مدیریت-ریسک

چگونه مدیریت ریسک داشته باشیم قسمت (5)

در این قسمت از مقاله قصد داریم ادامه مدیریت ریسک کتاب راهنمای جامع مدیریت ریسک را برای شما انتشار داده و در مورد استراتژی های مدیریت ریسک با شما صحبت کنیم.

چرا استراتژی شما بعد از 10 باخت ، هنوز خوب است.

چگونه مدیریت ریسک داشته باشیم

تاحالا چند بار شده که بعد از پنج معامله ی برنده ی پشت سر هم احساس شکست ناپذیری به شما دست دهد و بعد در معامله ششم به خاطر ریسک بالایی که کردید ، کلی پول را از دست بدهید ؟ چند بار تا حالا استراتژی معاملاتی تان را عوض کردید و یا بعد از چهار باخت پشت سر هم به تنظیمات اندیکاتورهایتان ور رفته اید ؟ چند بار در حالت هایی که گفتیم احساس کرده اید که استراتژی معامله گری تان دیگر بدرد نمی خورد ؟

جالب است که اگر شما بدانید که آمار و احتمالات چطور در مدیریت ریسک کار میکند ، شانس بالا با این خواهد بود که شما معامله گری سودده باشید.

معامله گری هیجان انگیز و سرگرم کننده است ، اما ریاضیات سخت و خسته کننده است . و به همین خاطر ما معامله گران ترکیب این دو تا را با هم دوست نداریم ، اما متاسفانه اگر نتوانید هر دو را با هم داشته باشید ، تبدیل شدن به معامله گری سود ده ، غیر ممکن خواهد بود . چرا که معامله گری مساوی است با علم آمار.و بسیار مهم است که بدانیم آمار را چگونه در مدیریت ریسک استفاده کنیم.

سفسطه ی دست داغ ( توهم خوشه ای ) در مدیریت ریسک

مدیریت ریسک 2

همه ما بازیکنانی را در بسکتبال یا بیس بال دیده ایم که آنقدر خوب کار میکنند که گویی قدرتی جادویی داشته باشند و همیشه بتوانند امتیاز بیاورند . دانشمندان به این پدیده می گویند سفسطه دست داغ یا توهم خوشه ای اگر چه ، این که یک بازیکن بتواند یا نتواند امتیاز بگیرد کاملا اتفاقی است ( بدون در نظر گرفتن سطح مهارت فردی ) ولی ما وقتی این بازیکنان را می بینیم که چند امتیاز متوالی کسب می کنند ، باز دوست داریم که بگوییم طرف دستش داغ است.

با این وجود ، تحقیقات نشان داده اند که جریان های متوالی برد و باخت فقط به صورت نرمال و پیرو احتمالات و آمار است. بنابراین چیزی که ما دست داغ می نامیم چیز غیر نرمالی نیست ، بلکه تنها یک خروجی آماری نرمال است. در اینجا سوالی پیش می آید و آن هم اینکه اگر یک بازیکنی نرخ به ثمر نشستن پرتاب هایش 60 درصد باشد ، آیا غیر ممکن است که بتواند 14 شوت منجر به امتیاز را پشت سر هم داشته باشد ؟ البته که نه.

بلکه ما می گوییم احتمال این عمل پایین است ، با این وجود آمار می گوید از هر 1000 شوت ، این بازیکن چنین چیزی را ( 14 شوت منجر به امتیاز را پشت سر هم ) حداقل یک بار می تواند داشته باشد .

درس اول :

باختن ها و بردن های پشت سر هم کاملا از یک توزیع نرمال برخوردارند بیایید شروع کنیم به یک نمونه بزرگ بی اندیشیم از نظر آماری ، نمی توان فقط با یک دست بازی به طور معنی دار گفت که چیزی نرمال است یا اینکه کاملا غیر محتمل است . همین موضوع برای معامله گری هم صادق است . شما نمی توانید فقط با تحلیل یکی دوتا معامله به نتیجه خاصی برسید بلکه برای اینکه بتوان یک نتیجه گیری درستی انجام داد نیاز به دویست ، سیصد و حتی چهارصد معامله داریم بنابراین کورکورانه اقدام به تغییر یا جایگزینی رویکرد معامله گری تان بعد از چند معامله ی محدود نکنید !!!

