1145

تفاوت بزرگ بین پولبک و حرکت های رنج

مقدمه:

تنها راهی که مارکت میتواند در مسیر خودش از حرکت باز ایستد وقتی است که پولبک و تثبيت اتفاق می افتد. هر معامله گر فارکسی میتواند به شما بگوید که پولبک و تثبیت چیست اما به سخی میتوانید تریدری را بیابید که به شما بگوید واقعا پولبک و تثبيت برای تریدرهای مارکت چه معنی ای میدهد ؟

هنگامی که معامله گران یک پولیک و یا تثبیت را می بینند گمان نمی کنند که تفاوت بسیار زیادی بین این دو هست ، تنها تفاوتی که آنها می بینند این است که وقتی پولبک شکل میگیرد مارکت بر خلاف روند حرکت میکند و وقتی که یک تثبیت رخ میدهد مارکت به صورت افقی حرکت میکند. این تنها چیزی ست که آنها می فهمند ، چیزی که تریدر ها متوجه آن نمی شوند این است که تثبیت و پولبک نگرش معامله گران خرد مارکت را به طور کلی در جهت مخالف تغيير ميدهد.

ما در اینجا به بررسی علت رویداد پولبک و تثبیت خواهیم پرداخت و بعد از آن من به شما نشان خواهم داد که چگونه این دو رویداد، نگرش معامله گران را با توجه به شیوه ای که ساخته میشوند تغییر میدهند.

علت تشکیل واحد

بولبک و تثبیت هر دو به دلیل برداشت سود بانک ها شکل می گیرد.

علت تفاوت های ساختاری بین پولبک که در خلاف جهت روند و تثبیت یک وری حرکت میکند این است که بانک ها حین برداشت سود چه کاری انجام میدهند.

در یک سناریوی تثبیت بانک ها شروع به برداشت سود از تریدهای شان میکنند که باعث توقف روند جاری و حرکت قیمت در خلاف جهت روند میشود .

معامله گران خلاف جهت روند (reversal) حرکت مربوطه را بصورت یک برگشت کامل روند می بینند ، به عبارت دیگر آنها گمان میبرند بجای اینکه فقط یک پولبک یا تثبیت در حال شکل گیری است روند به تمامی برگشت کرده است . هرچه قیمت به حرکت در خلاف جهت روند ادامه میدهد معامله گران خلاف جهت روند ترید هایشان را تحت این حس که آنها بزودی وارد یک برگشت روند میشوند، قرار میدهند.

خب حالا ما تريدر های روندی داشتیم که قبل از برداشت سود بانک ها تریدهایشان را در جهت حرکت ترند قرار داده اند. وقتی که مارکت بدلیل برداشت سودبانک ها شروع به حرکت در خلاف جهت روند میکند، تریدر هایی که معاملات شان را در جهت روند باز کرده اند موقعیت معامله شان را احتمالا از تغییر سود کم به ضرر زیاد میبینند این معامله گران اگر برداشت سود بانک ها مارکت را در خلاف جهت روند به حرکت در بیارد معاملات شان را می بندند.

چیزی که شما نیازمند درک آن درباره معامله گران در جهت و خلاف جهت روند هستید این است که چگونه آنها ندانسته یک نوع سفارشات خرید یا فروش) را بدلیل برداشت سود بانک ها در مارکت قرار میدهند. با اینکه آنها تصمیمات به کلی متفاوتی میگیرند یعنی معامله گران روند معاملات در ضرر را می بندند و معامله گران خلاف روند سفارشات جهت برگشت قیمت قرار میدهند ، سفارشاتی که آنها وارد مارکت میکنند دقیقا شبیه هم هستند.

83
قسمت سبز مربوط به تریدرهای روندی هست که دیر وارد شده اند.

 ملاحظه میکنید که حرکت ابتدایی که بدلیل کسب سود بانک ها شکل گرفته مارکت را به حرکت در خلاف جهت روند واداشته . ناحیه ی سبزرنگ قسمتی است که بخش اعظمی از معامله گران خرد در پوزیشن فروش هستند به این دلیل که گمان میکردند حرکت نزولی ادامه دار است. حالا اونها بدلیل اینکه مارکت شروع به حرکت در خلاف جهت پوزیشن شون کرده شروع به بستن معاملات شون میکنند و ناخواسته سفارشات خرید به مارکت وارد می کنند. صدای کلیک کردن روی موس ها برای بستن پوزیشن هایشان تا اینجا هم اومد.)

