پیچیدگیهای معاملهگری
در نگاه اول ، ترید سخت به نظر نمیرسد: شما میتوانید هم بخرید و هم بفروشـید. همزمان سـود بالقوهای که یک تریدر میتواند کـسب کنـد بـدون محـدودیت بـه نظـر میرسد ، بخـصوص زمـانی کـه اهرم (لوریج) به سرمایه اولیه اضافه گردد.
ترکیب این دو عامل باهم (امکان هم خرید و هم فروش و استفاده از اهرم) ، زوج ایـده آلـی را بـرای بازاریابهای باهوش و بنگاههایی که ترید را تبلیغ میکنند به وجود میآورد.
بسیاری از افراد، به این دلیل به معامله گری علاقهمند میشوند که معاملهگری را خیلـی شسته و رفته میبینند یعنی شما روبروی مانیتور مینشینید و یکی از دو دکمه خرید یا فروش را انتخاب میکنید، دیدید زیادم سخت نبود؟
اما به مرور زمان که شروع به درک کل مفهوم معاملهگری بکنید ، متوجه میشوید که در هرروز ، باید به سؤالات پیچیدهای پاسخ دهید و تـصمیماتی بگیریـد کـه ایـن پاسخها و تـصمیمات مـشخص میکنند استراتژی معاملهگری شما در کسب پول برنده است یا بازنده.
اولین تصمیمات درباره استراتژی معاملاتی شما
قبل از انجام حتی اولـین تریـدتان، سؤالات زیـادی بـرای پاسـخ دادن وجـود دارنـد ، سؤالاتی کـه هرکدامشان باعث خستگی و زدگی افراد تازه وارد به دنیای مالی خواهد شد و خبر بد اینکه ،تمـام جنبهها و مفاهیم با هم پیوستگی دارند و تنها فراموش کردن و به حساب نیـاوردن یکـی از آنها اسـتراتژی شمارا کاملاً شکننده و ویران میکند.
بازارهای مالی تفاوتهای زیادی با همدیگر دارند، و هرکدامشان نیـاز بـه مھارتھـای متفـاوت و ذهنیت خاص خوددارند.
برای مثال ،از میان بازارهای سهام با لوریج (اهرم ) پایین که نیازمند موجودی حساب بالاتری هستند ، و بازار بیست و چهارساعته و پنج روز در هفته فارکس که در آن اعطای لوریج بالا تریدرها را قادر میسازد که تنها با دویست دلار بتوانند بهطور بالقوه سودهای کلانی بسازند ، کـدام را میپسندید؟بازار مـستقیم و روبهجلوی اسپات را ترجیح میدهید ، یا به آپشن های پیچیده و بازارهای آتی علاقهمندید؟
اگر همین اولین تصمیمتان را گرفتیـد ،آنوقت بایـد ابزارهای مالیای (instruments ) را انتخـاب کنید که وارد دیدهبانتان (list watch) جهت بررسی تخصصیتر شود.
اگر بخواهید ترید را بازندگی روزانهتان ترکیب کنید، زمان و افق زمانی عوامل تأثیرگذار عمده هستند، که به تبع باید با موضوع زمان به سؤالاتی درباره استراتژی معاملهگریتان پاسخ دهید. سؤالاتی نظیـر اینکه ، آیا میخواهید تریدر روزانه باشید یا روی سویینگ های بلندمدتترید کنید؟ (با پاسخ به این سؤال شـما درواقع تایم فریمی که میخواهید در آن ترید کنید و مدتزمانی که میخواهید یک معامله را باز نگهدارید را مشخص میکنید.)
اگر شما هنوز یک تریدر تماموقت نیستید ، باید به فکر پیدا کردن راھی برای ادغـام معاملهگری بازندگی عادیتان باشید. علاوه بر این بایـد ابـزار ھـای معـاملاتی خـود را مـشخص کنیـد، تعیـین کنیـد از چـه اندیکاتور ھا و چه الگوهای پرایس اکشنی میخواهید استفاده کنید.
