مدیریت-ریسک

چگونه مدیریت ریسک داشته باشیم قسمت (4)

سایز گیری پوزیشن ها به صورت دینامیک ( پویا )

راه رسیدن به اهداف معاملاتی از طریق داشتن یک روش ورود درست و با ترکیب خوبی از اندیکاتورها نیست ، بلکه آنچه شما را در رسیدن به این اهداف یاری می کند مدیریت ریسک و نحوه سایز گرفتن در پوزیشن است ، و از بسیاری از جهات ، می تواند اهداف معاملاتی شما را کنترل و مدیریت کند . هدف های معامله گران را می توان در سه نکته ذیل خلاصه کرد:

در مدیریت ریسک سه رویکردی که در میان معامله گران در انجام معاملات مرسوم است عبارتند از :

1 ) رسیدن به یک درصد اطمینان در بازگشت سرمایه.

معمولا معامله گرانی که بدنبال ریسک هستند ، و یا افرادی که ذهنیت قمار گونه ای دارند ، بطور اختصاصی به دنبال دست یافتن به درصد مشخصی از عایدی زیاد هستند تا بتوانند حسابشان را به سرعت رشد دهند ، این در حالی است که این دسته از معامله گران اغلب از اهمیت کنترل افت سرمایه و مدیریت ریسک به صورت صحیح غافل هستند.

بنابراین معامله گرانی که به دنبال سود بیشتری هستند معمولا کارشان بیشتر به ضرر و باخت ختم می شود.

2 ) به حداقل رساندن افت سرمایه و کاهش نوسان در رشد حساب

معامله گران ریسک گریز ، اکثرا توجه خود را معطوف به کم نگه داشتن افت سرمایه و دور نگه داشتن حساب معاملاتی از نوسانات شدید می کنند.

3 ) تحقق یک درصد مطمئن بازگشت از سرمایه اولیه بعنوان سود ، در حالی که نوسانات حساب ثابت و پایین باشد.

تریدرهای حرفه ای در تلاش هستند تا با کنترل هر دو جنبه فوق ، در حالیکه افت سرمایه را نسبتا پایین نگه می دارند ، عایدی خود را به حداکثر برسانند.

گرچه شاید این موضوع کمی سخت بنظر برسد ، با این وجود در مفهوم معامله گری وجود دارد که به شما اجازه می دهد تا بصورت فعال در وضعیت کنترل شده ای قرار بگیرید که هم بالانس حساب معاملاتی در وضعیت رو به رشد قرار گیرد و هم بتوان افت سرمایه را بهذ صورت موثری کنترل کرد .

مدیریت ریسک

تلفیق نرخ برد با سایز پوزیشن

نرخ برد و سایز پوزیشن ، دو مفهوم معامله گری ای هستند که اغلب به درستی فهمیده نمی شوند و بسیاری از معامله گران بطور کامل متوجه تاثیرات این دو ویژگی بر روی سرنوشت شان به عنوان یک معامله گر نمی شوند.

1) نرخ برد در مدیریت ریسک ( Winrate)

نرخ برد در مدیریت ریسک خصوصیتی است که معامله گر نمی تواند در آن تاثیر گذار باشد ، ضمن اینکه نرخ برد در واقع نگاهی به گذشته است ، این خصوصیت می تواند یک دید معنی داری را درباره پتانسیل عملکردی یک تریدر به شما بدهد . نرخ برد مساوی است با احتمال بردها ، باخت ها و اندازه افت های سرمایه.

نرخ برد کمتر ، یعنی شما احتمال باخت بیشتری را در معاملات خواهید داشت ، و بالتبع افت سرمایه بیشتری را شاهد خواهید بود.

این موضوع را با یک مثال ساده می تواند شرح داد : در طی 200 معامله ، اختلاف آماری بین معاملات بازنده در یک استراتژی معامله گری با نرخ برد 50 درصد و یک استراتژی دیگر با نرخ برد 60 درصد ، تقریبا بیست مورد می باشد . ( یعنی از 200 معامله انجام شده در استراتژی با نرخ برد 50 درصد شما 100 معامله بازنده داشته اید و در استراتژی با نرخ برد 60 درصد شما [ د شما 80 معامله بازنده را تجربه کرده اید . )

علاوه بر این ، اگر نرخ برد شما کمتر باشد معنی اش این است که احتمالا جریان باخت ها ( باخت های پشت سر هم ) بیشتر اتفاق می افتند. همین دو نکته یعنی باخت های بیشتر و توالی بیشتر باخت های پشت سر هم مارا متوجه نقش مهم سایز گیری پوزیشن در بهبود مدیریت ریسک می کند.

