تعریف کلی سطح:
محلی که احتمال واکنش قیمت وجود دارد. (این تعریف با این بیان در فرمایشات استاد خاکستر وجود ندارد و ما برای پیش برد بحث از آن استفاده میکنیم)
نحوه تشکیل سطوح کلاسیک و پرایسی:
سطوح کلاسیک حاصل از پیوت ریورس و سطح پرایسی حاصل از تشکیل سطح کلاسیک یا شکست سطح کلاسیک (سطح استاتیک یا داینامیک) هستند به سطوح پرایسی، سطوح عرضه تقاضا و گره معاملاتی هم گفته میشود.
مثال: در تصویر سمت چپ با تشکیل پیوت ریورس سطح کلاسیک بهدستآمده است و در تصویر سمت راست با ایجاد سطح کلاسیک سطح پرایسی ایجادشده (کادر سفید کوچک)
تفاوتهای سطح کلاسیک و سطح پرایسی:
- سطح کلاسیک فقط از بهوسیله پیوت ریورس ایجاد میشود اما سطح پرایسی یا از تشکیل سطح کلاسیک و یا از شکست سطح کلاسیک ایجاد میشود.
- سطح کلاسیک یا شکسته میشود و یا CO یا همان (out break Clean) میشود اما در سطح پرایسی اساساً چیزی به نام شکست نداریم و اگر قیمت بهاندازه ای تی ار تایم گره از انتهای آن خارج شود و سپس برگردد به آن اینگلف گفته میشود.
- تایم سطح کلاسیک بر اساس لگی که پیوت ریورس را ساخته است تعیین میشود اما تایم سطح پرایسی بستگی به این دارد که سه کندل درجا زدن در چه تایمی دیده شود بالاترین تایمی که حداقل سه کندل در جا زدن وجود داشته باشد همان تایم، تایم گره محسوب میشود.
انواع سطوح کلاسیک:
1 .پیوت استاندارد 2 .بیس پیوت 3 .پیوت تبصره ای
انواع سطوح پرایسی:
1.اف تی سی 2 .اف تی ار 3 .اف ال 4 .هیدن النگ بار و اسپایک 5 .هیدن النگ شدو 6 .بیس فلگ
این تصویر مربوط به تایم ساختار است و کادرهای سبز در تایم تریگر بهصورت گره دیده میشوند.
لازم به ذکر است که همه گره حتی خود اف تی سی، گره حاصل از شکست یک سطح هستند این سطح میتواند سطح استاتیک یا داینامیک باشد.
اصطلاحات مختلف گره معاملاتی در سبک تیرکس
بعضی مواقع به حرکتهایی مانند RTP یا اکسپت یا بیسی که در میانه رالی بیس رالی وجود دارد گره معاملاتی گفته میشود اما گره معاملاتی اصلی که مدنظر ما است همانی است که در ادامه شرایطش را عرض میکنیم و اینکه به این موارد هم بعضی مواقع گره معاملاتی گفته میشود اشتراک لفظی است که به خاطر تشابه به گره معاملاتی اصلی ایجادشده است.
بنابراین هر جا هر جا تعبیر گره معاملاتی را بکار ببریم منظورمان همانی است که در ادامه عرض میکنیم.
شرایط گره معاملاتی:
هر موقع در تایم تریگر سه کندل در جا زدن وجود داشته باشد به آن گره گفته میشود اما گرهها به دودسته گره معاملاتی و گره غیر معاملاتی تقسیم میشوند و ازاینبین فقط گره معاملاتی برای ما ارزش دارد زیرا فقط این گرهها هستند که دارای سفارش هستند و احتمال واکنش قیمت به آنها وجود دارد به عبارتی فقط گره معاملاتی، سطح پرایسی است در ادامه شرایط گره معاملاتی بودن یک گره را عرض میکنیم.
- شرایط عام:
- سه کندل در محدوده یکدیگر
- وجود حرکت شارپ قبل از گره : وجود گره بعد از یک حرکت شارپ نشان میدهد که سفارشها زیادی باید در محدوده گره بوده باشد که توانسته است چنین حرکت شارپی را نگه دارد. (وجود این شرط الزامی نیست اما اگر باشد بهتر است)
- وجود حرکت شارپ بعد از گره وجود حرکت شارپ بعد از گره نشان میدهد یکی از خریدارها یا فروشندهها قدرت زیادتری داشته است و هنگام برگشت قیمت به این محدوده حتماً از سفارش خودش مراقبت خواهد کرد و نخواهد گذاشت قیمت بالاتر از برود.
- اینگلف گره معاملاتی روبرو: این شرط نشان میدهد که گره قبلی سفارشهای زیادتری داشته است که توانسته سفارشهای طرف مقابل را پاکسازی کند. 5 .نبود آرایش تسویه در سمت مخالف.
- نبود آرایش تسویه در سمت مخالف
نکته: از بین شرایط بالاتر وجود حرکت شارپ بعد از گره بیشترین اهمیت را دارد.
