درجه اهمیت و ارزش گذاری سطوح و اعتبار آن ها

عوامل موثر در ارزش گذاری سطوح

1- تایم فریم سطح

2- تعداد برخورد به فاصله

3- فاصله قیمتی

4- فاصله زمانی

5- واگرایی ( ترکیب فاصله زمانی و قیمتی)

تایم فریم

a ) یک سطح

زمانی که سطحی از تایم فریم ها بالاتر داریم چون در تایم های بالاتر توان حرکتی تایم بیشتر است پس انتظار حرکتی ما از یک سطح تایم بالاتر بیشتر است و به همین خاطر بیان میشود که هرچقدر تایم بالاتر ارزش ان سطح بیشتر است .

مثال : وقتی قیمت یک سطح Dailyمیرسد ما انتظار داریم در برگشت قیمت از سطح حرکتی بیشتری داشته باشد تا زمانی که قیمت به یک سطح H1میرسد .زیرا توان حرکتی تایم Daily بیشتر است از توان حرکتی تایم H1 است

بنابراین در ارزش گذاری سطوح نکته ای که باید به ان توجه شود این است که به  اندازه میزان توان حرکتی آن سطح از سطح مورد نظر انتظار حرکت داشته باشیم .

B) دو سطح

هرگاه دو سطح از تایم فریم متفاوت باشیم ( بدون لحاظ هیچ پیش شرطی ) مثلا:

زمانی که قیمت به سطح تایم دیلی میرسد ما انتظار داریم پیوت پیوت دیلی که قدرت و توان حرکتی بیشتر دارد پیوت تایم چهار ساعته را بشکند . بنابراین قیمت از سطح دیلی حرکت و به سطح چهار ساعته میرسد و انجا نهایتا یک برگشت و سپس پیوت تایم چهار ساعته را شکسته و ادامه حرکت .

نکته: زمانی که یک یوت مینوری داریم که توسط یک ماژور پشتیبانی میشود . تحت حمایت بودن پیوت مینوری توسط پیوت ماژور باعث میشود پیوت مینوری سطح پیش رو خود را که از یک تایم بالاتر است بشکند .

مثال : در تصویر زیر یک پیوت H4 داریم که تحت حمایت پیوت Monthly است و این پیوت چهار ساعته بخاطر تحت حمایت بودن پیوت Monthlyباعث شکست سطح Daily پیش رو خود میشود .

تحت حمایت بودن :   زمانی که گفته میشود سطحی در تایم بالا قرار دارد یعنی در محدوده ATR سطح تایم بالا قرار گرفته است .

در تصویر زیر سطح H4 در محدوده ATR ی تایم Monthly است

تعداد برخورد

a: یک سطح داریم

الف ) قبل از شکست : هر چقدر تعداد برخورد به یک سطح قبل شکسته شدن بیشتر شود ارزش و اهمیت ان سطح کمتر میشود .

در تصویر زیر قیمت از سطح A به سمت بالا حرکت کرده و در دفعه بعد که قیمت به سطح B برگشته افراد کمتری به خرید فکر میکنند زیرا اگر خریداران همچنان دیدگاه خرید داشتند اجازه نمیدادند قیمت به نقطه B برگشت داده شود و پایین تر بیاید

بنابراین زمانی که قیمت پایین می اید یعنی دیدگاهها عوض شده و افراد بیشتر به سل فکر میکنند و بنابراین سفارشات خرید کمتری در نقطه B  وجود دلرد و مجددا قیمت از نقطه B به سمت بالا حرکت میکند به محدوده و قله بالایی نمیسد چون دیدگاه اصلی سل است و قیمت در برگشت مجددا از سطح B  پایننتر میرود .

4

بعد از شکست سطح :هر چقدر تعداد برخرود ها به سطح قبل از شکست بیشتر باشد آن سطح بعد از شکست برای ما ارزش بیشتری دارد ..

در تصویر زیر در سطح Aچون تعداد برخورد ها به سطح قبل از شکست بیشتر از تعداد برخورد در سطح B  است بنابریان در سطح A  افراد بیشتری به sell فکر میکنند و حجم بیشتری را وارد کرده بودند بنابراین وقتی سطح A  شکسته میشود . دیدگاه نفرات زیادی که به sell فکر میکنند عوض شده و به َbuy  تغییر یافته. بنابراین ارزش سطحA   بعد از شکست بیشتر از ب  است

ب) دوسطح همتراز داریم:

هرگاهه دو سطح از یک تایم فریم داشته باشیم مانند شکل زیر و بازار بین دو سطح کمتر قرار گرفته باشد . سطحی که تعداد دفعات برخرود قیمت به ان بیشتر شود از ارزش آن سطح کمتر میشود و احتمال شکسته دن آن سطح بیشتر است نسبت به سطحی که تعداد دفعات برخورد آن کمتر است.

نکته : اگر سطحی داشته باشیم که بازار به صورت شارپ از ان رد شود و برگردد آن رد شود و برگردد آن حرکت شارپ رفت و برگشت برای ما جز برخورد محسوب نمیشود . در این حالت ما باید استناد کنیم به سطح ماقبل . که این سطح ماقبل به ما سطح میدهد به اسم سطح خودکشی که در اینده زمانی که قیمت به این سطح رسید میتوان محلی برای ورود به پوزیشن باشد 

نکته : ما همیشه دنبال نقاط بکر ، دست نخورده و اولین برخوردها هستیم که احتمال می دهیم بازار صد در صد از آن ناحیه برگشت داشتخه باشد و به ازای هر تعداد برخورد که انجام میشود تقریبا 20 تا 25 درصد احتمال شکست را بیشتر می دانیم و تا برخورد سوم به سطح ریسک ورود به بازار را انجام می دهیم و در برخورد چهارم به بعد وارد بازار نمیشویم این به این معنی نیست که بعد از برخورد چهارم حتما سطح شکسته میشود بلکه به این معنی است که برای ما ارزش ترید ندارد و ریسک آن برای ورود زیاد است .

فاصله حرکتی قیمت :

هرگاه یک سطح داشته باشیم و قیمت در برگشت یا بعد از شکست طول حرکتی زیادی را انجام داده باشد میزان اهمیت و ارزش آن سطحی که باعث پرتاب قیمت شده بیشتر میشود.

در تصویر زیر قیمت بعد از ریورس از سطح فاصله زیادی از ان گرفته بنابراین ارزش و اهمیت سطحA در برگشت برای ما بیشتر است

فاصله زمانی :

هرچقدر قیمت با فاصله های زمانی کوتاهتری به سطح برخورد داشته باشد از ازرش آن سطح کمتر میشود . زیرا به فاصله زمانی کوتاهتری دارد و می آید و اردرها و سفارشات رو جمع میکند .

واگرایی (ترکب فاصله زمانی و فاصله قیمتی)

در تصویر زیر در حرکت نزولی A  قیمت با 12 کندل به سمت پایین حرکت داشته و سپس با 20 کندل به سمت High  تشکیل شده حرکت کرده . حرکت B   به صورت فشرده و کمپرس ایجاد  شده که نشان از ارزش بالای سطح  C  است .

بنابرین : واگرایی که بین حرکت قیمت و حرکت زمان اتفاق می افتد ارزش سطح را بالاتر می برد .