ما با اتفاقی بودن مشکل داریم

چگونه مدیریت ریسک داشته باشیم

ما انسان ها در مورد یادگیری احتمالات خیلی ضعیفیم . هر روز سوار ماشین های مان میشویم و هرگز یک ثانیه هم فکر نمی کنیم که چه اتفاقی ممکن است بیافتد. در حالیکه وقتی مثلا دو بار در سال هواپیما سوار میشویم کلی اضطراب داریم . ما دوست نداریم ، اقرار کنیم که نمی توانیم کنترل کنیم ، پیشگیری کنیم یا بفهمیم چه اتفاقی میخواهد بیافتد ، ما کاری که می کنیم این است که برای رویدادهای تصادفی از قوانین ثابت استفاده میکنیم .

در نوعی قمار ، افراد برای اینکه روی تاس عدد بزرگتری ظاهر شود تاس را محکمتر و قوی تر می اندازند و برای اینکه عدد روی تاس عدد کوچکتری باشد آن را یواش رها می کند . که همه می دانیم این انتظار برای نتیجه عمل خنده دار است.

شما که فکر نمی کنید اگر نه بار شیر یا خط کردید و پشت سر هم نه بار شیر بیاید ، حتما در دفعه بعدی که سکه را پرتاب می کنید قرار است خط بیاید ؟ اگر جوابتان مثبت است ، پیشنهاد می کنیم که همچنان به خواندن مطالب پیش رو ادامه دهید.

درس دوم :

اصل تصادقی بودن پدیده ها را بپذیرید هر معامله ای کاملا مستقل از معامله ی قبلش است و از این بدتره باید قبول کنید که نتیجه هر معامله کلا تصادقی است و از کنترل شما خارج است اگر شما پنج معامله ی برنده پشت سر هم داشته باشید . این به شما کمک نمی کند که بتوانید در باره نتیجه معامله ی بعدی پیش بینی درستی داشته باشید .

شما به صورت ناگهانی تبدیل به یک معامله گر بهتر نخواهید شد.

مدیریت ریسک 4 1

تحقیقات نشان می دهد که سرمایه گذاران فردی و معامله گران ، زمانی که چند معامله آخرشان موفق باشد ، بیشتر و فعال تر ، اقدام به معامله می کنند.

مهمترین چیزی که باید در زمان روی دادن پدیده دست داغ ، مواظب آن بود این است که شما زمانی که در جریان باخت ها یا برد های پشت سر هم قرار میگیرید ، انتظارتان از مهارت هایتان تغییر می کند. برای مثال در این زمان ها بازیکنان بسکتبال شروع می کنند از نقاطی که احتمال به سبد نشستن توپ بعید تر است ، شوت می زنند و نتیجه این کارشان باعث ضربه زدن به تیم می شود.

و زمانی که همین پدیده وارد معامله گری می شود ، شما بعنوان معامله گر دوست دارید ریسک بیشتری را بعد از چهار معامله ی برنده ی پشت سرهم انجام دهید . علتش این است که ممکن است ، فکر کنید این که چهار معامله را پشت سر هم با برد بیرون آمدید به این خاطر است که شما قدرت و توان مضاعفی در بردن در معامله و یافتن موقعیت های برنده بدست آورده اید و این اشتباه کشنده است. آنچه حقیقت دارد این است که شما هنوز همان معامله گری هستید که قبل از 4 برد قبل بودید.

این سوال را از خود بپرسید که ، چند بار تا حالا به نتیجه ی خوب یک ماهه تان بخاطر ریسک بالایی که فقط در یک معامله چون حس می کردید می دانید که بازار به کدام سمت حرکت می کند ، گند زده اید؟

درس سوم:

شما ناگهان تبدیل به یک معامله گر بهتر نمی شوید بنابراین هرگز رویکرد خود را به مدیریت سرمایه و مدیریت ریسک تغییر ندهید . اگر زمانی که عملکردتان در گذشته مثبت بود ، تمایل پیدا کردید که بیشتر معامله کنید خیلی راحت از پشت میز معامله گری بلند شوید ، کمی قدم بزنید و این فکر پلید را از ذهن تان دور کنید.

مهمترین ویژگی آماری استراتژی معاملاتی

مهمترین ویژگی آماری استراتژی معاملاتی شما عبارتند از این دو خصوصیت : ( 1 ) نرخ برد استراتژی معاملاتی و ( 2 ) نسبت ریوارد به ریسک یک معامله و چنان که می توانید ببینید ، ما واقعا باید از همین نقطه به هدف مان برسیم تا زمانی که این دو خصوصیت آماری را جدای از هم ببینیم ، این دو برای ما معنی و مفهومی نخواهند داشت . اما زمانی که این دو را در کنار هم بگذاریم ، به شما خواهند گفت که حتی قبل از ورود به یک معامله ، شما توانید پولسازی کنید یا نه.