2 ) سایز پوزیشن – فاکتور متغیر و قابل کنترل در مدیریت ریسک:

بر خلاف مفهوم نرخ برد ، این بار معامله گر می تواند بطور فعال سایز پوزیشن را کنترل و مدیریت کند . در مورد این فاکتور باید بگوییم که اگر چه ممکن است که در نظر بسیار از معامله گران این بینش بی اهمیت جلوه کند اما تاثیرات عظیمی در معامله گری دارد : اجازه بدهید به مثالی که در بالا ذکر شد برگردیم.

گفتیم که استراتژی معاملاتی اول نرخ برد 50 درصد داشت و استراتژی دیگر نرخ بردش 60 درصد بود . چنانکه گفتیم ، استراتژی اول 20 باخت بیشتر از استراتژی دوم در دویست معامله داشت. خوب حالا اگر شما در هر دو استراتژی در هر پوزیشن 1 درصد سایز را استفاده کنید ( یعنی در هر معامله 1 درصد کل سرمایه را ریسک کنید ) ، خواهید دید که در استراتژی با نرخ برد 50 درصد ، تقریبا شاهد بیست درصد افت سرمایه بیشتر هستید. و در صورتی که در هر دو استراتژی از یک رویکرد انتخاب سایز پوزیشن یکسان استفاده شود در این صورت تکرار و توالی جریان باخت ها برای نرخ برد پایین تر بسیار بیشتر خواهد بود.

در واقع اگر چه ممکن است هر دو استراتژی در بلند مدت سود ده باشند ، اما تنش های کوتاه مدت می تواند منجر به اشتباهات ضربه زننده ی غیر ضروری به سیستم معامله گری شما شود .

مخصوصا در مورد معامله گران آماتور ، شاهد این هستیم که نمی توانند با افت سرمایه به خوبی برخورد کنند و أفت سرمایه بالاتر در آنها باعث می شود که اشتباهات کشنده ی بیشتری را مرتکب شوند.

تطبیق دادن و تعدیل کردن تعیین اندازه پوزیشن بر مبنای نرخ برد در مدیریت ریسک می تواند مانع از اشتباهات ناخواسته معامله گری شود.

چگونه مدیریت ریسک داشته باشیم

گریزی بر مدیریت سرمایه

مدیریت ریسک

پوکر – بدانید چه وقتی دست نگه دارید و چه زمانی رو کنید !

در بازی پوکر خیلی واضح است که وقتی دست تان خوب است ، دوست دارید شرط بندی بیشتری کنید و زمانی که کارت های خوبی در دست تان نیست این موضوع زیاد امید وار کننده نیست ، و بازیکن پوکر کمتر شرط بندی کند . بنابراین واضح است که شرط بندی مقداری مشابه در هر دست ، بدون در نظر گرفتن موقعیت ، کار اشتباهی است .

شرط بندی ورزشی – روی حیوان توسری خورده ، زیادی شرط بندی نکنید !

در شرط بندی ورزشی ، قماربازها زمانی که پول بیشتری روی تیمی که مورد علاقه شان است شرط بندی می کنند در واقع دارند ریسک بیشتری را انجام می دهند . اگرچه حیوان توسری خورده همچنان شانس برد دارد و ممکن است شلاق بیشتری بخورد . با این وجود در بلند مدت ، تیم بهتری ممکن است پیدا می شود و زمانیکه مسابقه به جاهای حساس برسد وبرد تیم مورد علاقه چندان هم قطعی نباشد ، شرط بندان ورزشی ، شرط بندی کمتری میکنند.

شرط بند های حرفه ای ورزشی ، با شرط بندی بیشتر در زمانی که شانس با آنها ست ، می توانند سودشان را به حداکثر برسانند و همین امر نیز در معامله گری صادق است.

اگرچه در بسیاری از کتاب ها حرف از سایز گیری ثابت روی پوزیشن ها آورده شده است ، وقتی شما پای صحبت معامله گران حرفه ای بنشینید ، اغلب آنها به شما می گویند که سایز پوزیشن آنها بسته به کیفیت ستاپها و تاریخچه ی عملکردی شان ، متفاوت است و یکسان نیست .

دانشجوی رشته کامپیوتر هستم و علاقه مند به تولید محتوا در زمینه معامله گری.

دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.