OOOconisma main banner Recovered

بازار فارکس و دورنمایی از جریان سفارشات

قبل از وارد شدن به بازار فارکس باید در رابطه با جریان سفارشات اطلاعاتی کسب کنیم در این مقاله دورنمایی از جریان سفارشات در بازار فارکس با شما به اشتراک میگذاریم

مقدمه:

اجازه بدهید این مقاله را با یک سوال شروع کنم

به نمودار های ذیل نگاه کنید، کدام یک از آنها را می توانیم بگوییم یک روند صعودی قوی است، که بتوان گفت در آینده ادامه پیدا خواهد کرد؟

دورنمایی از جریان سفارشات در بازار فارکس

حتما پاسخ میدهید که نمودارB درست است؟

 خوب ما نشانه های واضحی از قدرت را داریم و تلاش بسیار جزیی برای ایجاد پولیک انجام شده و یک میله بزرگ صعودی در نمودار کاملا بچشم می آید.

با این وجود امروز میخواهیم دیدگاهی را در مقابل این جواب مطرح کنیم که آن را به چالش می کشد. اجازه بدید با هم قصه ای که پشت حرکت قیمت در نمودار B هست رو بررسی کنیم.

 از آنجایی که در نمودار B شاهد یک شیب تند صعودی هستیم کسی در صعودی بودنش شکی ندارد ولی واقعیت اینست که ما در این نمودار فقط یکی از دو جنبه اصلی بازی را داریم:

* انبوه فروشندگان

*کمبود خریداران

از دید کلی می توان گفت هر دو نمودار شبیه هم هستند و صعودی هستند و صد البته که در حرکت صعودي شارپ قیمت، ما با ازدیاد خریداران و کمبوډ فروشندگان مواجه هستیم.

اگر بازار را در یک چارچوب بزرگتر رصد کنیم آن وقت می فهمیم که کدامیک از این دو بازیگر اصلی بازار را در دست دارند. و با اطمینان بیشتری دست آن ها را می خوانید.

در یک بازاری که بسرعت در حال حرکت است دانستن این اطلاعات بسیار با ارزش است تا بتوانید از آن استفاده کنید و تریدی موفق داشته باشید و یا اینکه یک فنجان قهوه بنوشید و از این که پیش بینی تحلیلتان درست بوده لذت ببرید.

تعادل در بازار در مقابل عدم تعادل در بازار

در نظر بگیرید بازاری متعادل داریم با پنجاه خریدار و پنجاه فروشنده در یک سطح قیمتی(با تعدادی مساوی سفارش). قطعا قیمت هیچ دلیلی برای حرکت تا زمانی که این تعادل برقرار است ندارد. حال در نظر بگیرید که قیمت با یک شیب تند به بالا برود.

در این حالت ما میتوانیم دو فرض داشته باشیم:

اولین فرض ما بر این است که تعداد خریداران صد و تعداد فروشندگان پنجاه نفر است

فرض دومی هم اینکه تعداد خریداران همان پنجاه نفر و تعداد فروشندگان بیست و پنج نفر شده است.

در هر دو فرض ما تعداد خریدار بیشتری نسبت به فروشندگان داریم که نتیجه هر دو فرض یکسان و حرکت شارب صعودی قیمت است).با این حال بزودی خواهید دید که حرکت صعودی قیمت بدلیل ورود بیشتر خریداران به بازار (فرض اول- افزایش خریداران و بدون تغییر در فروشندگان با کم شدن تعداد بیشتر فروشندگان از بازار(فرض دوم – کاهش فروشندگان بدون تغيير خريداران یکسان نیست.

اهمیت زونهای کلیدی

بعنوان معامله گر پرایس اکشن ما همیشه میگوییم به زونهای کلیدی حمایت و مقاومت نگاه کنید.

این زونها را می توان به عنوان نواحی تعریف کرد که های و لوها به آن واکنش نشان می دهد و یا ما در آن نواحی شاهد فاکتورهایی مثل خط روند ، اعداد رند ، سطوح فیبوناچی یا میانگین های متحرک و غیره هستیم.

مسلما این زونها زمانیکه برای استفاده در معامله گری جریان سفارشات استفاده می شود اهمیتشان بیشتر از فاکتورهایی که ذکر شد خواهد بود (معامله گری جریان سفارشات بدنبال پیدا کردن صحیح نقاط ورود و ترید بر اساس جریانهای پول موسسات و بنیادهای مالی بزرگ است)

چنانکه بزودی خواهید دید شناسایی این زونها در بازار منجر به ایجاد جنبه های مهمی از تحلیل و تشخیص سمت و سوی روند خواهد شد.

خلا نقد شوندگی

خوب اجازه بدهید دوباره به سوال اولمان برگردیم ، پس کدام نمودار شد A یا B؟ قبل از اینکه جواب این سوال را بدهیم به گذشته نمودار نگاهی بیاندازید و هر زمان که به یک حرکت شارپ قیمت به یک سمت دیدید مکث کوتاهی داشته باشید، خواهید دید قیمت به دفعات بعد از یک روند طی زمانی کوتاه و در چند کندل معدود برگشته ، تعجب آور است. نه ؟ در ذیل یک نمونه از نمودار بعنوان مرجع مشاهده می فرمایید:

17

چرا قیمت چنین رفتاری دارد؟ اگر خریداران کنترل بازار را بدست داشته اند پس چرا فروشندگان تقریبا در همه دفعات دوباره قیمت را برگردانده اند؟ |

این سوال تنها برای فردی پیش می آید که بازار را یک طرفه و بدید خریدار نگاه می کند و هیچ وقت فکر نکرده که علت حرکت صعودی قیمت می تواند گزینه جایگزین یا افت تعداد خریداران باشد.