- شرایط خاص اف تی سی و اف تی ار:
وجود ار تی برای اف تی سی و پولبک برای اف تی ار قبل از رسیدن به سطح پیش رو
قیمت پس از خروج از گره اف تی سی حرکت شارپ داشته است و پس از اینگلف هیدن اسپایک به سمت گره ال تی سی برگشته است.
قیمت قبل و بعد از گره اف تی سی حرکت شارپ داشته است و پس از اینگلف گره معاملاتی روبرو )نفوذ در خط سیاه که انتهای گرهی در تایم پایینتر است( به سمت افت تی سی برگشته است.
مقایسه گره معاملاتی با بیس:
ازآنجایی که هم در بیس و هم در گره باید سه کندل درجا زدن داشته باشیم این مطلب باعث شده خیلیها فکر کنند بیس همان گره معاملاتی است در ادامه شباهتهای و تفاوتهای گره معاملاتی با بیس را عرض میکنیم:
شباهتها:
- هم بیس و هم گره یا در الگوی RBR و DBD تشکیل میشن و یا در الگوی RBD وDBR
- در هر دو حداقل باید سه کندل وجود داشته باشه که هر کدام نتواند بالاتر یا پایینتر از کندل قبلش کلوز کند.
تفاوتها:
- گرهها سطوح پرایسی هستند ولی بیس ها یا همان بیس پیوتها سطح کلاسیک هستند
- بیس ها دو ناحیه خارجی و داخلی دارن که تایم هر کدوم متفاوت هست و هر کدوم از این ناحیهها سطح کلاسیکاند اما گرهها اصال دو ناحیه ندارند و صرفاً در هر تایمی که دیده بشن مربوط به همون تایم هستند
- گرهها در تایم تریگر دیده میشوند ولی بیسها در تایم پترن
- گرهها چون سطح پردیسی هستند انگلف میشوند ولی بیسها چون دو سطح کلاسیک دارند شکسته و یا هانت میشوند
نکته تکمیلی:
- بعضی مواقع ممکنه گره معاملاتی در یک تایم پایینتر یا بالاتر تشکیل بشود.
- اینکه یک درجا زدن را بیس در نظر بگیریم یا گره، بستگی به این دارد که تایم ساختارمان چه تایمی باشد مثال کسی که تایم ساختارش چهارساعته است وقتی در تایم یک ربعِ (در محدوده تشکیل اف تی سی) سه کندل درجا زدن ببیند این درجا زدن برای این فرد (که تایم ساختارش چهارساعته است) میشود گره. اما اگر کسی تایم ساختارش یکساعته باشد وقتی همان گره را در یک ربعِ ببیند آن درجا زدن برای او بیس است.
بنابراین بیس یا گره بودن در بعضی موارد به تایم فریم فرد تریدر بستگی دارد.
دستهبندی گرههای معاملاتی بر اساس طول گره:
FTR: گرهی که طولش مساوی ای تی ار تایمی باشد که گره در آن دیده میشود.(تایم تریگر)
ETR : گرهی که طولش مساوی ای تی ار تایم پترن باشد
CTR :گرهی که طولش مساوی ای تی تایم ساختار باشد
OTR : گرهی که طولش بیشتر از ای تی ار تایم ساختار باشد
نحوه معامله با گرههای معاملاتی:
- ست کردن سفارش
- تریگرهای کلاسیک(شکست تریگر لاین، الگوهای کندلی، اسیالتورها)
- ورود با ستاپ هانت در صورت اینگلف شدن گره معاملاتی
لازم به ذکر است که معامله با هرکدام از این سه روش شرایط خاص خود را دارد.
نواحی مهم در گرههای معاملاتی برای ورود (ست کردن سفارش):
کال در گره چند نوع میشود ورود کرد فرقی نمیکند آن گره حاصل از شکست باشد (چه شکست پیوت، چه بیس پیوت، اف ال، هیدن ها) یا اف تی سی باشد در هر صورت به چند شکل میشود ورود کرد:
- اوپن اولین کندل رنگ موافق
- کلوز اخرین کندل رنگ مخالف
- زیرو تریگر کندل
- فاصله گرفتن از انتهای گره به اندازهای تی ار تایم تریگر و ورود در همانجا
- ورود بر اساس طول گره: در گره ftr ابتدای گره، در گره etr وسطش، در گره ctr یکچهارم پایانی محل ورود است و اگر گره otr بود محل ورودش بهاندازه یک ای تی ار تایم تریگر بالاتر از انتهای گره است.
بهترین گزینه از بین این پنج حالت، حالت پنجم است که البته اگر با یکی دیگر از موارد یک تا چهار ترکیب شود خیلی بهتر هم میشود مثال اگر گره etr باشد باید وسط گره وارد شویم حال اگر کمی بالاتر یا پایینتر از آن نقطه یک زیروتریگر کندل بود میشود با اطمینان بیشتری ورود کرد و اگر زیروتریگر کندل رنگ مخالف باشد بهترین حالت است.
نگارنده: یاشار یاکاموز (توحید)