درس چهارم :

داده ها را در ژورنال معامله گری تان جمع آوری کنید و شروع کنید به خرد کردن اعداد ژورنال معاملاتی یکی از ضروری ترین چیزهایی است که یک معامله گر جدی باید داشته باشد ، زیرا یک ژورنال معاملاتی خوب دقیقا به شما نشان می دهد که برای بدست آوردن پول بیشتر باید چکاری را انجام دهید.

واقعا ، استراتژی معاملاتی شما ، چقدر خوب است ؟

مدیریت ریسک 5

تا حالا چنین فکری داشته اید که چون 10 معامله ی بازنده پشت سرهم داشته اید ، استراتژی معاملاتی نان کار نمی کند و شما به معامله گر بد هستید ؟ احتمالا حتی به ده تا معامله ی بازنده هم نکشد ، برای اینکه شما به استراتژی معاملاتی خود شک کنید.

حالا چه می شود اگر به شما بگوییم که این کامپیوتر و برنامه متاتریدر نیستند که شما را در بازار بالا می کشند ، پاسخ واضح است ، این استراتژی است که شما با آن می توانید وارد موقعیت های پولساز معاملاتی شوید و اگر به آن بچسبید و کمی صبر داشته باشید و اینقدر عجول نباشید ، خواهید دید که تبدیل به یک معامله گر سود ده خواهید شد.

درس پنجم :

جریان های باخت و برد ( پشت سر هم ) طبیعی هستند و ربطی به این ندارند که شما چقدر خوب هستید ، بلکه اتفاق می افتند . زود روش تان را رها نکنید . هر وقت استراتژی معاملاتی تان را تغییر می دهید ، دارید از صفر شروع می کنید.

توهم کنترل – اولین معامله بازنده نصیب چه کسی می شود ؟

مدیریت ریسک 6 1

انواع و اقسام مختلفی از تجربیات جالب و شگفت انگیز ، پیرامون توهم کن م کنترل در رویدادهای با نتیجه ی تصادفی ، وجود دارند .

* افراد وقتی می بینند که طرف مقابل شان بی کفایت و ضعیف است انجام می دهند . تری را در بازی های شانسی

* افراد زمانی که خودشان می توانند اعداد قرعه کشی را انتخاب کنند ، نسبت به برنده شدن اطمینان بیشتری دارند .

* افراد زمانی که می توانند خودشان تاس را بیاندازند ، احساس اعتماد به نفس بالاتری دارند و بیشتر شرط بندی میکنند .

* افراد در زمانی که تاسی پرتاب نشده نسبت به زمانی که تاس پرتاب شده شرط بندی بیشتری میکنند ، با وجود اینکه نتیجه تاس پرتاب نشده مشخص نیست.

*روانشناسان کشف کرده اند که احساس کنترل فقط احساس ما را بهتر نمی کند ، بلکه سلامت مارا هم بهتر می کن

صد البته توهم کنترل در معامله گری هم ، می تواند باعث ایجاد سوء برداشت و اشتباهات معامله گری شود . زمانی که بعد از تحلیل خودتان ، معامله را در بازار قرار می دهید و نتیجه نشان میدهد که ستاب مناسبی را داشته اید ، این توهم در شما بوجود می آید که بیشتر معاملات برنده نصیب ما می شود . و دیگر ما وارد یک معامله بازنده نمی شویم . درست نمیگویم ؟ !! و آنچه در پی این توهم بوقوع می پیوندد یک وابستگی عاطفی به معامله و عدم توانایی بستن معامله در ضرر است .

نتیجه گیری : موفقیت خود را با انسجام و تداوم بسازید

مدیریت ریسک 7

* هرگز بر مبنای نتیجه یک ، دو و یا سه معامله تصمیم نگیرید و شروع به تفکر بر مبنای یک نمونه ی بزرگ کنید . اصل تصادفی بودن را بپذیرید ، نتیجه ی یک معامله کاملا تصادفی است و مستقل و غیر وابسته از معامله قبلی شما است .

* شما به صورت ناگهانی تبدیل به یک معامله گر بهتر نمی شوید . بنابراین همواره یک تاکتیک مشابه را در مدیریت ریسک و سرمایه بکار ببرید . ژورنال معاملاتی تان را دوست بدارید و تا جایی که داده ای را در اختیار دارید شروع به تحلیل کنید .

* جریانهای برد و باخت طبیعی هستند . دفعه بعد که به فکر تغییر استراتژی معاملاتی تان افتادید ، با خودتان دوباره فکر کنید و کمی بیشتر به آن بچسبید .

دانشجوی رشته کامپیوتر هستم و علاقه مند به تولید محتوا در زمینه معامله گری.

دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.