شغل معاملهگری در بورسها و بازارهاي بینالمللی در تاريخ بشريت عمر زيادي ندارد ! به شكل امروزی ، عمر آن به مارس 1971 برمیگردد و در اين مدت به لطف پيشرفت در تکنولوژیهای سختافزاری و نرمافزاری و اينترنت بهسرعت گسترشیافته است ! امكانات فوقالعادهی اين صنعت در به دست دادن آزادیهای فردي قابل مقايسه با ديگر صنايع و مشاغل نيست و همين موضوع باعث نفوذ روزافزون اين حرفه بخصوص در بين اقشار با سطح متوسط آموزش و درآمد جوامع شده است و البته اگرچه با ريسك بالايي همراه است اما توان سوددهی فوقالعادهی آن از دلايل ديگر جذابيت اين حرفه شمرده میشود .
كشور ما ايران هم از اين قاعده مستثني نيست و از ابتدای اتصال ايران به شبکهی جهاني ارتباطات : اينترنت ، همواره موردتوجه ارباب سرمايه و علاقهمندان ديگر بوده است . جامعه ايران طي سالهایی كه بر اين صنعت و دستاندرکاران آن گذشته است ، مراحل متفاوتي را از سر گذرانده و تجربيات مفيدي را كسب كرده است اما کمسوادی مردم ايران نسبت به مقولات مدرن ازجمله بورس اوراق بهادار موجب پس زدن اين حرفه در سالهای اوليه حضورش در بازار ايران بود.
همچنين احساس رقابت اربابان بورس داخلي و استفاده از همين کمسوادی براي جذب سرمایهها به شرکتهای سهامي داخلي و مسائل سياسي بینالملل كه موجبات تحريم بانكي ايران را فراهم آورده بود كه همچنان بر همان شيوه است كه بود .
ازاینرو مقاومت داخلي جامعه مانع از رشد سریعتر اين حرفه در كشور ما شده است اگرچه به لطف علاقهمندان واقعي اين بازار، همچنان پرچم اين حرفه در بازار ايران بالاست ! ازاینرو سعي خواهيم كرد در اين مقاله وجوه كمتر گفتهشدهای را در رابطه با اين بازار خدمت عزيزان ارائه نماييم . تا كه قبول افتد و چه در نظر آيد !
چرا معاملهگری؟
در پاسخ اين سؤال ، حتي تازهکارترین معامله گران ، ممكن است همواره جوابهایی مثل : صاحب وقت خود بودن و درآمد عالي و آزادي عمل در مسائل مختلف فردي و اجتماعي را ، در آستين داشته باشند كه البته درست هم هستند . بااینهمه دانش-بنيان بودن وجه امتياز غالب در اين حرفه به شمار میرود .
به نظر عموم افراد موفق در اين حرفه ، تنها معاملهگرانی كه از فهم دانش-بنيان مناسبي برخوردارند براي سالهای متمادي در اين بازار باقي میمانند و افرادي كه نمیخواهند يا نمیتوانند سطح دانش و مهارتهای خود را ارتقا دهند ، دير يا زود ، به خاطر ضررهای وارده از اين حرفه انصراف خواهند داد .
آنچه بديهي است اين است كه شغل معاملهگری از کم تحرکترین مشاغل ازلحاظ جسمي و از پرتحرک ترین مشاغل ازلحاظ فكري و رواني بهحساب میآید ، ازاینرو اولين توصيه براي معامله گران ، همواره سعي در ارتقاي دانش تحليل مدارانه ، چه در چارچوب قواعد فني و چه در فهم خبرهاي بنيادي ، بوده است!
خوشبختانه گسترش استفاده از اينترنت و ايجاد نرمافزارهای مجازي مانند تلگرام و … و گرد هم آمدن افراد علاقهمند و هم سو ، توانسته است سرعت جبران اين ضعف را افزايش داده و بهوسیلهی ارتباط مؤثر معامله گران ، صنفي بهزودی قدرتمند را پایهریزی كند كه در آیندهای نهچندان دور میتواند خدمات شایستهای را براي كشور عزيزمان ايران و مردمان خردمند اين خطهی خردپرور به ارمغان آورد . ازاینرو نگاه درست معامله گران به بدنهی جامعه خود و توجه به نيازهاي ايشان ، ما را در پيشبرد آرمان جمعیمان یاریرسان خواهد بود و كمك به ديگري براي آموختن مباني اين حرفه در اين برهه ، نوعي خدمت به خود محسوب میشود .