در موقعیتی که یک طرف بازی به سرعت از بازار خارج می شود یا بطور کامل بر بازار چیره می شود به چنین شرایطی می گوییم عدم تعادل نقدشوندگی “liquidity disequilibrium”. (تعریف ساده نقد شوندگی یعنی خریداران در یک نقطه قیمتی بتوانند به راحتی فروشندگان را پیدا کنند و بالعکس)

اگر تعداد کافی خریدار برای خرید از فروشندگان وجود نداشته باشد. و یا تعداد کافی فروشنده برای آنکه خریداران از ایشان خرید کنند وجود نداشته باشد تعادل نقد شوندگی بهم می خورد. که در چارت بصورت گپ یا حرکت شارپ قیمت نمایان می شود.

نکته مهمی که باید به آن اشاره کرد اینست که بسته به شرایط و محل وقوع این حرکت شارپ ممکن است نشانه ای از قدرت تلقی نشود. در واقع در شرایط خاص می تواند نشانگر یک ضعف قریب الوقوع باشد. (با دقت در تعداد دفعاتی که قیمت برگشته با حرکت شارپ داشته می توان این مورد را حدس زد) پس چرا یک طرف بازی ناگهان از بازار خارج می شود ؟ آیا بخاطر اینست که دوباره کنترل بازار رو در دست بگیرد.

خلا نقد شوندگی در نزدیک زونهای کلیدی

این که اغلب اوقات در نمودار میبینیم قیمت به یک زون کلیدی سر می زند اتفاقی و تصادفی نیست. خود من بشخصه بارها دیده ام که غالبا زمانی که قیمت با شتاب به نواحی کلیدی حمایت و مقاومت حمله ور می شود بیشتر احتمال می دهم قیمت دوباره برگردد. تعداد دفعات بستگی به قدرت آن ناحیه کلیدی و این که کجا باشد دارد.

تنها دلیل منطقی آن هم این است که در نظر بگیریم معامله گران زیادی چشم به نواحی خاصی از نمودار قیمت دوخته اند و انتظار دارند که قیمت آن نواحی را برای ایشان لمس نماید تا ترغیب شوند که دکمه سفارش را فشار دهند.

18

مثالهای بیشتر بر روی نمودار:

19

در این مرحله باید شفاف شده باشد که چرا قیمت در حول و حوش زوتهای کلیدی این رفتار را نشان می دهد.

یکبار دیگر برگردیم به سوالمات بالاخره، جواب نمودار A بود یا نمودار B؟ در این مرحله پاسخ هوشمندانه این خواهد بود که بر اساس اطلاعاتی که داریم نمی توانیم جواب این سوال بدهیم.

چنانکه در نمودار مورد سوال ملاحظه می کنید چارت اطلاعاتی از محل های اطراف روند و یا نزدیک بودن به زونهای کلیدی به ما نمی دهد که این اطلاعات برای پاسخگویی فوق العاده مهم هستند.

قبل از اینکه بخواهیم در پی هر صعود قدرتمندی به فکر خرید باشیم، مهم است که درک کنیم صفهای حرکت قیمت بصورت پشت سر هم در زونهای حمایت و مقاومت به منظور ایجاد ستابهای با احتمال بالا قرار گرفته اند.

20

با این وجود بطور کلی روندی در بلند مدت ادامه خواهد داشت که از پولبک های کوتاه و مکرر ساخته شده باشد که به جریانهای دایمی سفارشات خرید به خوبی جذب کامل فعالیت در سمت فروشنده ها اجازه ادامه بدهد . و در واقع چیزی شبیه نمودار فوق مد نظر می باشد.

توجه شما را به این نکته جلب می کند که آنچه که در این مقاله مورد بحث قرار گرفت مربوط به بویایی کلی بازار بود. با این وجود شما ممکن است بسیاری از موقعیت های اتفاقی را پیدا کنید که در آنها بویایی تعادل نقدشوندگی را داشته باشید بدون اینکه یک زون قوی را در آن موقعیت ها شاهد باشید.

همچنین ممکن است موقعیت هایی را ملاحظه کنید که در آن قیمت این سطوح را لمس کرده و زمان زیادی در آند بانس شود قبل از اینکه بازگردد. بعنوان یک معامله گر ما بجای اینکه لحظه لحظه ی حرکات بازار را تحلیل کنیم باید فاکتور های مختلف را گروہ بندی کنیم تا به ستاپهای درجه یکمان برسیم.

دفعه بعد که شما دیدید قیمت با شتاب به یک زون مقاومتی حمله ور شد، و دیدید که قیمت یک کندل پوشای صعودی را تشکیل داده شاید بجای اینکه دکمه بای/ خرید را فشار دهید فقط لبخندی بزنید .

(و عجولانه تصمیم نگیرید)

علاقمند به تولید و محتوا در زمینه معامله گری .

دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.