرفته است بخاطر این است که بانک ها این سووینگ ها را جهت معکوس سازی جهت حرکت بازار قرار می دهند نه بخاطر برداشت سود هایشان.
اوردر گذاری بانک ها بخاطر معکوس سازی جهت حرکت مارکت و یا بخاطر ادامه دادن حرکت جاری مارکت اصلا مهم نیست . نکته ی مهم این است که شما بدانید که بانک ها چگونه سفارشات شان را وارد مارکت می کنند.
وقتی که بانک ها اوردر گذاری می کنند آنها هرگز همه اوردر های لازم برای قرار دادن در یک قیمت خاص را یکجا ندارند این یعنی اینکه آنها مجبورند بخاطر جذب سفارشات لازم از مارکت قیمت را بالا و پایین کنند تا تریدرها سفارشات لازم جدید را به مارکت وارد کنند و بانک ها بتوانند بقیه ی اوردر هایشان را وارد مارکت کنند . مهم ترین نکته برای دانست این است که این سفارشات باقیمانده که بانک ها در قسمت هایی هرچه به هم نزدیک بر قرار داده می شوند.
دلیل اینکه آنها سفارشات شان را در قیمت های بسیار نزدیک به هم قرار میدهند این است که قرار دادی اور درهای نزدیک به هم هنگامی که حرکت مارکت معکوس میشود ، امکان محاسبه ی مقدار سفارشات لازم جهت برداشت سود را راحت تر می کند.
در تصویر فوق ملاحظه میکنیم که بانک ها در SH که با ضربدر مشخص شده ادام به قرار دادن سفارشات فروش می کنند.
ما می دانیم که آنها سفارشات فروش را به این خاطر در این نقطه قرار داده اند که بیشترین حجم معاملات خرید در این نقطه بخاطر روند اصلاحی وارد مارکت شده اند .
چیزی که ما نمی دانستیم این بود که بانک ها نمیتوانستند همه ی سفارشات فروش شان را در طول این حرکت اصلاحی قرار بدهند مقداری از سفارشات فروش شان باقی مانده است که بدلیل نبودن مقدار سفارشات خرید لازم در بازار هنوز آنها را وارد بازار نکرده اند .
این یعنی بانک ها مجبورند که ابتدا مارکت را به سمت بالا برگشت دهند تا خریداران کافی وارد مارکت شوند تا مابقی سفارشات فروش شان را به مارکت وارد کنند ( باهاس بالاخره یکی باشه که جنس پنجول شونو بحره ) .
به منظور برگشت دادن جهت حرکت بازار رو به بالا بانک ها مقداری از سود خودشان را که حاصل از سفارشات فروش در نقطه X است برداشت می کنند . این کار باعث این میشود که سفارشات فروش دیگر تریدرها که وارد بازار شده است توسط بانک ها جذب شود که باعث ایجاد حرکت رو به بالای مارکت میشود .
در واقع برداشت سود باعث شده که مارکت به سمت SH یی که بانک ها سفارشات فروش شان را قرار داده اند و موجب ریزش قیمت شده برگردد . و مارکت بار دیگر قبل از ریزش به SH اولی یک شادو زده است . این ریزش نیز مجـدد بخاطر برداشت سود از سفارشات خرید تریدرهایی بوده است که با دیدن بالا رفتن قیمت اقدام به خرید کرده اند.
معنى شادو این است که حالا دیگر مارکت HIGH جدیدی زده که از HIGH قبلی بالاتر است . در این نقطه بیشتر تریدرها فکر میکنند که مارکت بطور بالقوه در حال تغییر از روند نزولی به روند صعودی است . تنها چیزی که برای کامل شدن تغییر روند باقی می ماند تشکیل یک HL است.
چند ساعت بعد از شادو مارکت از ریزش باز ایستاد و شروع به بالا آمدن مجدد کرد . این حرکت رو به بالا برای شکستن HIGH قبلی مدیریت شده است . خب حالا ما یک HH و یک HL داریم . طبق فرضیه ی داو جهت حرکت مارکت معکوس شده و بجای روند نزولی ما در یک روند صعودی هستیم.
سپس ما شاهد ریزش قیمت هستیم که این چیزی معمولی است بخاطر نقطه ای که مارکت برای شکستن HL توسط بانک ها مدیریت شده بود تا از سفارشات فروش شان کسب سود نمایند . این جایی است که تئوری داو نقض میشود.
HIGH جدید به این منظور زده شد تا در تریدرها تفکر تغییر روند صورت بپذیرد ، که HL تشکیل شده مهر تاییدی بر این قضیه بود.
وقتی که مارکت پایین حرکت می کند و از HL قبلی عبور می کند بدین معنی است که مارکت دوباره شروع به حرکت معکوس کرده زیرا تشکیل LOW حدید نشانه ای از حرکت رو به پایین می باشد . بنابراین HH و HL در واقع به عنوان نشانه ای از تغییر روند نمی باشند چون حرکت نزولی بلافاصله بعد از آن ها شکل گرفته است.
علتی که مارکت از HL شروع به ریزش کرد این است که SH دومی توسط بانک ها بخاطر قرار دادن مابقی سفارشات فروش شان در مارکت و نه بخاطر تمایل عامه ی تریدر ها برای خرید در قیمت های بالاتر ( طبق آنچه نئوری داو میگوید تشکیل یک HH سیگنال حرکت صعودی در مارکت می باشد ) شکل گرفته است .
در این تصویر من SH و SL ها را نام گذاری نکرده ام و فقط مناطقی که در آن ها پتانسیل قرار دادن سفارشات فروش توسط بانک ها وجود دارد را با ضربدر مشخص کرده ام.
به وضوح ملاحظه میکنید که چقدر این سووینگ ها نزدیک بهم تشکیل شده اند . فاصله ی بالاترین و پایین ترین SH یی که بانک در آن می توانستند مقداری از سفارشات فروش خودشان را قرار دهند تنها 28 پیپ است . این محدوده وقتی که شما متوجه میشوید بانک ها سفارشات فروش شان را در حال قرار دادن در آن هستند نسبت به حجم میلیونی که آنها وارد مارکت میکنند بسیار محدوده ی ناچیزی است.
این تصویر فقط نشا دهنده ی این مطلب است که تشکیل HH بخاطر تمایل عامه تریدرها برای خریهد در قیمت های بالاتر نیست بلکه تنها بخاطر قرار داد سفارشات فروش بانک ها در مارکت می باشد. دلیلی که تشکیل این HH و HL ها نشان دهنده ی تغییر روند نیست این است که تئوری داو نتوان از توضیح نحوه ی مبادلات بانک های مرکزی می باشد.
این مطلب ادامه دارد با عنوان استفاده از سووینگ LOW و سووینگ HIGH قسمت (3) خواهیم داشت.