امروزه صنعت فاركس جهان را درنوردیده است و مشاغل مرتبط با آن فراوان است و با توجه به نو بودن اين حرفه ، هنوز ، جاي پيشرفت زيادي هم دارد . مردم زيادي هستند كه اين حرفه را نمیشناسند و خيلي از افراد كه حتي در اين بازار به معاملهگری روزگار میگذرانند ، تصور درستي از اين بازار ندارند بهطوریکه گاهي سخناني به گوش میرسد مبني بر اينكه اصلاً يك معاملهگر براي جامعهی خود چه سودي دارد ؟
در پاسخ اين عزيزان همين بس كه ورود درآمد حاصل از اين حرفه ، به چرخهی اقتصادي ، بهتنهایی دليل مناسبي براي سودمند بودن اين حرفه خواهد بود چراکه اگرنه مستقيم دستکم بهطور غیرمستقیم رشد اقتصادي جامعه را در پي خواهد داشت .
آيا من براي معاملهگری مناسب هستم ؟
همانطور كه در بالا آمد ، در اين بازار معاملهگرانی موفقاند كه توانايي تشخيص جهت نوسانات در زمان مقتضي بر طبق دانشهای فني و بنيادي را دارا باشند . توانايي تحليل درست ، نيازمند هوش ذاتي خاصي است و البته مطالعات دامنهدار اقتصادي و سختکوشی مثالزدنی ؛ ازاینرو معامله گران واقعاً موفق در اين بازار بسيار معدودند .
با اینهمه ميل به درآمد بالا ، پاي خيلي از مردم را به اين بازار بازکرده است . مردمي كه سوداي ثروت در سردارند و مایلاند در کمترین زمان ممكن بهتمامی اهداف خود برسند.
اما تمايلي به مطالعه از خود نشان نمیدهند و يا گمان میکنند آموختن روشهایی چند ، براي تحليل نمودارها كافي است و آنها را به مقصد خواهد رساند . كساني كه تنها دليلشان براي حضور در اين بازار كسب مقداري سود است و با چند ضرر متوالي از گردونهی اين حرفه بهسرعت خارج میشوند .
اين متأسفانه آفتي است كه اين گياه تازهرسته را در معرض آسیبهای جدي قرار داده است . مردمي كه هنوز ندانستهاند كه ممكن است اين شغل مناسب روحيات آنها نباشد و چهبسا در ديگر مشاغل موفقتر باشند ؛ با اینهمه به انجام دادن آن اصرار میورزند ؛ درنتیجه وقتي به خاطر تحلیلها و مديريت ريسك غلط خود ضرر میدهند شروع به بهانه تراشی كرده همهکس را مقصر میشمارند الا خود !!! از اين هم بدتر اين است كه با انتقال تجربيات ناقص خود به ديگر معامله گران ، موجبات آزردگي روحي ايشان را فراهم میآورند .
از طرفي نو بودن اين حرفه موجب شده است كه هنوز گفتمان مناسبي بين افراد اين جامعه شكل نگرفته باشد و متأسفانه معامله گران را، به خاطر کوچکترین تفاوت نظري به جان هم بی اندازد و ضمن هدر دادن وقت عزيز ايشان ، اين عزيزان را از نيل به مقصود اصلي بازدارد . توجه یکسویه به تحليل و رويكرد صرف تحليل رایانه ، بدون در نظر گرفتن مباني مقدم بر تحليل ازجمله فلسفه و روانشناسي معاملهگری ، سؤالات بیجوابی را به ذهن اين عزيزان متبادر میسازد كه استرس ناشي از اين حرفهی پيچيده را دوچندان میکند .
ازاینرو ضمن دعوت از تمامي معامله گران به صبوري و آرامش در مجادلات علمي خود ، پيشنهاد میکنم براي بيان هرچه ارزندهتر نظرات خود ، همت گماشته ، با بكار گرفتن ادبيات مناسب گفتگوهاي علمي ، حتیالمقدور از جدل بپرهيزد.
در پايان خدمت آن دسته از عزيزاني كه دير يا زود اين حرفه را مناسب خود نمیبینند توصيه میکنم ، قدر دانستهای حاصل از اين كار را و فهمي كه از تحليل به دست میآورند را بدانند و بناي فعالیتهای اقتصادي آیندهی خود را با اين تحلیلها استواري بخشند . باشد كه پيروز باشيد .
احسان برات پور