در همین کلنجارها حرکت رو به بالا معامله گرای خلاف روند رو به این فکر میندازه که روند در حال برگشته و شروع به باز کردن پوزیشن بای میکنند با این انتظار که قیمت بطور قابل ملاحظه ای بالا و بالا تر خواهد رفت .

هم معامله گران خلاف روند و هم معامله گران روند در حال قرار دادن مقادیر بسیار بالایی سفارش خرید در مارکت هستند .

خب حالا با توجه به سفارشات خرید زیادی که به مارکت وارد شدند تریدر های بانکی میتواننند سفارشات فروش شان را در مارکت قرار دهند. (و اینگونه میشود که از یک طرف معامله گرا خودشان طناب را بالاتر میکشن از طرف دیگه بانک ها صندلی رو از زیر پای تریدرها میکشن و … بگذریم و فقط قراعت فاتحه نادتان نرود) ، وقتی که سفارشات خرید به مقدار لازم رسید بانک ها سفارشات فروش شان را قرار میدهند و مارکت شروع به ریزش میکند.

و اینگونه این حرکت ریزشی باعث ایجاد کران بالای تشت (سووینگ سقف )میشود

در این نقطه روشی نیست که به ما بگوید آیا یک تثبیت در حال شکل گیری ست یا اینکه حرکت ریزشی ادامه دهنده ی روند نزولی است ، وقتی که قیمت با نقطه ای که بار اول از آن ناحیه حرکت رو به بالا شکل گرفت برخورد میکند بانک ها تصمیم میگیرند که از هجوم سفارشات فروش برای کسب سودشان اسفاده کنند که این منجر به حرکت رو به بالای دیگر و بوجود آوردن کران باسن تثبت (سووینگ کف) میشود.

چه نگرشی در یک پولبک واقعی وجود دارد؟

تفاوت اساسی بین پولبک و تثبیت به این برمیگردد که آنها باعث بوجود آمدن چه نگرشی در تریدرها درباره جهت حرکت مارکت میشوند. وقتی که مارکت از حرکت می ایستد و شروع به تثبیت میکند معامله گران هنوز هم در هر سووینگ هم جهت روند به دلیل اینکه گمان میکنند روند ادامه دارد معامله فروش میکنند .

هنگامی که یک پولبک تشکیل میشود، معامله گران بر اساس اینکه پولبک با چه فاصله ای برای حرکت در خلاف جهت روند مدیریت شده است شروع به اوردرگذاری خواهند کرد ، اگر پولبک یک مسافت زیادی را برگشت کرده باشد معامله گران ترید در خلاف جهت روند را متوقف کرده و شروع به اوردر گذاری در جهت پولبک میکنند.

چه نگرشی در یک پولبک واقعی وجود دارد؟

بیایید نگاهی داشته باشیم به پولیک آزی که بعد از قرار گرفتن مارکت در روند نزولی اتفاق افتاده است

. من از شما میخواهم که یک نگاهی به سمت راست چارت داشته باشید تا به شما نشان بدهم چگونه نگرش تریدرها با حرکت بیشتر و بیشتر پولبک در خلاف جهت روند تغییر می یابد. بانک ها از معاملات فروش شان درست قبل از شروع بولیک برداشت کرده اند.

هنگامی که مارکت ناتوان از تشکیل یک کف پایین تر شد بانک ها دوباره شروع به برداشت سود کردند که این منجر به یک حرکت رو به بالای دیگر شد. برای شروع یک حرکت صعودی این چنینی که بخشی از یک تثبیت بزرگتر در حال شکل گیری بود ، این ها همه وقتی تغییر کرد که سووینگ های حرکت نزولی شکسته شد، در این نقطه معامله گران شروع کردند به تغییر نگرش به اینکه مارکت میتواند برگردد چرا که تشکیل سقف و کف بالاتر معمولا به عنوان سیگنالی برای تغییر در جهت روند است.

85

وقتی که مارکت این همه حرکت کرده مردم به پولبک به چشم برگشت روند نگاه میکنند، در واقع بولبک روی پولبک به خودی خود نشانه ی دیگری از این است که به آنها میگوید یک روند جدید در حال شکل گیری است. این بار برداشت سود بانک ها متوقف شده است ، تنها دلیلی که مارکت به پیش روی علیه روند ادامه میدهد این است که معامله گران خرد در حال فرار دادن سفارشات خرید و موسسات مالی کوچک در حال برداشت سودهای موجود در این سووینگ بالاتر می باشند . معامله گران بانک ها و موسسات کوچک انتظارات و اهداف به کلی متفاوت تری نسبت به معامله گران بانک های بزرگ دارند.