باوجوداینکه انتخاب و ترجیح روشها و اندیکاتورها یک مسئله فردی است و نیاز به شخصیسازی دارد ، اما غوغایی که انجمنها و نظرآزماییهای مالی برای فروش بهترین و آسانترین استراتژیهای معاملهگری به راه انداختند ، مهمترین دلیلی است که خیلی از تریدرهای خردپـا هیچوقت نمیتوانند راهی بهسوی یک معاملهگری سودآور پیدا کنند.
تصمیمات معاملهگری قبل از اقدام به انجام معامله
بعدازاینکه جواب سؤالات بالا را دادید، شما آمادگی رفتن به مرحله بعد را پیدا میکنید.
وقتی استراتژی معاملاتی خود را پیدا کردید، باید معیارهای ورود را بهصورت خیلـی واضـح مـشخص کنیـد. اهمیت و اولویت تکتک معیارهای ورود را تعیین کنید و مشخص کنید که معیارهای ورود مختلف بر نـرخ بـرد (rate win ) شما چه تأثیری میگذارند.
سپس، از خودتان صادقانه بپرسید، که آیا واقعاً یک لبه (edge ) داشتهاید (یعنی قبل از ورود به میدان در کنار زمین گرم کردهاید). آیا استراتژی معاملهگریتان را بدون کلک و دروغ گفتن به خودتان و تحـت شـرایط نزدیک به واقعیت بک تست کردهاید؟ آیا به صورتی که رفتارتان شبیه کار با پول واقعی باشـد بـه معاملـه در حساب دمو پرداختهاید؟ آیا برای سازگاری با بازارهای در حال تغییر آمادگی لازم رادارید؟یا اصلاً میتوانید مشخص کنید که آیا بازار در حال تغییر است یا نه ؟
و البته ، شما باید، با یک، رویکرد مدیریت ریسک فکر شده و ساختاریافته، کنار بیایید. انـدازه حـساب شما (size account ) بهتنهایی تأثیر مهمی بر عملکرد معاملهگری شما دارد. وقتـی انـدازه حـساب شـما خیلی کوچک باشد معاملهگریتان خیلی بینظم و آشفته خواهد بـود و زمـانی کـه حـساب خیلـی بـزرگ باشد ، تصمیمات معاملهگری شما تحت کنترل ترس و طمع قرار خواهد گرفت.
پس سؤال اول اندازه حساب برای شروع چقدر باید باشد؟ سؤال دوم، استراتژی تعیین سایز پوزیشن ورود شما چیست؟ آیا شما بهدلخواه یکدرصدی از حساب را برای هر معامله در نظر میگیرید و یا اینکه نه ، تعیین سایز پوزیشن را بسته به کیفیت ستاپ ها تعیین میکنید؟ و آخرین سؤال حـداکثر مقـدار مواجهه بـا ریسک که برای شما در همه معاملات بازتان قابلپذیرش باشد چقدر است؟ و آیا شما فاکتور قـسمت قبـل را برای ورود در پوزیشن جدید در همبستگی با سایر پوزیشن های باز ، در نظر میگیرید یـا نـه؟ (یعنـی اگـر پوزیشن های بازتان با توجه به سایزشان ،حداکثر ریسک قابلپذیرش شمارا پوشـش داده باشـد ، بازهم پوزیشن جدید باز میکنید یا نه )
تصمیمات معاملهگری درزمانی که شما در یک معامله هستید
زمــانی کــه پاســخ همه سؤالات فــوق را بهصورت شــفاف دادیــن ، آمادهاید بــرای انجــام ترید(معامله). اما زمانی که در معامله هستید، به خاطر اینکـه تحتفشار بـازار واقعـی هستید بـا مجموعـه مشکلات متفاوتی سروکار دارید .لذا اینکـه شـما سؤالاتی را از قبـل و پـیش از ورود بـه معاملـه جـواب داده باشید اهمیت زیادی دارد ، چراکه حالا باید آماده اجرای پلن معاملاتیتان بدون اینکه نیـاز بـه تفکـر زیاد داشته باشید، باشید.
سؤالاتی در مورد:
- پولی که درگیر ریسک میکنید
- مفاهیم مدیریت ریسک شامل مقیاس ریسک در جز معاملات و در کل سرمایه
- ریسک افزایشیافته به خاطر معاملهگری درصورتیکه پوزیـشن های بـازی را در ابزارهای مـالی دارای همبستگی داشته باشید.