به طور کلی در حالیکه بانک ها تصمیم میگیرند کی مارکت روند باشد، کی تثبیت باشد و کی پایان یابد ، تریدرهای بانک های کوچک در صحنه حاضر میشوند تا از حرکات خیلی کوچک مارکت کسب سود نمایند. (یه چی تو مایه های کم بخور همیشه بخور)

این تریدرها در دوره های زمانی بسیار کوچکتری به مارکت داخل و از آن خارج میشوند، آنها سفارشات شان را در تایم های پایین تر مثل یک ساعته و پایین تر قرار میدهند تا از خرده فروش هایی که در حرکت کوچک مخالف بولبک فروش داشته اند کسب سود کنند. بنابراین اگرچه بولبک مخالف جهت روند اصلی است هنوز معامله گران بانک هایی هستند که از خود پولیک هم پول در بیارن. اینا دیگه کیان؟!!!!

86

هر چه که پولبک ادامه پیدا میکند اکثریت معامله گران مارکت حالا دیگر فکر میکنند که پولبک برگشت روند است ، حالا مدت زمانی که مارکت در جهت خلاف روند حرکت کرده است به همراه مسافتی که مارکت جهت حرکت خلاف روند مدیریت شده معامله گران را به این فکر وادار میکند که حرکت صعودی ادامه خواهد داشت. از آنجا که حالا دیگر معامله گران خرد باور میکنند که پولبک یک برگشت روند است تا اینکه یک بولبک به روند باشد تفاوت اساسی بین پولبک و تثبیت نمایان میشود.

اگر پولیک به اندازه ی کافی خلاف روند حرکت کند خرده فروشان را به این گمان وا میدارد که روند معکوس شده است. وقتی که روند به تثبیت تغییر میکند معامله گران هم در جهت روند و هم در خلاف جهت روند سفارشات شان را قرار میدهند چون برای برخی از تریدرها اینطور به نظر میرسد که مارکت میخواهد بالا برود و برای برخی هم اینطور که مارکت میخواهد پایین بیاید.

87

بولبک وقتی پایان می یابد که بانک ها سفارشات خرید کافی برای قرار دادن سفارشات فروش خودشان را داشته باشند ، وقتی که ترید هاشان قرار داده میشود سفارشات خرید خرده فروشان مصرف شده و مارکت شروع به ریزش میکند. حالا همه خرده فروشانی که پوزیشن بای داشتند شروع به ضرر دادن میکنند و مجبورند که پوزیشن های در ضررشان را کم کنند ، بخش عمده ی حرکت ریزشی به شرح زیر است که بدلیل معامله گرانی که در خرید هستند ایجاد میشود ، این سفارشات آنهاست که مارکت را به ریزش وا میدارد.

در ابتدایی ترین سطوح پولبک و تثبیت هر دو برای انتظارات معامله گران از جایی که آنها فکر میکنند مارکت میخواهد حرکت کند استفاده میشود .

تنها تفاوت وقتی است که یک پولبک شکل میگیرد ، اگر به اندازه ی کافی بزرگ باشد همه ی معامله گران خرد را به قرار دادن سفارشات خلاف جهت روند اصلی وا میدارند چرا که باورشان میشود پولیک یک برگشت روند است. یک تثبیت به نوعه نمی تواند این کار را انجام دهد چرا که معامله گران نه تنها معاملات در جهت روند قرار قرار میدهند بلکه بدلیل شیوه ای که تثبیت از چند سووینگ های و لو شکل میگیرد معاملاتی در خلاف جهت روند غالب قرار میدهند .

این یعنی در یک سناریوی پولبک بانک ها قادر خواهند بود که معاملات بزرگ تری در جهت روند قرار دهند چرا که اکثریت خرده فروشان معاملاتی در جهت پولیک قرار میدهند. اگر بانک ها بخواهند مقادیر سفارشات بزرگی در جهت روند قرار بدهند وقتی مارکت در تثبیت بسر میبرد انها باید مارکت را برای مدت زمانی طولانی در تثبیت نگه دارند به عبارت دیگر برای آنها سفارشات لازم برای قرار دادن معاملات خودشان وجود نخواهد داشت.

علاقمند به تولید و محتوا در زمینه معامله گری .

دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.