علاوه بر این آیا فکری به حال توسعه نسبت ریسک به ریوارد تان در خلال معاملاتتان کردهاید؟
روشی که برای مواجهه بـا مـوانعی نظیـر رویدادهای خبـری، اتفاقـات غیرقابلانتظار سیاسـی و ژئوپولیتیک، یا نگهداشتن ترید در خلال تعطیلات بازار بکار میبرید ، نیـز وابـسته بـه رویکـرد مـدیریت ریـسک شما خواهد بود.
مفاهیم ریسک همچنین ارتباط تنگاتنگی با سؤالات مدیریت معاملهگری دارند.
مهمترین سؤالات مدیریت معاملهگری ، مربوط به مدیریت حد ضرر و کسب سود است.
آیا شما زمانی که معاملـه در جهت دلخـواه شـما حرکـت میکند دسـتور اسـتاپ لاس خـود را جابجـا میکنید؟ اگر جوابتان مثبت است، آیا برای این کار از یک استراتژی پیچیده و تستشده استفاده میکنید یـا اینکه بهصورت تصادفی و شانسی مقدار استاپ لاس را جابجا میکنید؟
همین موضوع در مورد نقطه کسب سود نیز صدق میکند. بـسیاری از معاملـه گـران سـود نـاقص و ناکاملی را از بازار کسب میکنند، به خاطر اینکه یک پولبک جزئی را با تغییر در روند اشتباه میگیرند و از معاملـه با سودی جزئی خارج میشوند.
بنابراین باحوصله تمرکز کنید و قـوانین خـود را بـرای مـدیریت حـد ضـرر (loss stop ) و کـسب سـود (profit take ) بنویسید. آنها را تست کنید و عملکرد حاصل از آنها را تحلیل کنید تا مـشخص شـود آیـا میتوان از این بهتر بود یا خیر.
و در آخر ، آنچه بیرون از نمودار روی میدهد نیز، همانند تصمیمات معاملهگری شما در چارت قیمت، مهم است.
یک پلن معاملاتی که شما در آن سناریوی معاملهگریتان را بـا جزییـات طرحریزی کـرده ، و معاملههایتان را پیش از آنکه اتفاق بیافتند، برنامهریزی کرده باشید ، دقیقاً تفاوت یک معاملهگر حرفهای و سودآور با یک معاملهگر آماتور و همیشه بازنده است . (بهزودی – تمپلیت پلن منتشر خواهد شد)
دومین ابزار بسیار مهم برای یک معاملهگر ژورنال معاملهگریاش است.
ژورنال معاملهگری محلی است که یک معاملهگر همه معاملات گذشتهاش را باهدف یافتن راهی بهسوی توسعه مهارتهای معاملهگری (edge ) و شناسایی نقاط ضعف خود، در آن ثبت میکند.
علت اینکه چرا فقط معامله گران محدودی هستند که از هر دوی این ابزارهای مهم استفاده میکنند ، این است که این کار نیازمند نظم و انضباط و کار زیادی است. و البته وجود این دو ابـزار یکـی از تفاوتهای میـان معامله گران حرفهای و پرسود و معامله گران اماتور و ضرر ده است.
نتیجه معاملهگر بودن یعنی تصمیم گرفتن.
باوجود اینکه ترید در نگاه اول ساده به نظر میرسد، امـا تبدیلشدن بـه یـک معاملهگر سـودآور نیازمند یک نگرش و ذهنیت فوقالعاده حرفهای است.
یک معاملهگر هرروز با انواع مسائل و موضوعات بسیار پیچیده سروکار دارد. لذا مجبور اسـت از راه ھای پیچیده و تست شدهای برای مدیریت معاملاتش قبل ، حین و پس از رخداد آنها استفاده نماید.
هدف این مقاله ترساندن شما نبود، بلکه منظور از انتشار این مقاله آگاه کـردن شـما نـسبت بـه پیچیدگیهای معاملهگری و انجام توصیههای بهمنظور استفاده از آنها در زندگی روزمرهتان بهعنوان یک تریدر برای کسب سود بیشتری از استراتژی معاملاتیتان بود.